کد خبر: ۲۴۷۹|
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۲
تعداد نظرات: ۱ نظر
اگر دنیا امنیت را می خواهد باید آقای اسد را نگه دارد. ما هیچگاه با آمریکایی ها روی مساله سوریه بحثی نداریم و نخواهیم داشت. کشورهای دیگر می آیند و دور میز می نشینند و ما هم حرف های خودمان را می زنیم و از اصولمان و ملت سوریه دفاع می کنیم.

دکتر محسن رضایی شب گذشته در برنامه نگاه یک حاضر شده و به سوالات مختلف پیرامون مسائل مهم از جمله توافق هسته ای، مسائل منطقه، انتخابات پیش رو و مباحث اقتصادی کشور پاسخ داد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دکتر محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در ابتدای این برنامه گفت: فرارسیدن ماه ربیع الاول ماهی که برای اولین بار لبخند بر لبان پیامبر اکرم نشست را به همه مسلمانان و به ویژه به شیعیان و همه ملت بزرگوار ایران تبریک عرض می کنم و از اینکه از دو ماه عزا خارج شدیم و به استقبال ماه ربیع آمدیم، این را به فال نیک می گیریم که ان شا الله در ماه های آینده که با حوادث مهمی در داخل کشور و خارج از کشور مواجه هستیم، با استفاده بهتر از ظرفیت هامان به پیش برویم.

باید اسم پرونده هسته ای ایران را پرونده اتهامات هسته ای نام گذاری کرد. از گزارش آقای آمانو پیداست که اینها قبل از توافق و برجام، به این پرونده،خیلی زیاد امید بسته بودند .گزارش ایشان کاملا موذیانه است ولی حکایت از درنده ای می کند که از دسترسی طعمه اش ناامید شده و دارد زوزه کشان از طعمه اش فاصله می گیرد . یک چنین تعبیری می شود برایش بیان کرد و معلوم است که اینها اهداف خطرناکی داشتند از این ادعاها و به دنبال این بودند که با این پرونده سازی ها ،کارهای بیشتری را انجام بدهند. بالاخره ما عبور کردیم از این موضوع و این ادعاها هیچ سندیتی نخواهد داشت و قابل استفاده علیه ما نخواهد بود.مشروح گفتگوی دکتر رضایی در برنامه نگاه یک

آیا ایران به دنبال تسلیحات هسته ای بوده است؟

ما اگر این کار را می کردیم، واقعا حق داشتیم. اگر ما دنبال این بحث می رفتیم ، حق داشتیم، دلیلش این است که طرف مقابل ما در زمان دفاع مقدس که صدام حسین بود به سلاح شیمیایی مجهز شده بود و به دنبال ساخت سلاح میکروبی و اتمی بود. ما روی این موضوع بحث کردیم که اگر صدام بمب اتم درست کرد و تهران را تهدید کرد، چه کار باید کنیم. اما با همه وجود ما دست به این کارها نزدیم ، یعنی با وجود اینکه حق داشتیم ، با وجود این که طرف مقابل ما به سمت سلاح اتمی می رفت ، ما دست به این کارها نزدیم. حالا چطور می شود که ما بعدها دست به این کارها زده باشیم؟ این دروغ بزرگ و پوچی بیش نیست و ایران هیچ گاه نرفته که بمب اتم بسازد یا سلاح های اتمی. چون سلاح های اتمی تاکتیکی محدود داریم که مثل بمب اتم نیست و دارای قدرت تخریب محدود است و معمولا در نبردهای روبرو به کار می رود. ما حتی به دنبال آن سلاح های محدود هسته ای هم نبودیم چه برسد به بمب اتم.

پرونده هسته ای مقدمه ای برای حمله نظامی بود

هدف دشمن از طرح این ادعاها این است که اینها به دنبال پرونده سازی بودند و فکر می کردند که تحریم ها را که شروع می کنند، نهایتا در یک مقطعی یک ادعایی شبیه به ادعاهایی که در عراق کردند، می آورند و روی میز می گذارند و بعد هم به ایران حمله نظامی می کنند. این پرونده بخشی از یک سناریویی است. اما الان که کل سناریوشان شکست خورده، اینها هم الان ناامیدانه و مایوسانه آمده اند و چنین چیزی را که در گزارش اخیر مطرح شده در شورای حکام طرح کرده اند.

ما نباید مسیر حقوقی را رها کنیم. دولت ایران باید حتما اعتراض کند و این را نپذیرد و یادداشت رسمی بدهد و یادداشت های ایران در مجامع بین المللی ثبت بشود. ما به صرف اینکه زبانی و لفظی یک چیزی را بگوییم نباید اکتفا بکنیم. تجربه تاریخی به ما نشان داده که بعضی وقت ها ما مسیر دیپلماتیک و حقوقی را که دنبال نمی کنیم بعدا برای ما دردسر درست شده است . به هیچ وجه ما زیر بار این گزارش نباید برویم. رسما ما باید اعتراض بکنیم و از طریق مجامع حقوقی دنبال بکنیم تا حتی این موضوعی که ادعا شده با وجود اینکه تا سال ها خاصیتی نخواهد داشت و تاثیری ندارد اما حل شود و لذا نباید از نظر حقوقی مساله را رها کنیم و باید این را به عنوان پرونده بازی در سیاست خارجی و دیپلماسی مان دنبال کنیم.

