کد خبر: ۳۱۴۵|
تاریخ انتشار: ۰۳ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۴
تعداد نظرات: ۱ نظر
مروری کوتاه بر مختصات دفاع مقدس و درس‌های آن برای امروز ما

باسمه تعالی

 


 

ایام هفته دفاع مقدس که با سالروز آغاز جنگ تحمیلی علیه نظام اسلامی و ملت ایران تقارن دارد، همچنان و با گذشت سه دهه از پایان جنگ، غرورآفرین و الهامبخش است. دفاع مقدس ملت ایران در برابر تهاجم ناجوانمردانه عراق که رسما قدرتهای جهانی و منطقهای و کشورهای منطقه را نمایندگی میکرد و از سوی ایشان حمایت و تجهیز میشد، یک تجربه گرانسنگ و بسیار درسآموز است؛ تجربهای عظیم که الگوی مقاومت مبتنی بر ایمان، هوشمندی و خلاقیت را در عملی به منصه ظهور گذاشت و اینک در گنجینه افتخارات و دستاوردهای این ملت قرار دارد. این گنجینه ارزشمند نه تنها برای ملت ایران، که برای ملتهای دیگری که بخواهند در مسیر استقلال و آزادگی حرکت کنند نیز درسآموز و الهامبخش است.

دفاع مقدس برای ملت ایران و نظام اسلامی مختصاتی خاصی دارد که آن را به یک تجربه متفاوت بدل میکند؛ اولین محور از این مختصات "مردمی بودن" آن بود. مردمی بودن دفاع مقدس به این معنا که عموم مردم از اقشار مختلف خود را به صف اول دفاع از مرزهای جغرافیایی و عقیدتی رساندند و در برابر تجاوز دشمن سینهسپر کردند. اینکه مردم در چنان صحنهای در میدان باشند و با بیتفاوتی از کنار مساله جهاد نگذرند باعث میشود که دفاع و جنگ در میدان کوتاه ساختن دست دشمن به یک مساله حقیقتا ملی بدل شود.

محور دوم از مختصات دفاع مقدس "بهرهمندی از رهبری الهی" بود؛ رهبری امام خمینی(ره) همچنان که در پیروزی نهضت و پا گرفتن نظام و استحکام بنیههای جمهوری اسلامی، بیبدیل و بنیادین بود، در دفاع مقدس نیز نقش محوری و اساسی داشت. ترسیم افقی بلند از توکل بر خدای تعالی و اعتماد به قوه درونی و ناامید نشدن از کمبود در قوای مادی و نترسیدن از تجهیز دشمن، حمایت تمامعیار از جبههها و قوای دفاعی، نقش محوری ایشان در وحدت کلمه و حل و فصل اختلافات، حمایت عاطفی و پدرانه از رمندگان و خانواده شهدای دفاع مقدس و عموم ملت که در یک شرایط همراه با نگرانی و اضطراب بهسر میبردند، حمایت از راهبرد موفق جوانگرایی و میدان دادن به جوانهای گمنام اما مستعد؛ اینها بخشی از نقش ویژه امام خمینی(ره) به عنوان رهبری الهی ملت ایران در مسیر پیروزی بر تجاوز دشمن در جنگ تحمیلی بود.

محور سوم که خود به عنوان نتیجه دو محور پیشین برشمرده میشود "وجهه عقیدتی دفاع مقدس" بود. رزمندگان دفاع مقدس جهاد خود را علاوه بر آنکه به عنوان قیام برای حفظ آب و خاک و ممانعت از دسترسی دشمن به نوامیس و ثروتهای ملی میدانستند، که خود یک قیام مقدس و بسیار ارزشمند است، آن را در یک چارچوب اعتقادی تعریف میکردند و به عنوان دفاع از مرزهای عقیدتی دست به سلاح میبردند. این افق بلند در نگاه ایشان به جهاد در راه خدا نتیجه شاگردی در مکتب امام خمینی(ره) بود؛ آنجاکه با ترسیم خطوط اساسی در تعریف اسلام حقیقی، حقیقت جنگ تحمیلی را اجماع دشمنان این قرائت مترقی از اسلام برای خفه کردن این سخن جدید و پیشرو معرفی میکردند. این ویژگی مهم، دفاع ملت ایران از مرزهای جغرافیایی و عقیدتی را رنگوبوی مقدسی بخشید؛ چنانکه ما آن را دفاع مقدس میخوانیم.

