تحلیل دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام از اتفاقات کشور و منطقه؛
کد خبر: ۱۰۵۴|
تاریخ انتشار: ۲۴ تير ۱۳۹۳ - ۱۶:۲۴
بی تردید اگر توسط دولتمردان و مجریان سیاستهای اقتصادی نظام، عملیاتی ،اجرایی وپیاده شده بود یا تحریم ،صورت نمی پذیرفت ویا اگر تحریمی صورت میگرفت هیچ اثری بر زندگی مردم نمی گذاشت.
زلزله سیاسی جدید خاورمیانه زلزله سیاسی جدید خاورمیانه زلزله سیاسی جدید خاورمیانه زلزله سیاسی جدید خاورمیانه
با توجه به اوضاع حساس کشور و منطقه و حوادثی که از چند سو جهان اسلام و به ویژه محور مقاومت را در بر گرفته است، دکتر محسن رضایی در یادداشتی به تحلیل این شرایط پرداخته است.
 به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دکتر محسن رضایی متن این یادداشت به شرح زیر است:
 
 زلزله سیاسی جدید خاورمیانه  
یادداشت خودرا باذکر یک خاطره از دوران دفاع مقدس آغاز می کنم . بیست وپنج سال ازپایان جنگ ایران وعراق می گذرد. دراین مدت حوادث مهمی برای ملت ایران اتفاق افتاده که پیش از وقوع، پیش بینی شده بود .  مسائل اقتصادی وتحریم های غرب علیه ایران،  حوادث وفتنه های داخلی و ایران هراسی و رودرروسازی اعراب با ایران یا اختلاف سنی وشیعه درمنطقه ،نمونه هایی هستند که قبلا پیش بینی شده بود.شهید حسن باقری درزمستان 1360در خاطرات روزانه خود نقل میکند که ،برادر محسن در جلسه فرماندهان تیپها به تحلیل روابط ایران وآمریکا پرداخت و گفت، آمریکا ازمساله بنی صدر ومنافقین وکردستان به نتیجه نرسید ازجنگ هم به نتیجه نمی رسد ، ولی بعدا به چند کار دست خواهد زد یکی اینکه ایران را به انزوای سیاسی می کشاند وبا محاصره شدید اقتصادی روبرو می سازد ودوم اتحادکشورهای عربی است با این تفاوت که دیگر اسرائیل ،دشمن اعراب نیست بلکه ایران، دشمن اعراب است وتعویض اسرائیل با ایران ،ازطرف دیگر بلواهای سیاسی هم در داخل کشور بوجود می آورند .قدرتها ودولتها توان جمع کردن هرمقدار نیروی نظامی را ندارند ولازمست که تسلط حزبی وسیاسی روی نیروداشته باشند.(پی نوشت سردبیر :تصاویر  دست خط  شهیدباقری در انتهای متن)
درطی این مدت ،تلاش امریکا وغرب برای انزوای سیاسی ایران وعلی الخصوص محاصره شدید اقتصادی، که همان تحریمهای شدید سالهای اخیر بوده کاملا آشکار است.  بلواسازیهای سیاسی درسالهای 78 و88درتهران، نمونه عینی این مدعاست وآخرین تلاش غرب،  درگیر ساختن اعراب با ایران که  از سوریه شروع شده وامروز درعراق ،درحال اوج گیری است  ودرآینده می تواند تشدید شود.به نظرمیرسد این حوادث ،حداقل ده سال طول طول خواهد کشید  و ممکن است در پی آن باشند که این حوادث را  به داخل ایران نیز بکشانندکه در اینصورت انشاءالله با ،آمادگی وتوانایی فرزندان انقلاب، سرکوب خواهند شد .
محاصره اقتصادی
بی تردید اگر توسط دولتمردان و مجریان سیاستهای اقتصادی نظام، عملیاتی ،اجرایی وپیاده شده بود  یا تحریم ،صورت نمی پذیرفت ویا اگر تحریمی صورت میگرفت هیچ اثری بر زندگی مردم نمی گذاشت.امروزهم اگر دولتمردان اقتصاد مقاومتی را بتوانند اجرایی و عملیاتی کنند  ازفشارهای بین المللی با سرعت خوبی خارج می شویم . .درغیر اینصورت همان مسیر اشتباه گذشته را ادامه خواهند داد. مذاکرات سیاسی اگر هم موفق شود تنها رفع یکی ازموانع است ولی تحرک اقتصادی ورونق وپیشرفت کشور ، برنامه ریزی ورفع خود تحریمی های  داخلی موانعی است که باید هر چه زود تر برطرف شود وگرنه دوباره ایران را تحریم خواهند کرد.