آنها باید به صراحت بگویند که ما مسائل گذشته را دیگر دخالت نخواهیم داد. شورای حکام باید به صراحت بگوید که ایران به دنبال سلاح هسته ای نبوده و به نحوی بیانیه آنها صادر بشود که هیچ نوع اتکایی و تکیه ای که در آینده قدرت های بین المللی بخواهند روی آن داشته باشند، نباید وجود داشته باشد. لذا دوستان ما در وزارت خارجه باید تلاش بکنند که آن حکمی که می خواهد صادر بشود از الان روی محتوایش کار بکنند و اعتراضات خودشان را بدهند و شورای حکام را در جریان بگذارند که ما با هر متنی موافقت نخواهیم کرد.

در کنار سیاست درهای باز باید مراقب مسئله نفوذ بود

ما از نفوذ خاطره تاریخی تلخی داریم. یعنی یک دوران سیاهی که دویست سال بر ایران گذشت. نفوذ یعنی قاجاریه، نفوذ یعنی پهلوی، یعنی رضاشاه، یعنی محمدرضا شاه، نفوذ یعنی خیانت هایی که در قراردادهای ترکمنچای و گلستان شد. نفوذ یعنی سیاهی های دویست سال تاریخ ایران. وقتی صحبت از نفوذ می کنیم، منظور این نیست که ما از درهای باز استقبال نکنیم. درهای باز و ورود ما به تجارت جهانی و اقتصاد بین الملل حق ملت ایران است، همانطور که انرژی هسته ای حق ملت ما هست، تجارت هم حق ملت ما است. هر دوی اینها برای ملت ما مهم است. اما باید مراقب باشیم که از این درهای باز در تاریخ گذشته ما آسیب دیده ایم. درها که باز می شود، مهم این است که چه چیزی رفت و آمد می‌کند و چه داد و ستدی صورت می پذیرد، چه چیزی مبادله می‌شود؟ آیا فناوری های نو خواهد آمد؟ آیا سرمایه گذاری های بدون وابستگی های استعماری می آید؟ بنا بر این جلوگیری کردن از نفوذ یعنی مراقبت کردن از این درهای بازی که به روی ملت ایران گشوده شده تا ما بتوانیم از فرصت های بین المللی استفاده کنیم.

احتمال افزایش نفوذ در فضای پسابرجام

حتماً در فضای پسابرجام احتمال امکان نفوذ بیشتر می‌شود .البته از بعد رسانه ای و فرهنگی و از طریق ماهواره ها و ... این تهاجم فرهنگی در گذشته انجام شده. ولی وقتی که شما درهای اقتصاد را باز می کنید با افزایش تبادلات تجاری، از طریق کالا ، از طریق خدمات و از طریق انتقال سرمایه، امکان نفوذ بیشتر می شود ولی اما این دلیل نمی‌شود که ما درها را ببندیم و از طرف دیگر معنایش این نیست که بی توجهی بکنیم. حتما با تجارت، نفوذ هم بیشتر می شود.

به نظر من ما الان روی یک مسیر خوبی قرار گرفته ایم. مسیر سیاست خارجی ایران بعد از دویست سال در حال پیدا کردن ریل خودش است، البته هنوز این ریل محکم نشده. من اسم آن را سیاست توامان"سیلی و خنده"گذاشته ام، ما سه تجربه خوب پس از انقلاب داریم که می توانیم در آینده از آنها استفاده کنیم. یکی در ماجرای لانه جاسوسی که به آمریکایی ها سیلی زدیم و بعد از طریق مجلس و قوانین و مقررات خودمان، گروگان‌ها را آزاد کردیم و رفتند. در جنگ تحمیلی هم به صدام حسین سیلی زدیم، همه سرزمین هامان را آزاد کردیم و قطعنامه 598 را پذیرفتیم. در ماجرای هسته‌ای نیز یک سیلی محکم زدیم، 20 هزار سانتریفیوژ ساختیم، غنی سازی را تا مرز 30 درصد بالا بردیم و بعد هم در مذاکرات نرمش قهرمانانه انجام دادیم! بنا بر این مسیر سیاست خارجی ایران، معنایش این است که اگر خواستند به ما سیلی بزنند، ما باید آماده پاسخ دادن باشیم. اگر لبخند زدند ما باید لبخند بزنیم.ترکیبی از سیلی و خنده می تواند کار ما را انجام بدهد.

ما بعد از انقلاب این طور بودیم.در عین حال که همیشه در حال نرمش مراقب بودیم که فریب نخوریم، در سیلی زدن هم حواسمان بوده که چارچوب اسلامی را رعایت کنیم. معنایش این است که ما باید با اقتدار، منطق و عقلانیت پیش برویم و از فرصت های تاریخی که مقابلمان است استفاده کنیم. در مقابل خنده‌ای که قاجار و پهلوی کرد و در مقابل سیلی‌های سنگینی که در آن عصر خوردیم و هیچ تکانی نخوردیم، نتیجه اش این بود که ما دویست سال عقب افتادیم. اگر کسی خواست روبروی ما بیاستد و به ما سیلی بزند، ما حتما به او سیلی خواهیم زد. هیچ تعارفی نه با آمریکایی ها داریم، نه با کشورهای دیگر. سیلی را با سیلی جواب می دهیم، و اگر کشوری آمد از موضع احترام و برابری، خواست مساله ای را با ما حل بکند، ما می نشینیم و با اینها مذاکره می کنیم. 5+1 در حقیقت شش قدرت بین المللی بودند، وقتی که ناچار شدند و ناامید شدند که نمی توانند به ایران حمله بکنند و تحریم هاشان اثر ندارد، آمدند و لبخندی از روی ناچاری و شکست زدند، ما هم نرمش قهرمانانه داریم. این لبخند ما از موضع پیروزی ما و موفقیت در برابر آنها است!