محور چهارم از مختصات دفاع مقدس "قطع امید از قدرتهای جهانی و ایستادن بر زانوان خود" توسط ملت ایران بود. ما در حالی هدف تهاجم عراق قرار گرفته بودیم که صدام از یک اجماع تمامعیار جهانی و منطقهای بهره میبرد. این اجماع همگانی علیه ایران از سویی با تحریم همهجانبه ما در ریز و درشت نیازمندیهای جنگ همراه بود. ما باید در شرایطی با صدام میجنگیدیم که او از پشتیبانی و تامین تمامعیار برخوردار بود و ما در تامین ملزومات جنگ، حتی در حد سیمخاردار، با محدودیت اساسی مواجه بودیم. این یعنی تحریم به معنای دقیق کلمه! جبههجهاد در دفاع مقدس اما در مقابل این تحریم تمامعیار نه تنها منفعل و فلج نبود که با تکیه بر عنصر ایمان و اعتماد به خدای تعالی، ولایتپذیری از رهبری الهی امام خمینی(ره) و ایستادن بر زانوان خود تصویر متفاوتی از مقاومت و پیروزی را به نمایش درآورد.

محور پنجم و آخرین محوری که در اینجا بدان میپردازیم "جوانگرایی هوشمندانه" بود. جوانگرایی هوشمندانه به این معنا که با شناسایی استعدادهای جوان گمنام با قابلیتهای بسیار بالا، به ایشان میدان داده شد تا تواناییهای خود را در صحنه عمل نشان دهند و جبههها را مدیریت کنند. این راهبرد موفق، که با درایت و شجاعت امام خمینی(ره) حمایت و هدایت میشد، زمینه بروز و ظهور جوانان گمنامی که خیلی زود به سرداران بزرگ جبهه جهاد تبدیل شدند را فراهم آورد. وجه هوشمندی در این راهبرد آگاهانه و هدفمند بودن آن است؛ اینکه در شناسایی استعدادها دقت کافی صورت پذیرد و در مسیر صحیح هدایت گردد.

اینکه گفته شد تجربه دفاع مقدس همچنان الهامبخش و درسآموز است به این واقعیت توجه دارد که علیرغم پایان جنگ، هرگز نه تهدید نظامی علیه ما پایان پذیرفت و نه محاصره و تحریم، چه در حوزه دفاعی و نظامی و چه در حوزههای دیگر سیاسی، اقتصادی و... با این حساب، چه در زمینه تقویت بنیه دفاعی و چه در تحکیم اقتدار سیاسی و تامین زیربنای استقلال اقتصادی، الگوی دفاع مقدس برای دوران پس از جنگ تحمیلی درس‌‌آموز و الهامبخش بوده است.

به کار گرفتن این الگوی موفق و تجارب گرانسنگ آن در حوزه دفاعی و نظامی، دست یافتن به پیشرفتهایی چشمگیر در تقویت بنیه دفاعی، اقتدار نظامی و امنیت فراگیر در مرزهای زمینی، دریایی و هوایی را به ارمغان آورده است. حوزه دفاعی نظامی کشور با امتداد رویکرد مبتنی بر ایمان و خودکفایی و حفظ راهبرد جوانگرایی و نخبهپروری، در شرایط تحریم مطلق توانسته است علاوه بر تامین و تربیت نیروی انسانی متخصص و متعهد، آمادگی خود را در زمینه راهبردها و تاکتیکهای نظامی حفظ و مدام بهروزرسانی کند و  در حوزه صنایع نظامی به دستاوردهای استراتژیک دفاعی و تهاجمی دست یابد. نتیجه ملموس این پیشرفتهای چشمگیر و آمادگی تمامعیار نظامی و دفاعی تامین امنیت و اقتدار برای مرزهای کشور است. امروز درحالی مرزهای ایران اسلامی آرام و ایمن است که در فاصله کمی از این مرزها ناامنی فزایندهای جریان دارد و آتش جنگ و ناامنی اغلب کشورهای منطقه را فراگرفته و و جریان زندگی را برای میلیونها نفر مختل کرده است.

حوزه دیگری که با بهره گرفتن از این الگوی پیشرو به پیشرفتهای چشمگیری دست یافته، حوزه علوم و فنون در برخی رشتههای بسیار مهم، مانند دانش و صنعت هستهای، هوافضا، نانو، پزشکی و مانند آن است. در این حوزه نیزعلیرغم محدویتهای اساسی و تحریمهای نامتعارف، دانشمندان کشورمان توانستهاند به مرزهای دستنیافتنی علوم پیشرو که در انحصار قدرتهای برتر بوده است دست یابند و آن را صنعتی کنند و کشور را در مسیر استقلال و اقتدار علمی و فنآوری به سرعت پیش ببرند. نکته بسیار مهم در این حوزه، درخشش چهرههای جوان است؛ سرداران جوان علمی و فنآوری که ما را به یاد سرداران جوان دفاع مقدس میاندازند.