زلزله بزرگ خاورمیانه 
همواره با بهم خوردن توازن قدرتهای بین المللی ،یک زلزله بزرگ شروع می شود. فروپاشی شوروی  زلزله بزرگی را بدنبال خود داشت .چندین حادثه بزرگ دراثر آن در اروپا وخاورمیانه وخلیج فارس شکل گرفت.حمله عراق به کویت وحوادث بالکان دراروپا وبعد از آن حمله امریکا به افغانستان وعراق، ناشی ازهمان زلزله فروپاشی شوروی بود.چند سالی است که گسلهای بین المللی دوباره فعال شده و زلزله جدیدی شروع شده است . هرچند برخی انرا به ناتوانی ویا بی عرضگی آقای اوباما نسبت می دهند ولی مساله فراتر ازضعف مدیریت اقای آوباماست .
آمریکا درشکستهای سریالی خود درعراق ،افغانستان ،لبنان وسوریه ،نوعی ضعف بی سابقه  ازخود نشان داد. عدم حمله آمریکا به سوریه (با وجود انکه تا لحظه شلیک هم پیش رفته بود) ، حاکی از همین وضعیت روبه ضعف است. مشغول شدن غرب وامریکا درحادثه اکراین وشروع جنگ سرد جدید بین روسیه وآمریکا ،موجب بهم خوردن بیشتر موازنه قدرت آمریکا درخاورمیانه شده درنتیجه یک خلا قدرت در اروپا و خاورمیانه پیش آمده است .این خلا قدرت درحال تبدیل شدن به یک زلزله سیاسی بزرگ درمنطقه است.بیداری اسلامی وشکست آن درمصر وحمله به سوریه وپدیده تروریستهای تکفیری درسوریه وعراق وحمله اسرائیل به غزه شروع این زلزله سیاسی است .این چنین وضعیتی فرصت مناسبی را برای فرصت طلبی اسرائیل وبرخی کشورهای منطقه بوجود آورده است که آنها درمقابل پرکردن خلا قدرت غرب درمنطقه خاورمیانه ویا به تعبیری رفوکردن شلوار ارباب ،سوء استفاده های خودرا هم داشته باشند. و این خود خبر از آن می دهد که در طی سالهای اینده حوادث دیگری درمنطقه ما رخ خواهد داد.اظهارات اوباما ونتانیاهو در این خصوص قابل توجه است:
اوباما چندی پیش درباره اوضاع عراق گفت : این یک چالش جهانی است و چالشی است که ایالات متحده بایستی به آن بپردازد اما ما قادر نخواهیم بود به تنهایی به آن بپردازیم. ...او گفت: ما باید راهبردی متمرکزتر و هدفمندتر داشته باشیم و نیروهای نظامی و انتظامی منطقه را آموزش دهیم تا کارشان را به خوبی انجام دهند.نتانیاهو اظهار داشت: «آنچه امروز در خاورمیانه، در عراق و سوریه شاهد آن هستید، خصومتی شدید میان شیعیان افراطی – که در این مورد از سوی ایران هدایت می شوند – و سنی های تندرو است که رهبری آن ها را القاعده، داعش و دیگران بر عهده دارند. هر دو را تضعیف کنید». .... و دوم اینکه به ایران اجازه ندهید آن گونه که بر لبنان و سوریه مسلط شد، بر عراق مسلط شود». جالب اینکه روزنامه «جروزالم پست»، پیشنهاد نتانیاهو به آمریکایی ها را «استفاده از داعش برای ضربه زدن به ایران» دانسته است.در اظهارنظرها ی رئیس جمهور آمریکا ونتانیا هو ،ضعیف شدن امریکا درمنطقه وسوءاستفاده اسرائیل کاملا آشکاراست.
