کد خبر: ۲۵۱۶|
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۴ - ۰۰:۵۴
سرلشکر رضايي در پاسخ به پرسشي مبني بر اينكه غمگينانه‌ترين حادثه جنگ تحميلي براي شما چه بوده است اظهار كرد: هرگاه كه خبر شهادت فرماندهان را مي‌شنيدم بسيار ناراحت مي‌شدم و از مداحان مي‌خواستم تا نوحه سرايي كنند كه بتوانم از اين طريق خود را سبك كنم. اما حادثه‌اي كه در طول جنگ تحميلي من را بسيار غمگين كرد بمباران شيميايي شهر «حلبچه» و كشتار مظلومانه مردم بي‌گناه اين شهر بود.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام گفت: اگر روزي جنگ نظامي بر سر اين سرزمين بود اكنون جنگ، جنگ اقتصادي است چرا كه دشمنان از پيشرفت ايران هراس دارند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دکتر محسن رضایی،دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام که شب (سوم خرداد 1391) به مناسبت فتح خرمشهر در «حسينيه شاهزاده علي اصغر كاشانيان مقيم مركز» سخن مي‌گفت، افزود: ما ايرانيان در طول تاريخ عمرمان سعي كرده‌ايم كه درست قدم برداريم و با توكل به خدا راه صحيح را از غلط تشخيص دهيم.

صبح روز سوم خرداد در قرارگاه بودم كه حاج احمد آقا فرزند امام راحل با من تماس گرفت و آخرين خبرهاي عمليات را جويا شد. من نيز به سمت دروازه‌هاي شهر رفتم تا با چشمانم آزادي خرمشهر را ببينم و سپس پيروزي رزمندگان را به امام گزارش كنم كه ناگهان در يك لحظه ديدم يك هواپيماي عراقي به سمت جاده در روبروي ما شيرجه رفت و موشكي را بر روي جاده شليك كرد. اين موشك سبب شد تا چند تن از رزمندگاني كه در كنار جاده حضور داشتند شهيد شوند.هنگامي كه از خودرو پياده شدم و به سمت محل اصابت موشك رفتم. يك بسيجي نيمه جان كه بر زمين افتاده بود به من گفت: سلام من را به امام برسانيد.

شهيد «بهروز مرادي» پس از فتح خرمشهر بر روي تابلوي ورودي اين شهر اضافه كرد: اينجا خرمشهر، جمعيت 36 ميليون نفر. چرا كه ملت ايران آزادي خرمشهر را آزادي خودشان قلمداد مي‌كردند.

عراق جنگ را آغاز كرده بود تا با حمايت ابرقدرت‌هاي غرب و شرق پشت ما را به خاك بمالد. اما دلاوري‌هاي رزمندگان و استقامت مردم ايران باعث شد تا كمر دشمن شكسته شود.همچنين جنگ تحميلي اولين جنگي بود كه ملت ايران پس از گذشت 200 سال در آن پيروز شده بودند. در تمامي جنگ‌هاي گذشته ايران مغلوب متجاوزان شده بودند. به عنوان مثال در يكي از جنگ‌هاي ايران باروس‌ها كه 10 سال به طول انجاميد مناطقي مانند از ايران مانند سمرقند ،‌باكو، نخجوان و بخارا جدا شد. بحرين آخرين كشوري بود كه از خاك ايران جدا شد. اين كشور 50 سال پيش يكي از شهرستان‌هاي ما به شمار مي‌رفت.

پنج استان ايران در جنگ تحميلي مورد حمله واقع شده بودند و دشمن توانسته بود بخش عظيمي از آن را به اشغال خود در بياورد و دو ونيم ميليون نفر آواره شده بودند اما در دوران هشت سال دفاع مقدس و در عمليات الي بيت المقدس و عمليات‌هاي قبل از آن توانستيم براي اولين بار تمام سرزمين‌هايمان را باز پس بگيريم.

