کد خبر: ۲۰۸۲|
تاریخ انتشار: ۲۱ تير ۱۳۹۴ - ۱۴:۲۴
آمریکایی ها در پایان مذاکرات مانند وزنه برداری هستند که قدرت وزنه را ندارد بنابراین اگر مذاکرات تمدید شود طبیعی است و نشان می دهد تیم مذاکره کننده اوباما اختیارات کافی ندارد.

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

گفتگوی ویژه خبری دیشب با حضور محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و یک تحلیل گر آمریکایی رقم خورد. گفتگویی که در آن، محسن رضایی آمریکایی ها را تهدید به اسارت گرفتن 1000 نفر از آنها کرد و گفت برای آزادی این اسرا، هزاران میلیارد غرامت می گیریم و مشکل اقتصادی کشور را حل می کنیم.

به گزارش انتخاب ؛ ساعات پایان مذاکرات وین، شرایط را چنان پیچیده کرده که کسی تصویر دقیقی از سرنوشت مذاکرات ندارد. محسن رضایی که این روزها، بین پوشیدن کت و شلوار و لباس نظامی در رفت و آمد است به استودیوی گفتگوی ویژه خبری آمد تا با امیر شجاعی، مجری سیاسی شبکه 2 به تحلیل اوضاع بپردازد. سخنان او در بخشی از برنامه با ارتباط با وین و گفتگو با یک تحلیلگر آمریکایی قطع شد. رضایی در دقایقی از برنامه، آمریکایی ها را تهدید به اسیر گرفتن سربازانش کرد و البته به آنها توصیه کرد لبخندهای دکتر روحانی و ظریف با غنیمت بدانند تا سیلی 100 هزار سانتریفیوژی نخورند. در ادامه مشروح این گفتگو را می خوانید:

به نظر شما موضع آمریکایی ها درباره مذاکرات چه خواهد بود؟
تمدید مذاکره از سوی آمریکا طبیعی است. به نظر می رسد تیم مذاکره کننده آمریکا در این مذاکرات اختیارات کافی ندارد. آمریکایی ها هیچ راهی جز مذاکره و توافق با ایران ندارند. همه راهها به رویشان بسته است. نه قدرت حمله نظامی به ایران را دارند و نه می توانند تحریمها را تشدید کنند. بنابراین با دوسه روز تاخیر انداختن مسئله ای حل نخواهد شد. بالاخره باید آنها تن بدهند و قبول کنند و مذاکرات به نتیجه برسد.


از صحبتهای جان کری برمی آمد آنها مطالبات جدیدی را مطرح کردند تا با این تاخیر مواجه شده. این مطالبات چیست؟
روشن است آمریکایی ها، بحث را از هسته ای روی مسایل موشکی برده اند. این کانال انحرافی است که طرح می کنند و می گویند ایران نباید موشکهای بالستیک داشته باشد و از 300 کیلومتر به بالا نباید موشک داشته باشیم. این کار خلع سلاح است. مگر می شود ما موشک نداشته باشیم. این کار شک برانگیز است و نشان می دهد آنها نیت شومی در سر دارند. چون اگر ایران بیش از 300 یا 400 کیلومتر موشک نداشته باشد، معنی اش این است که آنها قصد دارند در آینده جنگی را به ایران تحمیل کنند و ایران قدرت مقابله به مثل را در این جنگ نداشته باشد. لذا من فکر می کنم یکی از اشتباهات بزرگ آمریکایی این است که علایم مشکوکی را به میز مذاکره منتقل می کنند و صحنه میز و بحثهای تفاهم آمیز مذاکرات را سمتی می برند که تمامی مذاکرات را می تواند با خطر مواجه کند.