در حوزه سیاسی نیز هرگاه بر اصول اساسی انقلاب در ایمان به خدا، تکیه بر اقتدار و توان ملی، پاسداری از استقلال نظام اسلامی و مرزبندی با بیگانگان، خصوصا دشمنان قسمخورده انقلاب، تکیه شده نتایج مطلوبی به دست آمده است. در مقابل، هرجا ایمان حقیقی به یاری خدا کمرنگ و اقتدار ملی و توان و ظرفیتهای داخلی دست کم گرفته شده و در سوی دیگر چشم امید کارگزاران سیاسی به دست بیگانگان و دشمنان بوده است، شاهد کاهش اقتدار و افزایش آسیبپذیری کشور بودهایم. از قضا نمونه‌‌های روشنی از آسیب‌‌هایی که از این ناحیه متوجه حوزه سیاسی بوده و منجر به اختلال در عرصههای دیگر شده را میتوان در دوران دفاع مقدس جستجو کرد. سردار سرلشگر محسن رضایی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس، در خاطرهای از ماههای منتهی به آغاز جنگ تحمیلی در صفحه اینستاگرام خود اینگونه مینویسند:

«حدود دو ماه پیش از تجاوز صدام، همراه با آقای شمخانی با بنیصدر جلسه گذاشتیم و به ایشان گفتیم جنگی در حال شکلگیری است. وقوع جنگ براساس شواهد و قراین متقنی برای ما (در اطلاعات سپاه) قطعی بود؛ از جمله اطلاعاتی که از طریق مجاهدین عراقی، بازجویی عوامل خرابکار و انتحاری صدام در خوزستان و مشاهدات میدانی به دست آوردیم. ده روز قبل از تجاوز عراق خود من از رأسالبیشه تا دهلران و... را بازدید کردم و از عزم و آمادگی بغداد برای آغاز جنگ مطمئن شدم. با این وجود دوستان سیاسی ما در مرکز میگفتند این جنگ روانی و تبلیغات است. بر همین اساس، ارتش که در فروردین ماه ۱۳۵۹، درحالت آمادهباش قرار داشت و سر مرز مستقر شده بود، دوباره نیروهایش را عقب کشید و وقتی ارتش عراق حمله کرد، هیچ خط دفاعی در سراسر مرز، مقابل آن وجود نداشت» (1/7/1395).

در این میان اما مهمترین زمینهای که باید به آن بپردازیم، عرصه اقتصاد است. با وجود پیشرفتهایی که در دولتهای مختلف در این عرصه داشتهایم، همچنان مهمترین نقطهآسیبپذیری کشورمان اقتصاد است. دشمن با شناسایی دقیق این نقطه آسیبپذیری و تمرکز بر آن توانسته است ما را از همین ناحیه تحت فشار بگذارد. یکهتازی قدرتهای جهانی در تحریمهای یکجانبه اقتصادی و بازی با این ابزار محدودکننده از آن جهت است که آنها متوجه ضعف ما در این ناحیه شدهاند. این ضعف ناشی از الگوی وابستگی در حوزه حیاتی اقتصاد است. برخلاف الگوی موفق خودکفاییِ مبتنی بر ایمان به خدا، که در حوزه دفاعی و در بخشی از حوزه علمی و فنآوری آزموده شده و موفق بوده است، در حوزه اقتصادی مسیر خودکفایی آنچنان که باید طی نشده و الگوی وابستگی به خارج همچنان مقاومت میکند. همین تعلل و کوتاهی باعث شده تا ما شدیدا آسیبپذیر باشیم. امروز میبینیم که چگونه در برابر الگوی پیشرو اقتصاد مقاومتی مقاومت و بر الگوی وابستگی اصرار میشود!

دکتر محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به این آسیب در رفتار برخی سیاستمداران و مسئولین در صفحه شخصی اینستاگرام خود مینویسند:


«از پایان جنگ، نزدیک به سه دهه میگذرد. در این چهار دولت، آیا فرصت کافی در کشور برای درست کردن اقتصاد و رفع بیکاری و  تورم نبوده است؟ چرا بهجای حل این مشکل، به دفاع و امنیت و نیروهای نظامی فشار میآورید؟ نیروهای انقلاب، موضوع امنیت و دفاع را با فکر و تلاش خود درست کردند و میبینید که تا پای جان هم ایستادهاند. در حالیکه اقتصاد، در عمل همیشه دست منتقدین نیروهای مسلح بوده و آنها باید پاسخگوی وضعیت اقتصادی کشور باشند. مشکل مدیران کشور این است که راه نیروهای انقلاب را یا نمیخواهند و یا نمیتوانند در اقتصاد پیش گیرند. اگر این کار را انجام میدادند، مسئله اقتصاد هم مثل اقتدار حل میشد» (26/6/1395).


