اصول حاکم بر برنامه های محسن رضایی چیست؟
کد خبر: ۷۷۳|
تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۵۵
همه کسانی که در معرض انتخاب مردم قرار می گیرند از شعارهای جوان پسندانه به وفور استفاده می کنند، اما آنچه محسن رضایی درباره جوانان می گوید در عرصه عمل هم خود را نشان داده است.
مردم زینت المجالس دولتمردان نیستند

ایران من سلام: محسن رضایی می گوید: « در جریان این مردمی ساختن و یا مردمی شدن، خیراتی برای کشور و مردم متصور است.»
محسن رضایی به عنوان تنها کسی که به واسطه برنامه های مدون اش در میان دیگر کاندیداهای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری به مرد اقتصادی و صاحب برنامه مشهور شده است برنامه های خود را با الهام از قانون اساسی، مکتب فکری حضرت امام خمینی ، منویات رهبری معظم انقلاب اسلامی و نیازهای مردم تنظیم کرده است. او اصولی را بر برنامه خود حاکم می داند که مهم ترین آنها بر پایه اعتقادی است که او بر آن اصرار می ورزد: «بازگشت مردم به اداره کشور»
رضایی با تاکیدهای چندین باره بر اینکه مردم نباید زینت المجالس دولتمردان باشند، از این شیوه نگاه به مردم انتقاد کرده و حتی در مناظره سوم تلویزیونی اش در پاسخ به این سوال که آیا به سفرهای استانی در دولت اش ادامه خواهد داد گفت: «سفرهای استانی را به شیوه جدیدی دنبال می کنیم. نگاه ما به مردم همراه با کرامت است. نباید آنها را زینت المجالس خود بدانیم. به شهرشان برویم برایشان دست تکان بدهیم و به تهران برگردیم.»
رضایی قصد دارد با دخالت دادن مستقیم مردم در عرصه سیاست سهم ایشان را در اداره کشور بالا ببرد چرا که به اعتقاد او با مردمی کردن امور کشور دیگر کسانی جرات نمی کنند به مملکت به عنوان غنیمت نگاه کنند. نمی‌شود در غیر اینصورت ضرر و زیان کشور از ناحیه کنار گذاشتن مردم در اداره امور، بیش از پیش دیده خواهد شد.