این که آمریکایی ها دعوت کردند ایران پای مذاکره بیاید و اشتیاق نشان دادند، این تغییر مواضع و دبه کردن پس از آن دعوت چه معنی دارد؟
روسای جمهور آمریکا اختیارات زیادی دارند به طوری که می توانند مصوبه کنگره را وتو کنند. چیزی که در قانون اساسی برای رئیس جمهوری ایران و مقام معظم رهبری تقاضا شده بود که بتوانند حتی مجلس را منحل کنند و در ایران مقام معظم رهبری با این اختیار موافقت نکردند. ولی رئیس جمهور آمریکا از اختیارات وسیعی برخوردار است، ولی به نظر می رسد این پرونده برای آقای اوباما بسیار سنگین است. البته خود ایشان نیز این سنگ را در چاه انداخته. حتی آقای بوش با آن همه تندروی جرات نکرد تحریمهای سال 91 و 92 را علیه ایران اعمال کند. دو سال بود آمریکا اصلا وارد تحریمهای سخت نمی شد. آقای اوباما این اشتباه را کرد. آنها بعد از فتنه 88 فکر کردند ایران ضعیف شده، الان موقع خوبی است تحریم سنگینی علیه ایران درست کند. این سنگ را به چاه انداخته و بعد دیدند وقتی ایران پرقدرت سر جای خود است، به این نتیجه رسیدند که اشتباه کرده اند. از زمانی که آقای اوباما متوجه شد اشتباه کرده، در صدد برآمد کاری کند این تحریمها که به دست او برقرار شده، نباشد. حالا که آمده این تحریمها را حل کند، فشار صهیونیستها و جمهوری خواهان هست. تعدادی از دموکراتها نیز به او فشار می آورند. ایشان توان کنترل و مدیریت فشارها را ندارد. لذا می آید سر میز مذاکرات حرفی می زند و دو سه روز بعد آقای کری با واشنگتن تماس می گیرد و آنجا تلفنی چیزی به او می گویند. می آید سر میز و مثل آدم یتیم با شرمندگی می گوید آن متن را عوض کنید و متن دیگری بنویسید. در میزهای وین، جنگ عبارت نویسی است و کلمه به کلمه جابجا می شود و کلمات استقرار کامل روی میز پیدا نکرده اند. الان 3 میز تشکیل شده، میز سیاسی را آقای ظریف اداره می کند. میز فنی را آقای صالحی و میز نظامی یا PMD است که آقای شمخانی دارد اداره می کند و آقای آمانو و معاونش برای همین مسایل آمده است. کار را قبول داریم سنگین است ولی رئیس جمهور آمریکا نباید از خودش ضعف نشان دهد. باید از این نوسانات بیرون بیاید. تصمیم شجاعانه بگیرد و این مسئله را تمام کند.

در این بخش از برنامه پروفسور فیلینت لورت تحلیل گر آمریکایی مسایل سیاسی در وین روی خط برنامه آمد و به سئوالات پاسخ داد:

مذاکرات را چطور ارزیابی می کنید و تمدید مذاکرات راهبرد و سیاست است یا دلیل دیگری دارد؟
لورت:این یک پرسش مهم است. من گمان می کنم این پرسش را باید به ماه آوریل (بیانیه لوزان) مرتبط کنیم وقتی شرکت کنندگان پارامترها را برای یافتن توافق هسته ای اعلام کردند. بعد از اعلام پارامترها در سوئیس، دولت اوباما یک موضع بسیار علنی در خصوص برخی از مسایل مهم گرفتند. آنها این مواضع را با این دیدگاه گرفتند که بتوانند انتقادات داخلی خود را برطرف کنند ولی هنگامی که این مذاکرات مطرح شد و برخی از مواضع مطرح شد مانند قطعنامه های سازمان ملل، ایران با مواضعی که اتخاذ شد، مخالفتهایی داشت. روسیه و چین نیز مخالفت داشتند. برای اینکه بتوانیم یک توافق نهایی را بیابیم که در قالب قطعنامه سازمان ملل نیز نهایی شود، یک توافق همگانی لازم است و دولت آمریکا باید راهی بیاید و مواضع خود را تعدیل کرده و اعلام کند تا انتقادات داخلی خود را رفع کند.


اراده سیاسی آمریکا را برای توافق چطور می بینید؟
لورت:گمان می کنم دولت اوباما بسیار علاقمند به توافق است. این دولت محاسبه می کند و می بیند گزینه ها برای توافق هسته ای با ایران و سایر مسایل خاورمیانه، اگر حاصل نشود، گزینه برای رفع سایر مسایل نیز کم می شود. دولت آمریکا نیاز دارد به این توافق برسد و تلاش می کند مشکلات سیاسی را در مسیر توافق برطرف کند. بنابراین مسایل سیاسی که وجود دارد که ریشه شان به آمریکا برمی گردد را باید رفع کند تا بتوانیم به توافق با ایران برسیم.