نگرانی جدیتری که در این میان وجود دارد، رو آوردن برخی دولتمردان و سیاستمداران به فرافکنی و فرار به جلو برای فرار از پاسخگویی است. با وجود اینکه حوزه نظامی و دفاعی در کارویژه خود موفق بوده، برخی سیاستمداران و کارگزاران نسبت به این حوزه ناسپاسی میکنند. این در حالی است که حوزه نظامی و دفاعی در شرایط تحریم مطلق کشور را به اقتدار تمامعیار نظامی رسانیده و از این طریق امنیت را برای این مرز و بوم به ارمغان آورده و امنیت و اقتدار یکی از مهمترین ارکان توسعه به شمار میرود. اینکه برخی سیاستمداران کهنهکار که تجربه جنگ تحمیلی را در کارنامه مدیریتی خود دارند سرمایهگذاری در زمینه بنیه دفاعی را مخل توسعه معرفی میکند چه معنایی میتواند داشته باشد؟! آیا میتوان این موضع سراپا خطا را ناشی از ناآگاهی دانست؟!

سردار رضایی این راهبرد اساسی نظام جمهوری اسلامی را به این ترتیب تحلیل میکنند:

«دکترین ما  بازدارندگی است و نمیخواهیم جنگ بشود. اگر بخواهیم جنگ نشود باید خودمان را آماده نگه داریم و باید خودمان را به دشمن نشان بدهیم که اگر حمله کنید، جان سالم به در نمیبرید. یعنی رعب ایجاد کنیم. همین رعب، عامل بازدارندگی شده است. این امنیت بهخاطر وحشت آنها از عواقب حمله به ایران است. چرا میخواهیم به این رعب، آسیب وارد کنیم؟ ما میخواهیم جنگ نشود. دکترین ما بازدارنگی است. هر چه برد موشکهای ما بیشتر شود، احتمال جنگ کمتر میشود. هر چه آمادگی و انسجام ما بیشتر باشد، امنیتمان بیشتر خواهد شد. اگر آمادگی و مولفههای لازم را نداشته باشیم، آنها حمله میکنند و زندگی مردم مانند کشورهای همسایه مختل میشود» (29/6/1395؛ برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما).

چگونه میتوان تجربه دفاع مقدس و محدودیتهای ناشی از ضعف بنیه دفاعی و وابستگی کشور در تامین جبهه جنگ را در نظر داشت و در راستای تضعیف قوه دفاعی و جلوگیری از توسعه و تقویت آن سخن گفت؟! یا اینکه چگونه میتوان در شرایطی که کشور در محصاره آتش جنگ و فتنه منطقهای و جهانی به واسطه اقتدار نظامی از نعمت امنیت برخوردار است، به کاهش چشمگیر بودجه دفاعی و تحمیل محدودیتبرای این حوزه اقدام کرد؟! مگر نه اینکه بدون وجود امنیت هیچ حوزهای امکان توسعه و پیشرفت ایمن را نخواهد داشت؟! مگر مسئولین محترمی که از ابتدای انقلاب در متن امرو بودهاند به خاطر ندارند که ناامنی کشور در سالهای ابتدای انقلاب چگونه ما را به خود مشغول کرده بود و با وارد ساختن خسارتهای جبرانناپذیر بیشترین انرژی را از ما میگرفت؟!

امید است مسئولین در حوزه سیاسی و اقتصادی قدردان اقتدار و امنیت کشور باشند و این فرصت را برای تامین اقتدار و استقلال اقتصادی غنیمت بشمرند. از کارگزاران و سیاستمداران باتجربهای که امروز متصدی مسئولیتهای کلیدی هستند انتظار میرود تا با درک صحیح از واقعیتها، ضمن قدرشناسی از نعمت امنیت و اقتدار و تلاش برای تقویت آن، مسئولیت و وظایف خود را دریابند و بکوشند تا مانند کارگزاران بیادعای حوزه نظامی و دفاعی موفق باشند. گرامیداشت واقعی برای دفاع مقدس نه با شعار و سخنرانی که با درس گرفتن از تجارب آن در همه حوزهها، خصوصا در حوزه اقتصادی، و قدرشناسی از بابت نعمت اقتدار و امنیت کشور و نیروهای خدوم نظامی و امنیتی صورت میپذیرد.

ارسال نظر
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
محمدرضا گودرزى
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۶:۱۶ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۴
0
0
اطلاع رسانى به مردم كم است
اينجور اطلاعات بيشتر به مردم داده شود بهتر است