انسجام داخلی کشور در آستانه انتخابات مهم است

هر دوی انتخابات مجلس و خبرگان رهبری ، مهم است. ما همیشه دوره هایی در ایران داریم که بعضی وقتها مسائل داخلی مهم می شود و بعضی وقت ها در حیات سیاسی ما، مسائل خارجی مهم می شود. الان ما داریم وارد یکی از مهم ترین دوره های خارجی ایران می شویم. لذا مساله اقتدار و اقتصاد برای ما در ده سال آینده بسیار مهم است. در چنین رابطه ای، انسجام داخلی ما خیلی مهم است. نظم و ثبات در داخل کشور خیلی مهم است. همراهی نظام با جناح ها و حاکمیت خیلی مهم است. در چنین فضایی از برخی مسائل داخلی باید بگذریم ، ایثار کنیم، فداکاری کنیم و منسجم بشویم . وحدت را پیدا کنیم که بتوانیم در بعد خارجی نقش آفرینی درستی داشته باشیم. من از همه جریان های سیاسی خواهش می کنم به عنوان سرباز ملت ایران، درخواست می‌کنم صحنه انتخابات را تلخ نکنند، مردم را با نشاط به صحنه بیاورید و در چارچوب قانون عمل کنید. اگر قانون رعایت بشود، ممکن است این قانون به ضرر فردی باشد، آن فرد یا گروه اینجا باید ایثار بکند، فداکاری بکند. فضای کشور را به هم نریزند تا یک انتخابات پرشور داشته باشیم .

سیاسیون با مردم روراست باشند!

دولت ها و مجلس هایی که بر سر کار می آیند چون فکر می کنند که دوره بعد هم باید رای بیاورند بیشتر دیالوگ و گفتمانشان انتخاباتی است، هم غلو می کنند در مورد کارهایی که کرده اند و هم حریفان خود را بیش از حد می کوبند و از چارچوب اخلاق خارج می شوند. خواهش ما از کسانی که در انتخابات وارد می شوند یا قبلا وارد شده اند این است که با مردم روراست باشند. صداقت کمتر از هیاهو رای نمی آورد. بایستی صادقانه با مردم حرف بزنند، کاری که نمی توانند بکنند را بگویند نمی توانیم. اشتباهی را مرتکب شدند بگویند ما اینجا اشتباه کردیم و فضا را تبلیغاتی و پر از هیاهو نکنند.

بسیاری از مسائل انتخابات شفاف نیست

ما سعی کردیم در بررسی سیاست های کلی انتخابات یک نگاهی به تجربه این سی و چند ساله داشته باشیم و ببینیم که به عنوان تجربه چه چیزی را می توانیم برای آینده ترسیم بکنیم و پایه گذاری بکنیم. ما متوجه شدیم، که بسیاری از مسائل انتخابات شفاف نیست و از آن جمله پیشیبانی های مالی منابع مالی کاندیداها است که یک کسی در یک انتخابات ده میلیون تومان خرج می کند، یک کسی ده میلیارد تومان خرج می کند. مشخص نیست از کجا تامین می‌شود و مردم نمی دانند که این پول ها از کجا آمده اند و در انتخابشان نمی توانند بی تفاوت باشند. در حالی که اگر شفاف باشد، که این پول های تبلیغاتی از کجا آمده در تصمیم مردم، موثر است. این یکی از بندها است. مساله بعد این است که گروه هایی که می آیند در صحنه فضای سیاسی تبلیغات می کنند اینها باید پای بند به حرف هایی که می زنند و شعارهایشان باشند . یا مباحث نظیر حقوق استان ها و اینکه حوزه های رای چگونه باشد ، تعداد کاندیداها و نحوه تبلیغات و استفاده عادلانه از همه رسانه ها . هر بندی از این سیاست های کلی انتخابات آمده ایم و یکی از اشکالاتی که در گذشته بود یا ضعف ، ممکن بوده یک چیزی درست عمل شده اما ضعیف عمل شده را نیز مورد توجه قرار دادیم که امیدواریم انشاالله پس از تصویب رهبر انقلاب، این سند بتواند انتخابات های آینده را بهتر و با کیفیت برگزار کند. البته بعید می دانم به دو انتخابات پیش رو برسد. خیلی هم نگران نباشید، ما هر دوسال انتخابات داریم. به این انتخابات نرسد، دو سال دیگر به انتخابات بعدی خواهد رسید.