***

در ادامه این میزگرد، باز هم محسن رضایی پاسخگوی سئوالات امیرشجاعی بود:

اینطور که از شواهد برمی آید تیم مذاکرات هسته ای ما در قبال تغییر موضع آمریکایی، بر مواضع ما پافشاری کردند. آیا آنها باید با راهبردی که آمریکایی ها برای گرفتن امتیاز بیشتر دارند، باید چطور عمل کند؟
به نظر تیم مذاکره کننده ما از مهارت بالایی برخوردارند. ظریف و دوستانشان از قوی ترین دیپلمات های ما هستند و سابقه طولانی در وزارت خارجه دارند. از لحاظ علمی و مهارتی و تجربی جزو مذاکره کنندگان قوی ایران هستند. تا الان نیز شجاعانه از مواضع و منافع ملی ایران دفاع کردند. ولی باید قبول کرد بالاخره امریکا، انگلیس و فرانسه این سه کشور که بیشتر طرف ما هستند، سابقه بیش از دویست، سیصد سال سابقه دیپلماسی در دنیا دارند و تجربه هنگفتی دارند. لذا کار ساده ای نیست و آقای ظریف و همکارانش کار ساده ای انجام نمی دهند. البته دیپلماتهای قبل از آقای ظریف هم اینطور بودند و واقعا کار سختی داشتند. اما آقای ظریف به خوبی می داند باید ایستادگی کند. خطوط قرمز را از مکتب مقام معظم رهبری گرفته اند. دکتر روحانی تیم را توجیه کرده اند و آنها با توجیه خوبی رفته اند. ایستادگی تیم تا الان خوب بوده و در این روزهای آخر باید قاعدتا ایستادگی را افزایش دهند و آقای ظریف باید این را بداند همه ملت ایران از ایستادگی که آنها انجام می دهند، قطعا حمایت خواهند کرد. هر قدر آنها قوی تر و جدی تر و منطقی تر از منافع ملی ایران دفاع کنند ملت و دولت و نظام جمهوری اسلامی از مذاکره کننده هایش بیشتر دفاع می کنند. خطوط قرمزی که مقام معظم رهبری تعیین کرده اند کاملا مشخص است و همه ما انتظار داریم آنچه روی میز نوشته می شود و به تهران داده می شود با خطوط قرمز باید انطباق کامل داشته باشد.


اشاره کردید موضوع تسلیحاتی یکی از دلایل تغییر مواضع آمریکایی هاست. تحلیل دیگری می گوید آمریکاییها به راحتی حاضر نیستند از تحریمها دل بکنند. یعنی تحریمها را اهرم فشار همیشگی علیه ایران می خواهند. چقدر این تحلیل به واقعیت نزدیک است؟
باید تصویری از مراحل کار داشته باشیم. الان ما در مرحله توافق اولیه هستیم. در توافق اولیه، خودش دو مرحله دارد. یکی آنچه روی میز وین نوشته می شود. دوم چیزی که نوشته می شود به تهران و واشنگتن برای گرفتن تایید برود. بنابراین خود توافق این نیست که هر چه نوشته شد و تایید شد، تمام می شود.این در دونسخه می رود یکی در تهران در شورای عالی امنیت ملی می رود و سرانجام خدمت مقام معظم رهبری می رود. از آن طرف نیز نسخه ای که در وین به نتیجه می رسد به واشنگتن می رود و آقای اوباما و کنگره می بینند. این تایید نهایی تازه، توافق اولیه می شود. کارهایی را ایران و کارهایی را آمریکا و اروپا باید انجام بدهند. کاری که ما باید انجام دهیم در هفت اقدام محدودیتهایی را باید انجام دهیم. کاری که باید آنها انجام دهند، برداشتن تحریمها علیه ما در یک مدت معقول است. این اقدامات که همزمان انجام شود، می شود گفت ما به توافق نهایی رسیدیم.
حالا این نیست که هر چه نوشته شد، مورد تایید قرار بگیرد. ممکن است کنگره این متن را نقض کند یا آقای اوباما نتواند مصوبه کنگره را وتو کند، این توافقی صورت نگرفته. یا بیاید در تهران و مقام معظم رهبری ببینند با خطوط قرمز، فاصله و شکافهایی وجود دارد، باز هم اینطور می شود. فرض کنیم همه این مراحل طی شد و تهران و واشنگتن آنچه روی میز بود را قبول کردند. این تازه دستورالعمل می شود. حالا اقدامات عملی شروع می شود. ایران و آمریکا و اروپایی ها باید یک سری اقدام برای رفع تحریمها انجام دهند. این اقدامات که انجام گرفت، می شود گفت ایران و 1+5 به توافق هسته ای رسیدند که ممکن است 8 یا 7 سال این توافق ادامه داشته باشد. بعد از این مدت، ما وارد پروسه جدیدی می شویم، یعنی محدودیتها علیه ایران کنار می رود. ما غنی سازی برای تولید سوخت هسته ای نیروگاه ها انجام می دهیم. آنها نیز طبق معمول بازرسیهای آژانس را به طور معمول انجام می دهد. می بینیم در تحلیلهای داخل کشور این موارد را کامل نمی گویند.


