شاید آن زمان که «آقا محسن» در ۲۷ سالگی و در نخستین ماههای جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۰، به فرمان رهبر کبیر انقلاب به فرماندهی سپاه پاسداران منصوب شد، کمتر کسی از خصوصیات فکری و شخصیتی وی آگاه بود و یا شاید اعتماد بیبدیل حضرت امام (ره) به محسن رضایی برای برخی قابل هضم نبود. اما با گذشت سالها از آن رخداد، امروز بهتر از هر زمان دیگری میتوان تصمیم راهبردی امام خمینی (ره) را تحلیل و ویژگیهای فکری و شخصیتی رضایی را کنکاش کرد؛ ویژگیهایی که باید طی یک فرآیند و در یک دوره ۳۷ ساله بررسی شود.
بسیاری امروزه محسن رضایی میرقائد را در بعد کلان به
«آینده نگری»، در عرصه سیاست به «فراجناحی بودن»، در عرصه مدیریت به «جهادگری»، در
عرصه اقتصاد به «دغدغهمندی»، در متن جامعه به «اخلاق مداری» و گفتمان سیاسی وی را
به عنوان «گفتمان انقلابی» میشناسند. مصادیق مزبور نه در یک بازه زمانی کوتاه مدت،
بلکه از زمان مبارزات او در زمان رژیم پهلوی و همراهی در ایجاد یک نظام سیاسی جدید
و پس از آن در دوره پر افتخار دفاع مقدس و جنگ تحمیلی و نقش راهبردی وی در سمت
دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام و در سالهای اخیر در جریان مبارزات انتخاباتیاش تا
به امروز ایجاد شده است؛ ویژگیهایی که کمتر کسی از جامعیت آن برخوردار است.
واقعیت این است که ویژگیهای بارز محسن رضایی به عنوان «پرچم دار دفاع
مقدس» از زمان شروع جنگ تحمیلی نمودی عینی یافت و مدیریت جهادی وی که مبتنی بر یک
مدل مدیریتی جدید تعاملی بود، به طور قابل توجهی به چشم آمد. وی که اکنون نیز بر
حاکم شدن مدیریت جهادی در مشی مسئولان سخن میگوید، با این مدل مدیریتی بسیاری از
جوانان گمنام پاسدار آن زمان (سرداران صاحب نامی همچون شهید باقری و شهید همت) را
به سطح و درجهای از فرماندهی رساند که گاه نبودشان در میدان جنگ میتوانست تحولات
میدانی را به ضرر ایران تمام کند.
آقا محسن پس از کسب نمره قبولی در دفاع
مقدس این بار در کسوت یک مدیر استراتژیک پا به میدان گذاشت؛ مدیری که با در نظر
گرفتن کلیه شرایط محیطی و انسانی، با آینده نگری، دغدغهمندی و نگاه راهبردی، میدان
خدمت به انقلاب را تغییر و ظرفیتهای خود را در عرصه اقتصاد و معیشت مردم فعال کرد.
در خاطرات شهید باقری نقل است که روزی در اوایل جنگ، فرمانده محسن سخنرانی کرد و
موضوع سخنانش تهدیدات پس از جنگ بود. گویا رضایی دغدغه خود را اتحاد منطقهای اعراب
و محاصره و تحریم اقتصادی ایران بعد از جنگ عنوان میکند. به قرینه این خاطره رضایی
پس از جدا شدن از سپاه به سراغ اقتصاد رفت و سیاستهای اقتصادی را پی گرفت. مهم
اینکه در سالهای اخیر محرز شد که جنگ اقتصادی همه جانبه غرب علیه ایران همان
چیزی است که آقا محسن پیش بینی کرده بود.
با اینکه رضایی اقتصاد را آکادمیک
خواند، اکنون به عنوان یک استراتژیست به مسأله اقتصاد ایران نگاه میکند. طرح مسأله
فدرالیسم اقتصادی از سوی محسن رضایی در جریان مبارزات انتخاباتی، که با هدف تبدیل
چالشهای وحدت شکن و قومیت گرای کشور به فرصت شکوفایی اقتصادی از طریق توسل به
ظرفیتهای اقتصادی هر منطقه ارائه شد، نمونهای از تفکر اقتصادی اوست. همچنین
تلاشهای او در مجمع تشخیص و تدوین سند چشم انداز و سیاستهای کلان مورد نیاز کشور،
باعث شد تا برخی تدوین سیاستهای کلان از سوی مجمع تشخیص را در چهارچوب شاخصهای
اقتصادی یک «فرا رئیس جمهور» یعنی محسن رضایی تحلیل کنند.