سیاست ها کلان باید دارای استحکام باشد

باید در تدوین سیاست های کلان نظرات کارشناسان گرفته شود لذا تدوین این سیاست ها طول می‌کشد. مثلاً در قانون بررسی دارایی مسئولان، ما همه نظامات دنیا و حتی قوانین ایالت‌های آمریکا را گرفتیم و بمورد ررسی قرار دادیم تا قانونی جامع مطرح باشد. باید یک کار اساسی می کردیم که الحمد الله انجام شد. سیاست های کلان بعد از قانون اساسی و قبل از قانون مصوب مجلس هست و مانند یک پلی است که قانون اساسی را به قانون مجلس وصل می کند . بنابراین باید از استحکام زیادی برخوردار باشد و ما باید با مطالعات زیاد این کارها را انجام بدهیم. طرح رسیدگی به اموال و دارایی هایی مسوولان جزو تعارضات بین شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی بود. کارکرد ما چه در مورد اختلافی های مجلس و شورای نگهبان و چه در رابطه با سیاست های کلان همراه با پژوهش، مطالعه و نظرخواهی های زیادی است.

اگر ما در مجمع می خواستیم اینقدر وارد جزییات شویم و مثلاً ساز و کار قانون برای راستی آزمایی اظهارات مسوولان بشویم. کاملا دست قوه قضاییه و دولت و مجلس را عملا می بستیم. لذا ما فقط چارچوب را تنظیم کردیم و این روش را بر عهده قوه قضاییه و دولت و مجلس گذاشتیم که روش تحقق این مساله را خود آنها پیگیری کنند.

اصول انقلاب یا سیاست عملگرایانه؟

برجام محصول دور کردن جنگ از کشور است و الا کسی آمادگی دولت آقای روحانی و ظریف را برای مذاکرات تحویل نمی‌گرفت. این رفتار مربوط به بی اثر کردن تحریم های اقتصادی است .آمریکایی ها چند بار قبل ا اینکه بیایند پای میز مذاکره دنبال این بودند که به ایران حمله بکنند. چند بار آماده شدند و نتوانستند. دیدند اگر حمله بکنند ایران هم پاسخ خواهد داد. اما وقتی دیدند نمیتوانند با ایران بجنگند، پای میز مذاکره نشستند. برجام محصول سیلی و مذاکرات است. خود برجام محصول مذاکرات که نیست. چکیده 12 سال ایستادگی بر اصول ایران است. اگر آرمانگرایی ما و اصولگرایی ما نبود، این اتفاق نمی افتاد. بنا بر این 12 سال مدیریت صورت گرفته از جمله در صحنه نظامی. من پیشنهاد کرده بودم و گفته بودم خوب است آقای روحانی به محض توافق برجام، یک جشنی بگذارند از خانواده شهدا و فرماندهان نیروهای مسلح را به واسطه مقاومت در این دوران تجلیل کنند و مدال بدهند. همینطور آقای ظریف و دوستانی که زحمت کشیده اند و میز مذاکره را بخوبی توانستند مدیریت کنند به آنها هم می بایست مدال بدهند. بنا بر این برداشت یکطرفه نباید صورت بگیرد. کسانی که این حرف ها را می زنند فکر می کنند هیچ کاری نشده ، ما رفتیم به آمریکایی ها گفتیم بیایید مذاکره بکنیم و آنها از خداخواسته آمده اند و نشسته اند پشت میز و بعد برجام حل شده! این یک فریب بزرگ است. البته نخبگان کشور در جریان هستند. اما این تبلیغات چی ها و هیاهوسازها نباید نباید مردم را فریب بدهد. از طرف دیگر حالا اگر بیست هزار سانتریفیوژ نداشتیم، و به غنی سازی بیش از بیست درصد نمی رسیدیم. مذاکره ای در کار نبود. ما را به شش هزارتا عقب بردند، یک امتیازاتی هم به ما دادند. بالاخره دست ما پر بود. چرا یک عده می خواهند واقعیت ها را وارانه جلوه بدهند. اگر از آرمانگرایی توام با واقعگرایی مان دست بکشیم به دوره پیش از انقلاب و آن دوران سیاه قاجار و پهلوی بر می گردیم. بهتر است که ما هم آرمانگرایی مان را حفظ کنیم و هم واقعگرایی مان را حفظ کنیم. اجازه این را ندهیم که با تهدید و رعب بخواهند سنگرهای ما را فتح کنند و جلو بیایند.

مشروح گفتگوی دکتر رضایی در برنامه نگاه یک

نقش ایران در مبارزه با تروریسم و داعش

به نظر من آمریکایی ها اینجا می خواهند دروازه ای برای ورود به سیستم دفاعی و امنیتی ما پیدا بکنند. در یک سال گذشته هیچ صداقتی از آمریکایی ها در این بحث داعش ندیده ایم. آمریکایی ها یکسال و چند ماه است که اعلام کرده اند که ائتلافی با46 کشور فراهم کردیم.هواپیماهاشان می روند بالای سر داعشی ها و بعد از آن طرف هم برمی گردند در پایگاه هاشان. ما به این نوع مقابله با داعش اعتمادی نداریم. ضمن اینکه معتقدیم خود کشورهای منطقه باید همکاری دسته جمعی امنیتی درست کنند. اگر قرار باشد همکاری نظامی در مقابل داعش باشد، باید عمدتاً میان کشورهای اسلامی باشد زیرا هر چه آمریکا و کشورهای غربی که خودشان سرمنشا این تروریسم هستند وارد بشوند اوضاع را پیچیده تر می کنند و اوضاع منطقه را بحرانی تر می کنند. اساساً با حضور آمریکایی ها، انگیزه های محلی برای رشد داعش بیشتر می‌شود. همین حمله آمریکایی‌ها به عراق بود که زمینه ساز رقم خوردن فضای فعلی شد. عده ای به نام تکفیری ها روی این موج سوار شده اند که به خودشان و دخالت سازمان های جاسوسی آمریکا و اسرائیل در ایجاد این تکفیری ها مشکوکیم. ما اعتماد نداریم و حاضر نیستیم در مسائل دفاعی و امنیتی با آمریکایی ها همکاری کنیم.