این محدودیتها کوتاه مدت است یا بلند مدت؟
از نظر ما میزان آن تعیین شده، نمی خواهم وارد جزئیات شوم و می خواهم قاعده ای که قائل شدیم همه فرمان دست مذاکره کنندگان و شورای عالی امنیت باشد، وارد نمی شوم. نمی گویم محدودیتها چی هستند. اینها در حال مذاکره است و درست نیست من وارد بحث بشوم. اما واقعیت این است که این مسئله توافق که در سایتها و روزنامه ها مطرح می شود، به این سادگی نیست. این مراحل متعدد دارد و نهایتا باید به جایی برسیم که مطمئن شویم آنچه می خواستیم عمل شده و آمریکایی ها و اروپایی ها و روسیه و چین نیز به نتیجه برسند محدودیتها عمل شده. باید همه این مسایل را با هم دید.
به حرفهای این آقای پروفسور نیز اشاره کنم. با وجودی که احترام برای ایشان قائلم اما ایشان گفت آمریکایی ها به این نتیجه رسیدند که توافق و مذاکره برای آنها بهتر است. به ایشان و همه دولتمردان آمریکا می خواهم بگویم نه اینکه مذاکره بهتر است، مذاکره تنها راه شماست. یعنی این لبخند آقای روحانی و ظریف را دنیا غنیمت بداند. آقای روحانی و ظریف 13 سال پیش لبخندی زدند و شما تحویل نگرفتید آن سیلی 20 هزار سانتریفیوژی و غنی سازی 20 درصدی را تحویل گرفتید. توصیه می کنیم این لبخند آقای روحانی را تحویل بگیرید و سیلی 100 هزار سانتریفیوژی نخورید. ما صادقانه با شما حرف می زنیم ولی شما دشمنی های زیادی علیه ما دارید. ما جدی هستیم. این خنده ها را تحویل بگیرید و اینقدر بازی درنیاورید و وقت ملت ایران و خودتان را نگیرید. بگذارید مذاکرات هر چه سریعتر جلو برود و از سنگ اندازی دست بردارید.


آیا به راحتی آمریکایی ها می توانند از تحریمها دل بکنند و در روز اجرای توافق، تحریمهای سه گانه بانکی، مالی و اقتصادی را لغو کنند یا خیر؟
اگر این کار را نکنند، توافقی صورت نمی گیرد. این شروط جدی ماست که تحریمهای پولی و بانکی در اولین فرصت باید برطرف شود و تحریمهای بعدی نیز در فرصتی منطقی از سر راه ملت ایران کنار برود. ما جدی هستیم و حاضر شدیم محدودیتی را بپذیریم و در این نیز جدی هستیم که تعهدات طرف مقابل اجرا شود.