استدلال های رضایی در بحث مردمی کردن اقتصاد بر اساس اصل 44 قانون اساسی تکیه دارد. او می گوید: «حرف اصلی سیاست‌های اصل 44 این است که مردم به عرصه اقتصاد بیایند. فرهنگ سازی یکی از مولفه‌های اقتصاد مردمی است. فرهنگ مصرفی حاکم بر سیستم اداری کشور هم همزمان با فرهنگ مردم باید تغییر کند. این نگاه مصرفی بر همه جامعه حاکم است پس فرهنگ اقتصادی مردم، دولت، مجلس و قوه قضائیه باید تغییر کند.»
محسن رضایی می گوید: «دستیابی به اقتصاد مردمی بدون تغییر در ساختارهای مدیریتی کشور امکان‌پذیر نیست. نظام اداری فعلی یک نظام اداری ناکارآمد و سد بزرگی در برابر پیشرفت کشور است اولین کار در راستای اصلاح اقتصاد کشور دادن اختیارات اقتصادی به استان­هاست. البته مسائلی چون امنیت، سیاست خارجی و دفاع باید در تهران باشد، ولی در صنعت، کشاورزی و علم باید در استان ها تصمیم گیری شود.»
همه کسانی که در معرض انتخاب مردم قرار می گیرند از شعارهای جوان پسندانه به وفور استفاده می کنند، اما آنچه محسن رضایی درباره جوانان می گوید در عرصه عمل هم خود را نشان داده است. توجه به جوانان برای رضایی یک شعار نیست او به واقع برای جوانان نقش هایی در برنامه ها و طرح هایش در نظر گرفته که تنها به دست ایشان قابل انجام است.
رضایی می گوید: «جوانان کلید معجزه آسای اقتصادی مردمی اند، باید به جوانان و مدیران اجازه داد که برای اقتصاد برنامه ریزی کنند. اگر جوانان محور تحرک ملی و جنبش‌های واقعی کشور باشند، سرعت پیشرفت کشور بیشتر می‌شود.»
رضایی بر لزوم بالا بردن دانش تاکید کرده و می گوید: «اقتصاد دانش محور تمامی زمینه‌های تجارت، نظام اقتصادی، بهره‌وری، نوع مدیریت و غیره را متحول می کند. با یک اقتصاد بر پایه دانش آزادسازی تجارت و جهانی شدن بازرگانی، تغییر ساختاری در اقتصاد، تغییرات در محل کار و کیفیت نیروی کار، کوچک‌شدن دولت و کسب‌وکار الکترونیکی (تجارت الکترونیکی) اهدافی هستند که محقق می شوند»
به اعتقاد رضایی از میان همه منابعی که برای تولید ثروت در اقتصاد نوین لازم است، هیچ‌کدام پایدارتر، روان‌تر و انعطاف‌پذیرتر از دانایی نیست.
از دیگر اصول حاکم بر برنامه های محسن رضایی بعد از تصدی دولت یازدهم تفکیک اقتصاد و سیاست از یکدیگر است. او البته بر جدایی سیاست از بیشتر ابعاد زندگی مردم تاکید دارد و خواستار کوتاه کردن دست سیاسیون از عرصه های فرهنگ هنر ورزش و البته اقتصاد است.
اما شاید یکی از مهم ترین نکات برنامه های اقتصادی رضایی نگرش او به مساله توجه به زیربناهاست. او معتقد است که در ایران هم مانند بسیاری از کشورهای نفتی، پدیده‌ای به نام رشد اقتصادی بدون توسعه ظهور کرده است. به گفته رضایی با وجود رشد اقتصادی در کشور، فقر و بیکاری هم وجود دارد چراکه در صد سال اخیر، مشکل کشور ما ـ چه در دولتمردان و چه در بسیاری از کارشناسان ـ این بوده که میان «رشد اقتصادی» و «توسعه» فرقی نمی‌دانستند. سوراخ کردن البرز، برای مردم آب و نان نمی‌شود‌، همان گونه که نشد.»
رضایی با اعتقاد به لزوم بازگشت اخلاق زندگی به سیاست می گوید: «باید، بین عدالت‌خواهی و قیام برای مردم و خدا با بداخلاقی و شکستن حریم‌های انسانی و حقوق دیگران مرزی تعیین شود. برای تحقق این منظور به آموزش بدنه اجتماع نیاز داریم. اگر در نحوه اداره کشور انتقادی وارد است ، باید صراحتاً و با شجاعت منتقد وضع موجود بود و با اقتدار تمام در جهت رفع موانعی که در مسیر تحقق آرمانهای انقلاب است اقدام نمود.»
این کاندیدای یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری دفاع از همه ارزش­های انقلاب در داخل و خارج از کشور را از اولویت های دولت آینده اش دانسته و می گوید: « مردم سالاری و آزادی دو ارزش بنیادین انقلاب اسلامی است و راه دفاع از آرمان‌های انقلاب و نظام در داخل و خارج از واقعیت‌ها می‌گذرد.»

یکی از تاکیدات رضایی در برنامه هایش بر وجود مردان توسعه و تعالی در صدر امور است. او می گوید: «مردان توسعه‌ای که بتوانند تحریم‌ها را به فرصتی برای شکوفایی تبدیل کنند و نه مردان پروژه ای و رشد فیزیکی. مردانی که هنرشان، صرف سدسازی و برج سازی و تونل سازی باشد و نتوانند مسأله فقر و بیکاری را حل کنند، به درد اقتصاد کشور نمی‌خورند؛ البته از مسئولان بی‌عرضه بهترند، ولی ما چرا باید همیشه بین بد و بدتر، ناچار به انتخاب بد باشیم که گرفتار بدتر نشویم؟»
 

ارسال نظر