بعد از انجام «عمليات‌ فتح‌المبين» كه در فروردين ماه سال 61 انجام شده بود باید هرچه زودتر براي اجراي عمليات ديگري آماده مي‌شديم و اگر به اين قاعده رفتار نمي‌كرديم ديگر هيچ وقت نمي‌توانستيم خرمشهر را آزاد كنيم و يا بايد سال‌ها پشت دروازه‌هاي خرمشهر مي‌مانديم. سال‌هاي آغازين جنگ تمامي عمليات‌هايمان با شكست روبرو مي‌شد. اما از سال بعدش كه فرمانده قوا تغيير كرد ايران به موجي از پيروزي‌ها دست يافت.

بعد از پيروز شدن در عمليات فتح المبين ما نگران شده بوديم چرا كه بايد فكري مي‌كرديم كه دشمن نتواند فرمول پيروزي‌هاي ما را كشف و رمزگشايي كند. بنابراين به تمامي لشكرها دستور داديم كه كسي اجازه ندارد به مرخصي برود و بايد گفت كه عمليات الي بيت‌المقدس اولين عملياتي در تاريخ جنگ هشت ساله است كه كسي از عمليات فتح‌المبين تا اين عمليات به مرخصي نرفت.

از ديگر دلايل‌ پيروزي ما در عمليات الي بيت‌المقدس اين بود كه دشمن اصلا فكر نمي‌كرد ما از كارون كه سخت‌ترين و دشوارترين محور براي نفوذ به قلب دشمن است، استفاده كنيم. سرعت عمل و عبور به موقع از اينگونه شرايط منطقه‌اي از عهده هر كسي برنمي‌آيد و در دنيا اجراي اين گونه عمليات‌ها را به نيروهاي ورزيده و آموزش ديده واگذار مي‌كنند. در آمريكا كه حدود 250 ميليون جمعيت دارد تنها 300 نفر بيشتر اين توانايي را ندارند كه بتوانند يك هفته بدون آب و غذا در يك بيابان زنده بمانند. عراق 5000 مترمربع از خاك ايران را به اشغال خود درآورده بود و 60 هزار نفر رزمنده ايراني از ويژگي‌هاي منحصر به فردي مانند ايمان، استقامت و ايثار بالايي برخوردار بودند و طي 23 روز درگيري شبانه روزي خرمشهر را آزاد كردند.

در جنگ تحميلي با كمبود تجهيزات نظامي مواجه بوديم اما نيروهاي ما توانستند توپ و تانك‌هاي عراق را از چنگالشان خارج كنند و بعد از آن لوله آنها را به سمت خودشان نشانه رفتند. افتخارات ما در جنگ تحميلي و پيروز شدن بر دشمن توسط فرماندهان شجاعي مانند همت‌،باكري، خرازي‌ها صورت گرفت.

رضايي در پاسخ به پرسشي مبني بر اينكه غمگينانه‌ترين حادثه جنگ تحميلي براي شما چه بوده است اظهار كرد: هرگاه كه خبر شهادت فرماندهان را مي‌شنيدم بسيار ناراحت مي‌شدم و از مداحان مي‌خواستم تا نوحه سرايي كنند كه بتوانم از اين طريق خود را سبك كنم. اما حادثه‌اي كه در طول جنگ تحميلي من را بسيار غمگين كرد بمباران شيميايي شهر «حلبچه» و كشتار مظلومانه مردم بي‌گناه اين شهر بود.

 وضع كنوني اقتصاد كشور اصلا قابل مقايسه با دوران جنگ تحميلي نيست. آن زمان ما با مشكلات فراواني روبرو بوديم. اما اكنون امكانات فراواني از قبيل ذخاير ارزي،‌ بيش از سه و نيم ميليون نفر دانشجو ،‌900 واحد دانشگاهي و بيش از 100 هزار استاد دانشگاه در اختيار داريم. اما چرا اين قدر فقر،‌ بيكاري و گراني در كشور وجود دارد و براي توجيه آن مي‌گوييم نيست و يا درصدها را جابه جا مي‌كنيم تا خودمان را فريب بدهيم.