به نظر می رسد روبروکردن اعراب با ایران ویا جنگ شیعه وسنی، فتنه ای بزرگ است که با برنامه ریزی مشترک اسرائیل وبرخی کشورهای منطقه وآمریکا دراثر همین خلا قدرت ،شروع شده است .آنان به طراحی یک فتنه جدید که نام آنرا "فرار به جلو " می گذارم دست زده اند. این فتنه ازمصر گرفته تا فلسطین ولبنان وسوریه وعراق وتا افغانستان وبحرین ویمن ادامه دارد. هدف اصلی طراحان این برنامه ،عقب انداختن جریان دموکراسی وتشکیل دولتهای مستقل وهمچنین بحران سازی علیه جمهوری اسلامی با استفاده ازضعیف شدن آمریکا وهژمونی کاخ سفید درمنطقه است.
فرصت طلبی اسرائیل وبرخی ازکشورهای منطقه
سرنگونی مرسی ونادیده گرفتن انتخابات فلسطین ودولت حماس و محاصره غزه و حمله به دولت قانونی نوری مالکی ودخالت درانتخابات افغانستان، همه تکه های پازلی هستند که در حال تکمیل  و  ازیک چارچوب راهبردی حکایت می کند . وظیفه عمده آنان تشکیل دو جبهه هماهنگ درمنطقه است :
1-جبهه سنی ،شیعه ویا اعراب ،ایران
2-جبهه اسرائیل با فلسطین
کاملا پیداست که جبهه اول به عنوان پشتیبانی ازجبهه دوم تشکیل می شود.اسرائیل برای موفقیت خود درسرکوب فلسطینیها، باید ایران واعراب را به تقابل با یکدیگر بکشاند. البته این نخستین بار نیست. حمله عراق به ایران با شعار قادسیه وحمایت کشورهای عربی از صدام درهمین رابطه بوده است .امروزه بهترین راه را استفاده از تعصبات واحساسات غلط تکفیریها وتشدید ان علیه ایران وشیعه، یافته اند. شعار دولت اموی برعلیه دولت صفویه تکرارهمان نقشه با ادبیات جدید است .
 
نتایج زلزله
این نقشه  اگر هیچ دستاورد دیگری نداشته باشدحداقل بمدت ده سال، اسرائیل را درامان نگاه میدارد ،جهان اسلام راباتفرقه شدید مواجه می سازد وامنیت ایران را تهدید خواهد کرد.در پی این حادثه بزرگ وجدید که در حال وقوع است، فرصتها وتهدیدات قابل توجهی برای کشور ،ملت  و نظام جمهوری اسلامی وجود  دارد.اقتصاد وفرهنگ همچنان مهم است ولی تغییر نقشه ژئوپلتیک منطقه ازاهمیت بیشتری برخوردار است . برخی از روی بی اطلاعی می گویند حوادث سوریه وعراق به ما چه ارتباطی دارد؟ درحالیکه این حوادث، پیش مقدمه فشارهای بعدی به ایران است.ازهمه دلسوزان به نظام وحتی ایران ،انتظار میرود مسائل  جاری منطقه را جدی بگیرند. بنظرمیرسد این وظیفه  نخبگان کشور است که با آگاهی بخشی به جامعه، آمادگیهای لازم را فراهم سازند. اگرمسائل اقتصادی،  از بیست سال پیش جدی تلقی می شد و افرادتوانمند وکارشناس درمدیریت کشور، نقش آفرین بودند  نباید مشکلات اقتصادی  بوجود می آمد. اگر امروز هم برنامه تغییر ژئوپلتیک منطقه جدی گرفته نشود دامنه ی آن وارد ایران می شود. ما به تعبیر رهبر معظم انقلاب باید قویتر شویم درآنصورت است که  امنیت ومنافع ملی ایران درداخل وخارج کشور پایدارخواهد شد. وازفرصتها ی این حوادث که بیشتر ازتهدیدات آن برای ملت ما است بهره مند خواهیم شد .
بنابراین ما هم با یک فرصت بزرگ وهم با یک خطر بزرگ ،مواجه هستیم. اینکه حاصل ،چه خواهد بود،به نوع برخورد وعمل ما بستگی دارد . تاکنون کشور ما ازاین هنر ومهارت برخورداربوده است که تهدیدها را به فرصت تبدیل کرده است. دراین حادثه مهم ،هم لازم است همه نخبگان واحاد مردم دست همکاری به یکدیگر دهند واین فتنه ای که جهان اسلام رابه سوی پرتگاه میبرد خنثی سازند. وحدت برادران شیعه وسنی وتمرکز روی نقاط وحدت خویش یکی ازمهمترین روشهای باطل کردن این فتنه است .

 

 
ارسال نظر