از باب راستی آزمایی ، ما از آمریکا یک چیز می خواهیم. آمریکا فردا اعلام کند دولت ترکیه ظرف 48ساعت باید تمام مرزهایش را بر روی داعش ببندد و نه تنها نفت، بلکه هیچ خارجی عضو داعش هم نباید بیاید در هتل های شما یکی دوهفته بماند و با خیال راحت از مرزهای ترکیه عبور نکند و وارد سوریه و عراق بشوند. اگر همین اتفاق بیافتد، جهان هیچ کمک دیگری از آمریکا نمی خواهد. اگر این محقق بشود داعش محاصره می شود. درآمدش قطع می شود. نیروهایی که از کشور های دیگر می آیند ، جلوشان بسته می شود. الان خود مردم ترکیه دارند اطلاع می دهند که اینها از کجا می آیند و مسیرهایی که داعش از آن به ترکیه رفت و آمد می‌کند، کاملاً شناخته شده است.

هدف ایران از حضور در مذاکرات حل بحران سوریه

آمریکایی ها در بن بست کامل هستند و در کاری که کرده اند مانده اند. هیچ وقت فکر نم یکردند اگر معارضه ای علیه سوریه را راه بندازند به چنین باتلاقی گرفتار می شوند. برای خروج از باتلاق به دنبال مذاکره هستند. آنها به دنبال این هستند که هر چه زودتر آتش بس بدهند و همه طرف های درگیر در سوریه آتش بس بدهند. ما هدف اصلی مان این است که نشان بدهیم ما اهل مذاکره هستیم. ما حرفی نداریم که کشورهای مرتبط باید بنشینند . البته کشورهای غیر مرتبط را ما قبول نداریم. چارچوب ما مشخص است. چارچوب ما ما در مذاکرات ماندگاری آقای اسد و تعیین سرنوشت سوریه بدست مردم سوریه است. اگر دنیا امنیت را می خواهد باید آقای اسد را نگه دارد. ما هیچگاه با آمریکایی ها روی مساله سوریه بحثی نداریم و نخواهیم داشت. کشورهای دیگر می آیند و دور میز می نشینند و ما هم حرف های خودمان را می زنیم و از اصولمان و ملت سوریه دفاع می کنیم.

منطقه در حال انفجار بزرگی است و زمینه های بروز جنگ جهان سوم آماده است. جنگ جهانی دوم با زمینه های کمتر و کوچکتری شروع شد. آن جنگ وقتی شروع شد تا ماه ها بعد و حتی دو سال مردم نمی دانستند. الان دو حادثه که هم افزایی دارند در منطقه شکل گرفته. یکی تجاوز از مرزهای بین المللی و یکی تروریسم در منطقه است و مانند دو گوی دارند یکدیگر را بزرگ می کنند و از کنترل های بین المللی خارج شده. از شمال آفریقا و صحرای سینا تا عراق و سوریه و افغانستان و پاکستان، در ترور و کشتار و درگیری غرق است. یعنی غرب آسیا، خاورمیانه و شمال آفریقا، درگیر تروریسم است. این گستره کمی نیست. مساله بعد تجاوزاتی است که دارد صورت می گیرد. تجاوز ترکیه به سوریه و عراق و تجاوز عربستان به یمن، در روز روشن! در سکوت سازمان های بین المللی. مساله دیگر ورود بیگانگان به منطقه است. غیر از روسیه، آمریکا با 46 کشور به منطقه آمده اند. در درگیری هواپیمای روسی و ترکیه بحران ایجاد کرد و هر آن ممکن است هواپیماها و موشک ها با هم برخورد کنند و درگیری بشود و این به سرعت گسترش پیدا می کند. منطقه خاورمیانه آبستن یک انفجار و یک خطر بزرگ است . همه ملتها باید بیایند و این آتش را اصولی خاموش کنند. همه ملت ها و سازمان های بین المللی بیایند و فقط منافع خودشان را دنبال نکنند. آمریکایی ها خواسته یا ناخواسته الان در مذاکرات وین به دنبال تشدید این ناامنی ها و نجات گروه های تروریستی از محاصره هستند. ما یک بسیج جهانی بدون روحیات استعمارگرایانه می خواهیم.

سازمان ملل و دبیرکلش در ضعیف ترین شکل ظاهر شده اند. شاید باید به دبیرکل سازمان ملل نامه نوشته و خطاهای بزرگ و استراتژیکی که سازمان ملل داشته را ذکر کرد. من مسائل نظامی و امنیتی را بخوبی می فهمم و نگرانم. زیرا به عنوان یک سرباز که دلم می خواهد هیچ جنگی در دنیا اتفاق نیافتد، واقعا نگران منطقه هستم. ایشان یکی از ضعیف ترین دبیرکل های سازمان ملل در تاریخ این سازمان است.