این البته تنها
یکی از ابعاد آینده نگری و دغدغهمندی محسن رضایی است؛ او در جریان رقابت انتخاباتی
سال ۱۳۸۸ پیش بینی دیگری داشت مبنی بر اینکه تداوم ریاست جمهوری احمدینژاد کشور را
به سوی پرتگاه میبرد. پس از آن بود که با تداوم سیاستهای دولت دهم کشور در ابعاد
مختلف با مشکلات عدیده رو به روشد.
نمونه فعلی آینده نگری محسن رضایی نیز
بازگشت وی به سپاه به دلیل بحرانی دانستن تحولات ده ساله آینده میباشد. بسیاری از
کارشناسان و تحلیلگران نیز با توجه به قدرت گرفتن نیروهای تکفیری- وهابی داعش و
حمایت برخی کشورهای منطقه و غرب از آنها، با رضایی هم عقیده هستند. لذا بازگشت وی
به سپاه در جهت انتقال تجربیات میتواند عرصه دیگری برای او در خدمت به نظام و
انقلاب مبتنی بر آینده نگری وی تلقی شود.
تأکید محسن رضایی بر اسلام
اجتماعی و ابعاد مختلف زندگی از ویژگیهای بارز فکری محسن رضایی است. به اعتقاد
رضایی «مسلمانان امروز از لحاظ اقتصادی، فناوری و زندگی عقب افتاده هستند و دلیل
این امر آن است که اسلام وارد زندگی ما نشده است؛ اینکه دروغ، ریا و عوامفریبی
وجود دارد. به این دلیل است که اسلام وارد زندگی ما نشده است، اگر این اتفاق
میافتاد امروز شاهد فقر، بیکاری و اعتیاد نبودیم».
به گفته او «وقتی اسلام
را در سیاست خود وارد کردیم به انقلاب ختم شد و وقتی آن را در امنیت خود وارد
کردیم، توانستیم جنگ هشت ساله را بدون اینکه یک وجب از خاکمان را واگذار کنیم پایان
دهیم، امروز هم نیاز به جامعه توحیدی داریم، اگر ارزشهای الهی رعایت شود فقر،
بیکاری و گرانی نخواهد بود، بلکه صداقت و برادری جای آن را خواهد گرفت». اینجاست که
محسن رضایی در شعارهای انتخاباتی خود شعار سلام بر زندگی را برمیگزیند و در تشریح
آن میگوید: «من یک شعار ساده دارم «سلام بر زندگی» و این یعنی سلام بر اشتغال،
آرامش و آنچه که یک زندگی آرام را برای جوانان شکل میدهد»؛ شعاری که تنها یک هدف
داشت و آن بهبود زندگی مردم در تمام ابعاد بود.
اما نگاه منطقی آقا محسن به
سیاست و سیاست ورزی و نگاه علمی به سیاست، محسن رضایی را به یکی از سیاستمداران به
زعم سیاسیون «میانه رو»، «مستقل» و «فراجناحی» تبدیل کرده است. وی با «استقلال رأی»
با هر دو طیف سیاسی کار میکند و بیش از هر چیز بر انقلابی بودن، شایستگی و
توانمندی افراد تاکید دارد. لذا از حواشی دوری میکند و همچون اقدام وی در جریان
اعلام نتایج انتخابات سال ۸۸، اعتراض خود را از طریق قانون پی میگیرد. او از
افراطیگری در در هر جناح و گروهی بیزار است و آنچنان که گفته «افراط گرایی فعلی
ارکان جمهوری اسلامی را که شامل قانون، اخلاق و ارزشهای انقلاب اسلامی است را هدف
گرفته و قصد دارد پایههای نظام را به لرزه درآورد».