درباره مطالعات ادعایی که 12 سال است برای ایران مطرح شده و فناوری هسته ای ایران را از موضوعی عینی به پرونده سیاسی تبدیل کرده. چند روز اخیر نیز این مواضع مطرح شد که PMD از توافق جدا شود. بهترین راه و رویه ای که درباره PMD بررسی ابعاد نظامی پرونده هسته ای وجود دارد چیست؟
مقدار زیادی این مسئله حل شده. معاون آقای آمانو 3 هفته پیش آمد و گزارش مثبتی داد. آقای آمانو آمد و با آقای شمخانی جلسه گذاشتند. تیم آقای شمخانی مقدار زیادی از ابهامات را برطرف کردند. روزهای گذشته نیز بین آقایان آمانو و شمخانی رد و بدل مطالب بوده. تیم آقای صالحی نیز فرصت خوبی داشته و بسیاری از مسایل فنی مورد مناقشه را حل و فصل کرده. میز سیاسی آقای ظریف نیز به نقطه پایانی رسیده. چین، روسیه و آلمان نسبت به آمریکا مسئله دار شدند و از این همه همکاری ایران تمجید کردند. مسایل را فرانسوی ها درست می کردند و بیشتر آمریکایی ها هستند. آمریکایی ها حالت تنهایی پیدا کرده اند و بقیه به آنها می گویند چرا اینقدر سنگ اندازی می کنید. لذا فکر می کنم مسئله PMD به اندازه کافی حل شده.


این که موضوع PMD شرط توافق نباشد. این که هر گاه آنها خواستند گره تحریم را به PMD گره نزنند، چیست؟
PMD
دو بخش داشت، یکی سئوالات و ابهامات باقیمانده است که ایران قصد داشته به سمت نظامی گری حرکت کند که به مقدار زیادی حل شد. بحث بازدید از پادگانها و مراکز نظامی است که ایران تاکید کرده اجازه ورود به مراکز نظامی خود را به کسی نمی دهد و این یک قاعده بین المللی است و مختص ما نیست. هر کسی در کشورهای دنیا این را رعایت می کنند که کشورهای خارجی و دیگران از طریق بازرسی دسترسی به اسرار نظامی نیابند. این نیز مورد توجه بوده که این مسایل نیز حل شود.


جمع بندی خودتان را از مذاکرات تا اینجا و افق آینده بفرمایید؟
همه باید از تیم مذاکره حمایت کنیم. این اتفاق به وجود آمد. داشتند جامعه را در داخل به حالت دو قطبی می کشاندند که مقام معظم رهبری کاملا جامعه را یکپارچه کرد. در میز مذاکره از دوستان خود می خواهیم محکم روی مواضع حقه و منافع ملی ایران بایستند که تابحال ایستاده اند و مطمئن باشند ملت ایران پشتیبان آنها هستند. آمریکا نیز بداند از لحاظ نظامی علیه ایران هیچ کاری نمی تواند بکند.من به عنوان یک سرباز و پاسدار انقلاب قول می دهم اگر آمریکایی ها بخواهند به ایران چشم بد داشته باشند و به فکر حمله نظامی باشند مطمئن باشند ما در هفته اول حداقل 1000 آمریکایی را اسیر می گیریم و آن موقع برای آزاد کردن هر یک از آنها باید چند میلیارد دلار بدهند. آن موقع مشکل اقتصادی ما نیز ممکن است حل شود، باید این فکر را از سرشان بیرون کنند. مطمئن هم باشند تشدید تحریمها اثری ندارد و ما نیز عکس العمل نشان می دهیم به صورتی که خودمان مصلحت می دانیم. راهی ندارند جز اینکه مذاکرات را به صورت معقول و با روی خوش نشان بدهند. شما که تا حالا آمده اید جلو. چرا می خواهید ساعات آخر را تلخ کنید و سوءنیتی در بخش نظامی ایران به وجود بیاید. این که می گویید ایران موشکهای بالستیک نباید داشته باشد، اگر فردا اسراییل به ایران حمله کرد ایران نباید بتواند جواب آنها را بدهد؟ عملا این نوعی خلع سلاح است. نمی دانم چرا اینها دچار این اشتباهات استراتژیک می شوند. همان لحظه آخر حرفهایی می زنند که ذهنیت 80 ساله علیه آمریکا از زمان کودتا علیه مصدق گرفته تا حوادث بعد از انقلاب در ذهن ملت ایران می آید و همچنان این بی اعتمادی در ذهن ملت ایران تکرار می شود.


ارسال نظر