ایران برای مقابله با داعش باید از همه ظرفیت ها بهره ببرد

جمهوری اسلامی کار دقیق و ظریفی را انجام می دهد. من تقاضا می کنم ابتدا از خودمان شروع کنیم . ما کارهایی که می کنیم خوب است اما کافی نیست. ما داریم ملت های منطقه را توانمند می کنیم تا ملت ها در برابر تروریست ها مقاومت کنند. خونسردی مان را هم حفظ کرده ایم. چند ماه پیش، که داعش تا 30 کیلومتری مرزهای در سمت قصر شیرین آمد و نیروهای عراقی آنها را از منطقه خانقین آنها را دفع کردند. ما کنترلمان را از دست ندادیم برای اینکه می دانیم باید با دقت عمل کنیم. در نتیجه آنها عقب رانده شدند. ما از کارهای شتاب زده اجتناب می کنیم اما از همه ظرفیت دیپلماسی مان استفاده نمی کنیم تا مثلا روسیه و ترکیه آرام تر و نزدیک تر شوند . از ظرفیت رسانه ای مان هم باید استفاده کنیم تا ائتلاف بین المللی تشکیل دهیم. آقای سرافراز الان باید تمام رسانه های جهان اسلام را فرابخواند و یک ائتلاف رسانه ای شکل بدهد. علما مراجع معظم تقلید هم همین طور باید ظرفیت های خود را در حل مشکلات منطقه به کار گیرند. به طور کلی ایران باید برای خاموش کردن این آتش باید گام بردارد تا خدای ناکرده این آتش که نزدیکی ما است گریبان ما را نگیرید. ما باید از تمام ظرفیت های ملی مان استفاده کنیم و می شود این آتش را خاموش کرد. این امر امکان پذیر است مشروط به اینکه ما از تمام ظرفیت هامان، حتی از نخبگان و هنرمندان استفاده کنیم. بسیاری از خطرات بزرگ را اگر به موقع هشدار ندهیم، شاید افسوس بخوریم. من در دوران گذشته گفتم که آمریکایی ها می خواهند به ایران حمله بکنند. یک عده گفتند چرا این حرف را طرح کردی؟ اتفاقا آن موقع نیروهای مسلح ما به فرمان مقام معظم رهبری برای هشیاری نیروهای مسلح به آمادگی 100درصد رسیدند. آقای بوش هم این را درخاطراتش نوشته که من به پنتاگون دستور دادم به ایران حمله کن. اما چون ایران در آماده باش بود از ستاد آمدند و من را پرهیز دادند. حالا نیز من منطقه خاورمیانه را در آستانه یک آتش بزرگ می بینم.

نگرانی از مواجهه روسیه و ترکیه در رویدادهای اخیر

در ماجرای حمله جنگنده های ترکیه به بمب افکن روسیه یک حرکت غیر منطقی صورت گرفت. این که در آسمان کشورها، بعضاً به هواپیماهای دیگر کشورها، اخطار هوایی می دهند طبیعی است. در چند سال گذشته یونان و ترکیه به دفعات این مساله را تجربه کرده اند اما شلیک نکردند. این یک معمای جدی است که چرا دولت ترکیه بجای اخطار شلیک کرده است. این هواپیما که بمب در ترکیه نیانداخته بود. ترکیه باید اخطار نقض حریم هوایی می داد و اخطارش ثبت می شد. ما در تنگه هرمز به ناو های آمریکایی اخطار می دهیم. آنها هم عمل می کنند.. در ادبیات نظامی این شلیک غیرمتعارف است. مگر اینکه قصدی پشت آن باشد. احساس می شود یا دست یک کسی از آستین ترکیه بیرون آمده و یا دولت ترکیه اشتباه کرده است، که می توان با آرامش پیگیری کرد. در تاریخ این دو کشور، درگیری هایی بوده است. در سال 1853 روسها حمله کردند کریمه را گرفتند و وارد دریای سیاه شدند. اینجا عثمانی ها با انگلیسی ها و فرانسوی ها دست به دست هم دادند و روسها را عقب زدند و در جنگ های بعدی روسها بالکان را گرفتندو عثمانی ها را به شدت سرکوب کردند. الان دوباره روسها کریمه را گرفته اند و آقای پوتین گفته که مساله با تحریم های اقتصادی ختم نمی شود. الان هم، دو طرف موضع خطرناکی دارند.

اسناد تجارت نفت داعش به وسیله ترکیه

من نگفته ام که دولت ترکیه و اقوام آقای اردوغان در قاچاق و تجارت نفت داعش نقش دارند. اما ما اسناد و تصاویری داریم که خودروهای حامل نفت داعش به ترکیه می روند. ما این اسناد را داریم. اگر دولت ترکیه بخواهد نشان می دهیم. این مقدار را هم من نمی خواستم بگویم اما چون دیدم اینها در مکالمه با آقای روحانی توهین کردند و حرف بیخودی زدند. هر چند بعد گفتند که ما چنین حرفی نزدیم. بعد از اینکه من آن افشاگری را کردم. حس کردم که اینجا باید حرفی جدی زد. ما به دنبال تشدید ماجرا نیستیم. ترکیه از راهی که رفته برگردد و مبارزه با داعش را جدی بگیرد. اینها نفت داعش را با ترفندی با نفت عراق ترکیب می کنند و معادل آن نفت را از یک بندر ترکیه تحویل می گیرند. به نوعی کار سوآپ انجام می دهند. کشتی های داعش از ترکیه نفت را تحویل می گیرند.