در این چهارچوب
میتوان به خصوصیت برجسته رضایی یعنی اخلاق گرایی گریزی زد و به مناظره داغ وی با
یکی از نامزدهای انتخاباتی در سال ۸۸ اشاره کرد که در برابر درشتی وی، با رعایت
اخلاق و ادب از خود الگوی متانت و اخلاق مداری بر جای گذاشت*. این تنها یک نمونه از
رعایت اصول اخلاقی از سوی محسن رضایی است. به اعتقاد آقا محسن «ما در کشوری زندگی
میکنیم که ملت آن مردمی اخلاقی و فرهنگی هستند؛ از این رو، در اولین قدم باید
اخلاق و ادب را به فضای سیاسی کشور بازگرداند».
موارد پیش گفته در کنار
پایبندی محسن رضایی به ارزشهای انقلاب و نظام، توجه او به رهنمودهای مقام معظم
رهبری و تأکید بر بازگشت به اصول اوائل انقلاب و دوران دفاع مقدس، اکنون تصویری
انقلابی از او ساخته است. تصویری که مروج «گفتمان انقلاب» در جامعه و در میان
جناحها و گروههای سیاسی است. گفتمانی که پایبندی به آن، با حفظ اصول و آرمانها و
تداوم راه استقلال، آزادی، ظرفیت حل مشکلات فعلی را دارد. تصویری که اکنون با
استناد به آن میتوان اعتماد امام خمینی (ره) به او را هضم و به ظرفیتشناسی و
تصمیم آن زمان رهبر کبیر انقلاب افتخار کرد.
با این اوصاف، محسن رضایی
اکنون متعلق به گروه و جناح خاصی نیست؛ او متعلق به مردم ایران و پرچم دار پاسداری
از انقلاب و الگوی یک سیاستمدار کارکشته و دغدغهمند است.
*«اگر آقا محسن اون جمله احمدی نژاد را جواب می داد چی می شد؟» این پرسشی است که دوستی وقتی خاطره مناظره را شنید پرسید.
مناظره آقایان رضایی و احمدی نژاد را در سال 88 همه به یاد داریم. در جایی از آن، آقای احمدی نژاد از آقای رضایی پرسیدند: «یعنی مملکت را شما اداره می کردید؟» آقای رضایی اما به این طعنه پاسخی با نگاه داد؛ گویی داشت فرو می خورد آن چه را که به ذهناش رسیده تا بر زبانش جاری نشود. در جلسه وقتی که بحث از مناظره پیش آمد، یکی از حاضران از آقای رضایی خواست تا آن چه را که فرو خورده بود بازگوید. ایشان گفت از خاطرم گذشت که بگویم: ««نه، پس گمان می کنید مملکت را ... اداره می کرد». جوابی تند و شبیه به ادبیات آن زمان مشهورِ اقای احمدی نژاد. دوستم می گفت اگر آقای رضایی آن پاسخ را به آقای احمدی نژاد می دادند شاید وضع تفاوت پیدا می کرد. از خاطرم گذشت که آن وقت دیگر رضایی رضایی نبود! همان به که رضایی خشم خود را فرو خورد و آن پاسخ تند را فرو برد.
حاج محسن آقای رضایی سرباز بی بدیل حضرت ولی عصر امام زمان
درود به شرفت حاجی ازصمیم قلبم برایتان دعای خیر میکنم تا ازگزند مسلمان مئابها درامنیت کامل باشید یا علی
حاج محسن آقای رضایی سرباز بی بدیل حضرت ولی عصر امام زمان
درود به شرفت حاجی ازصمیم قلبم برایتان دعای خیر میکنم تا ازگزند مسلمان مئابها درامنیت کامل باشید یا علی
شما چه اصراری دارید یک سری مباحث تکراری را دوباره تکرار کنید.
پیرامون ابعاد شخصیتی آقا محسن مطالب بسیاری را میتوان بیان کرد متاسفانه کمتر گفته شده.
تیتر مطلب جالب و جاذب و نو است اما پاسخ به تیتر سوالی آبکی و شعاری و سطحی است.
در نتیجه به مخاطب القا میشود که نویسنده جویای نام است و دقدقه طرح خویش دارد نه معرفی آقا محسن.