بايد به سراغ فرماندهان گمنام عرصه اقتصاد علم و فرهنگ كه در ميان جوانانمان فروان هستند برويم. اگر آنها راه بيفتند بعدا مشاهده مي‌كنيم كه چه قيامتي در اقتصاد ايران صورت مي‌گيرد. حتي ديگر فقير و يك بيمار هم در جامعه نخواهيم يافت. گمشده ما همين جوانان هستند كه انقلاب و دفاع مقدس را آنها به پيروزي رساندند.

 بايد به جوانان اعتماد و آنها را حمايت كنيم تا پيشرفت در كشور حاصل شود. بايد ايستادگي كنيم تا كشورمان را خود به جلو ببريم و گرنه دشمنان هرگز نخواهند گذاشت ما پيشرفت كنيم. همان جنگ نظامي كه در دوران هشت سال دفاع مقدس با آن روبرو بوديم در اقتصاد نيز با اهرم تحريم‌ها خودنمايي كرده است.اگر روزي جنگ بر سر سرزمين بود اكنون جنگ اقتصادي است دشمنان از پيشرفت ايران هراس دارند و بحث هسته‌اي هم بهانه‌اي براي آنها است تا ما را در ابعاد مختلف علم فن آوري ،‌صنعت ضعيف كنند.

 بايد وضع خود را تغيير دهيم تا روي دور پيشرفت بيفتيم، آمريكايي‌ها از چهار سال گذشته تا كنون خواسته‌اند به طريق مختلف مانند فتنه 88 ‌،‌انحراف‌ها و تحميل‌ها بر ما فشار وارد كنند اما ملت ايران به پتشيباني رهبر در مقابل آنها ايستادگي كرد.

 امروز گروه 5+1 جز امتياز دادن به ايران و انتخاب مسيري جديد گزينه ديگري پيش روي خود ندارد و اين نتيجه استقامت مردم ايران است.

 اما ما چه ميزان توانسته‌ايم از ايستادگي ملت بهره ببريم جاي بحث دارد. چرا كه راه حل مشكلات با شعار دادن،‌ حرف زدن و ادعا كردن نيست بايد راهكارهاي اساسي براي كشور داشته باشيم و در صورتي كه فردي براي مديريت راهكارها و اجرايي كردن آنها يافت نشود تمام برنامه‌ها نتيجه بخش نخواهد بود.اگر راهكارهايي كه براي ايران برنامه‌ريزي اتخاذ شده‌اند به بهترين گونه اجرا شوند حادثه‌اي عظيم‌تر از انقلاب و جنگ در ايران به وجود مي‌آيد.

بايد تمام ايران به پايگاه توليد صادرات، علم و فناوري تبديل شوند و در اين صورت بار ديگر مي‌توانيم آن ايران بزرگ را شكل دهيم و با توجه به اقتصاد، علم و فضيلت‌هايمان، آن را به ارمغان خواهيم آورد.
 ملت ايران اين توانايي را دارد كه فراتر از مرزها به وسيله فضائل خودش حركت كند، به عنوان مثال آمريكا و برخي از كشورهاي منطقه هر قدر تلاش كرد تا سوريه تحت حمايت ما نباشد، ناكام ماندند. آنها خيال مي‌كردند كه مي‌توانند از طريق سوريه جلوي تهديدهاي حمله موشكي ايران را بگيرند و پس از آن به ايران حمله كنند اما به ناچار در مقابل ايران راهي ديگر را در پي گرفتند.

اگر اقتدار و بهبود زندگي مردم را مي‌خواهيم بايد به سمت شكوفايي اقتصادي گام برداريم و شكوفايي اقتصادي نيز به برنامه‌ريزي‌، مديريت راهكارها و همچنين افراد گمنامي نياز دارد كه بتوانند آن را اجرا كنند تا لكوموتيو پيشرفت ملت ايران را به جلو پيش برند. اين گونه افراد گمنام مانند قهرمانان و فرماندهان دوران جنگ هستند كه با حركت‌هايشان ده‌ها هزار رزمنده را سازمان‌دهي مي‌كردند.
ارسال نظر