ورود نیروهای ترکیه به عراق نامتعارف است

ترکیه در سی سال گذشته بارها برای سرکوب مخالفینش وارد خاک عراق می شد اما اینبار گویی می خواهد مستقر می شد. این اولین بار است که می خواهد این اتفاق صورت بگیرد. و مشکوک است و رفته اند کنار داعشی ها. سربازان داعش و ترکیه در کنار هم قرار گرفتند. یا اینها احتمال می دهند که دولت عراق می خواهد موصل را آزاد کند بنابراین رفته اند کنار داعش برای حمایت. بعضی از تحلیل گرها این را می گویند. بعضی ها می گویند این کاری است که آقای بارزانی انجام داده برای آن جریان تشکیل یک کشور مستقل در شمال عراق. بعضی ها هم می گویند چون آمریکایی ها به دنبال تجزیه عراق هستند به ترکیه گفته اند که این کار را انجام بده. هر تحلیل را که ما نگاه می کنیم جنبه منفی دارد و غیر متعارف است.

معتقدم ترکیه به دنبال یک هویت غیر دوستانه و مشکوک می گردد. بعد از هفتاد هشتاد سال، تلاش برای پیوستن به اروپا، حالا چرخش به شرق را غیر دوستانه و تجاوزگرایانه پیگیری می کند. به جای اتحاد با کشورهای همسایه، نظامی هایش را از مرزهای عبور می دهد. ما در پنج سال گذشته نوعی تلاطم و دست پاچگی را در رفتارهای دولت ترکیه می بینم. این که آقای داوود اوغلو بر مزار آتاتورک رفته و می گوید : ملت های جهان خواهند دید که ما آنچه را که شما گفته بودید در آینده به وجود خواهیم آورد. چه مفهومی دارد؟ با کلاه و شمشیر عثمانی که نمی توان راه افتاد و کارهایی کرد. ترکیه بجای این ادبیات می توانست از طریق دوستی و برادری قدرت مند و پیشرفته بشوند.

موضوع تجاوز عربستان به یمن

در رابطه با عربستان دو تحلیل وجود دارد. برخی می گویند عربستان از روی ناچاری و ترس دارد این کار را می کنند و از گسترش نفوذ ایران در منطقه در هراس است ، ما این را قبول نداریم. تحلیل دوم می گوید عربستان از روز اول انقلاب اسلامی رو در روی ما قرار گرفت از کمک به صدام و طالبان و تکفیری ها علیه ما. عربستان در چه تاریخی و کجا در این سی و پنج سال کاری علیه ما انجام نداده است ؟ متاسفانه ما در دورانی بدون حساب و کتاب بیش از حد به عربستان نزدیک شدیم . یک طرفه نزدیک شدیم و از عربستان نخواستیم که در مورد سه جزیره ادعا را پس بگیرند. یا از عربستان نخواستیم که این شورای همکاری خلیج فارس را یا منحل کنند یا از ایران و عراق هم دعوت کنند که عضو بشوند. ما مرتکب این اشتباه تاریخی شدیم. من تحلیل اول را قبول ندارم. ما کجا در یمن بودیم که باید تمام زیرساخت های یمن را از بین ببرند و مردم را بکشید. میلیون ها نفر در کوه ها زندگی می کنند و ممکن است در این ماه ها در سرما کشته شوند. مخصوصاً این تیم جدید که در عربستان قدرت را به دست گرفته است، به دلیل حمایت های آمریکا و اسرائیل راه افتاده اند و این حوادث را شکل داده اند.عربستان می خواهد در مذاکرات وین دست بالا را داشته باشد و می خواهد بگوید آقای اسد اول باید بیاید مشکلاتش را با ما حل کند. در واقع به دنبال امتیازگیری از آینده سوریه است.

تبعات حمایت از تروریست ها برای غربی ها

علت اینکه گفتم منطقه دارد از کنترل خارج می شود به خاطر همین است که یک ترکیبی از سو استفاده کشورهای منطقه از ناتوانی قدرت های بین المللی و نوعی سواری دادن به آمریکایی ها، پدیده فعلی منطقه را شکل داده و دارند جنگ های نیابتی را راه می اندازند تا سربازان کشورهای اسلامی در این درگیری ها کشته شوند و سرمایه و سلاح و زیرساخت های کشورهای اسلامی از بین برود.

غربی ها اگر عاقل باشند بهتر است ترمز کنند و برگردند و اصلاً ادامه ندهند ولی این یک سوال جدی است، من بعید می دانم اینها برگردند. آنها حساب و کتاب و بدون چشم انداز روشن از آینده منطقه دست به اقداماتی می زنند.

طرح سختگیرانه مجلس آمریکا نسبت به صدور روادید به ضرر این کشور است

این بحثی که الان در کنگره شروع شده را باید به آقایانی که در ایران شیفته آمریکایی ها هستند باید بگویند چرا اینها هنوز به دنبال تحریم هستند؟ مگر نه اینکه قرار بود بعد از برجام اینها دنبال تحریم نباشند؟ فشار صهیونست ها و رقبای منطقه ای ما، در آمریکا زیاد است. این طرح به ضرر ملت آمریکا است. متاسفانه دولت آمریکا نمی تواند منافع ملت آمریکا را دنبال کند. با تصویب طرح اخیر همه شرکت ها و افراد با محدودیت هایی روبرو می شوند و ذهنیت منفی علیه دولت آمریکا شکل می گیرند. ممکن است برخی تجار بروند با رقبای آمریکا از جمله چینی ها کار کنند. لابی های صهیونیست ها و سعودی به دنبال این چنین طرح هایی هستند. گویا در آمریکا بی در و پیکری رخ داده است.

نمی گذارند "جمهوری اسلامی" وارد اقتصاد شود!

در این که برجام یک فرصت اقتصادی برای کشور است حرفی نیست. فضای مبادلاتی و تجارتی خوب است ولی وقتی ما غیر از نفت چیزی نداشته باشیم، درهای باز موثر نیست. تجارت ما از نفت محوری باید به کالامحوری، خدمات محوری و سرمایه محوری و فناوری محوری برود. الان چهار سال است که کشور در رکود است. سال گذشته ما یک رشد مثبت داشتیم دوباره ما افتادیم روی رشد یک درصد. دوستان ما در دولت می گویند که چون رشد مثبت است پس ما از رکود خارج شدیم. در حالی که رکود این نیست. باید برویم در شهرک های صنعتی و ببینیم از هر ده کارخانه چند کارخانه کار می کند. آیا همه این رکود ناشی از تحریم بوده؟ در تحلیل اقتصادی افراط و تفریط صورت می پذیرد. ضمن اینکه از این تحریم می توانستیم تولیدات ملی مان را تقویت کنیم. مگر در جنگ ما محاصره کامل نبودیم. حتی سیم خاردار هم به ما نمی دادند.ولی این محاصره کامل باعث ناامیدی ما از واردات شد. تانک و هواپیما و ناو وارد نکردیم. همه چیز را خودمان درست کردیم. موشک، پهباد و تانک ساختیم و از اقتصاد وابسته به خارج در آمدیم. در همین دو سال دولت بیش از این می توانست در اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی گام بردارد. البته می گوید کارهایی کرده و این برنامه ای که داده اند را ما باید در مجمع نظارت کنیم.دولت باید یک کاری کند که مبارزه با رکودش با شکست مواجه نشود. ما باید تولید ملی مان را راه بیندازیم. سرمایه گذاران خارجی به سرمایه گذاران داخلی نگاه می کنند. وقتی می بینید که سرمایه گذاران داخلی از این بروکراسی اداری می نالند از فساد می نالند ، از رشوه می نالند، ورود سرمایه خارجی به ایران با مشکل مواجه می شود. تا چرخ تولید ملی را راه نیندازیم، مشکل سرمایه گذاری خارجی حل نمی شود. ما باید مشکل بروکراسی را حل کنیم و رسانه ملی باید بروکراسی را از مسوولین و وزرا بازخواست کند و به دنبال پاسخ باشد.

به صراحت بگویم که نمی گذارند در ایران ، جمهوری اسلامی وارد اقتصاد بشود. جمهوری اسلامی وارد امنیت، سیاست و دفاع و مشارکت مردم شده اما هم مرتجعین و هم لیبرال ها نمی گذارند جمهوری اسلامی و سیاست های کلان وارد صعنت و اقتصاد، کشاورزی و فناوری و علم و دانشگاه بشوند شود. صد سال است که گرفتار افکار و اندیشه های غلط شده ایم و تار و پود عنکبوتی تنیده شده است. سیستم اداری ما باید عوض شود. ما باید به استان ها اختیارات بدهیم وگر نه همه می خواهند کارخانه فولاد و سیمان داشته باشند و توسعه حقیقی رخ نمی دهد. همچنین انتقادها باید مسوولانه و تخصصی مطرح شود تا راه بازشود.

ضرورت یکپارچکی فعالیت های کشور

فعالیت های کشور باید از صدر تا ذیل یکپارچگی داشته باشند. اگر سیاست های کلان به خوبی نوشته شود ولی برنامه متناسب با سیاست ها نباشد این یک گسست است. یک دره میان سیاست و برنامه است. اگر برنامه خوب باشد و سیاست خوب باشد و بودجه های سالانه برای روزمرگی و طرح های تحمیلی باشد، فشارهایی به اقتصاد ملی وارد می شود که جبرانش تا پایان آن دولت سخت است. دولت ها باید در چارچوب سیاست ها و برنامه پنج ساله، فعالیت کنند. بودجه های سالانه باید در چارجوب برنامه باشد. اجرا هم باید با سیاست و برنامه و بودجه هماهنگ باشد. مهمترین خلا در اداره اقتصاد این است که یکپارچگی در مدیریت وجود ندارد.لذا حرف های خوب زده می شود و برنامه ها بعضا خوب است اما وقتی به مردم می رسد، چیزی درآن نیست.

ارسال نظر
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
فرشاد عظیمی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۹/۲۴
0
0
باسلام و احترام در خصوص فعالیت در احزاب نزدیک به دکتر رضایی در لرستان سوال داشتم برای وارد شدن و فعالیت به. کجا بایدمراجعه کنم
ممنون از کمک شما