کد خبر: ۳۳۷۱|
تاریخ انتشار: ۰۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۴:۵۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
نبی مکرم اسلام، حضرت محمد (ص) در حدیثی ماندگار خطاب به پیروان خود فرموده اند: « حق را بگوييد، هر چند به ضرر شما باشد». جدا از اینکه این حدیث ماندگار از سوی کدام شخصیت دینی نقل شده باشد، درون خود نشانه های فراوانی از خیرخواهی برای عموم مردم و پرهیز از منفعت طلبی و فرد گرایی نهفته دارد و شایسته است تا پیروان دین اسلام که خود را مقلدانی ناچیز از آن پیامبر خاتم (ص) می دانند نیز حرکت های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... خود را بر این اساس تنظیم کنند.

اکنون که 37 سال از آغاز انقلاب اسلامی ایران می گذرد و در این بازه زمانی پر فراز و نشیب تجربه های تلخ و شیرین فراوانی با حضور مردم و مسئولان خلق شده است، فرصت خوبی است تا با یک مرور کوتاه بر آنچه بر ایران و ایرانی رفته است، عملکرد شخصیت ها و گروه های مختلف سیاسی، اجتماعی که در چارچوب این انقلاب فعالیت کردند، مورد بازخوانی قرار گیرد.

انقلاب اسلامی ایران اگرچه در این 37 سال به پیشرفت های عظیمی دست یافت و دستاوردهای شگرفی برای ملت بزرگ ایران کسب شد، اما در زمینه های فراوانی نیز هنوز کاستی و نقدهایی وجود دارد، که گمان نمی رود هیچ انسان آزاد اندیشی منکر آنها باشد.

در این 37 سال و در پی تلاش های تحسین برانگیزی که از سوی خدمتگزاران صادق به وقوع پیوست، امنیتی بی نظیر و قدرت نظامی شایسته ای برای ایران و ایرانی به وجود آمد و اکنون که بسیاری از کشورهای همسایه در آتش نا امنی می سوزند، نه تنها گوشه گوشه مرزهای جغرافیایی کشور ایران، بلکه نقطه نقطه مساحت داخلی آن نیز در امنیتی ارزشمند قرار دارد و شرایط به گونه ای است که بر خلاف تاریخ گذشته که ایران همیشه مورد حمله دشمنان بود، هیچ دشمنی جرأت تهاجم به این آب و خاک را ندارد.

البته این همه دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران نیست و در بسیاری زمینه های دیگر مثل پژوهش و دانشگاه توفیق های چشمگیری حاصل شده است و در دانش هایی مثل پزشکی، هسته ای و... دانشمندان ایرانی حرف های زیادی برای گفتن دارند.

با این همه واقعیت این است که همه دستاوردهایی که در این 37 سال به دست آمده، نتوانسته است رضایت عمومی را در بالاترین سطح آن تأمین کند و مردم در بسیاری از موارد از جمله معیشت، اشتغال، ازدواج، مسکن و... با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کنند.
سئوال مهمی که اینجا مطرح می شود آن است که روند توسعه در ایران چگونه پیش رفته است که در برخی زمینه ها مثل امنیتی، نظامی و دانشگاهی پیشرفت ها فوق العاده بوده است ولی از آنسو در عرصه های دیگری مثل اقتصاد، اشتغال و... هنوز کمیت مان لنگ می زند؟

به نظر در پاسخ به مشکلاتی که هنوز زندگی اجتماعی میلیون ها ایرانی را به چالش می کشد، دو پاسخ قابل طرح باشد: نخست اینکه انقلاب اسلامی و مدیران آن در سال هایی که گذشت زیاد به این مسائل دقت نکردند و دیگر اینکه در این مسیر اشتباه و خطاهایی رخ داد که فرصت هایی طلایی پیشرفت را از بین برد.

از آنجا که یکی از مهم ترین دغدغه های انقلاب اسلامی و محورهای اصلی سیاست های کلی نظام رسیدگی به محرومان، دستگیری از مستضعفان و سامان دهی اوضاع اقتصادی کشور بوده است، قطعاً فرضیه اول نمی تواند صحیح باشد.

لذا تنها گزینه دوم یعنی وجود خطا، اشتباه و بعضاً خیانت از سوی مدیران سابق و فعلی باقی می ماند که البته با همه اخبار تلخی که از سوء استفاده ها، اختلاص ها و.... دیده و می بینیم، اثبات و پذیرفتن آن کار سختی نیست.
 
اگر تا اینجای مطلب، اشتباه، خطا و حتی خیانت از سوی برخی مسئولان در طول این سال ها را در فاصله گرفتن انقلاب از اهداف مهم خود در بخش اقتصاد و معیشت مردم، قبول کنیم، با توجه به تاریخچه مدیریت اجرایی کشور که گاهی در اختیار جریان های اصول گرا و گاهی در اختیار جریان های اصلاح طلب بوده است، ناگزیر این را هم باید بپذیریم که خطا و اشتباه های رخ داده متعلق به یک جریان خاص نبوده و هر کدام از گروه های سیاسی و اجرایی به اندازه ای در این مشکلات باقی مانده نقش داشته اند.

بر اساس آنچه رفت در هر مقطع زمانی گروه های سیاسی و مدیران اجرایی کشور به فراخور مسئولیت دچار خطا و اشتباه شده اند و مجموعه این خطاها سبب شده است تا رسیدن به بخشی از آرمان های انقلاب با تأخیر مواجه شود.

آنچیزی که در این شرایط می توانست خطاها را کاهش دهد و ادامه مسیر به سمت هدف را آسان کند، تکیه بر حق و پرهیز از خطا و بعضاً خیانت بود؛ نکته مهمی که گذر زمان و کارنامه کنونی تأیید می کند که از سوی برخی مدیران و مسئولان دو جناح و البته نه همه آنها رعایت نشده است.
 
در این شرایط عجیب که هر دو جریان سیاسی قاب کشور به استناد تاریخ در مشکلات موجود سهیم هستند، کمتر نخبه سیاسی را می توان یافت که جرأت و جسارت این را داشته باشد که در مسیری متفاوت گام بردارد و از سر دلسوزی پیاپی حق و حقیقت و خطاهای دو جناح را تکرار کند. چرا که بدون شک چنین شخصیتی در بازه های زمانی مختلف و از سوی گروه های سیاسی رقیب مورد حمایت یا شماتت قرار می گیرد و در ادامه متهم به رفتار زیگزاگی و بی ثباتی در موضع گیری خواهد شد.

از آنجا که گروه های سیاسی غالب جامعه لزوماً همیشه از حق دور نیستند و در بسیاری موارد نیز در مسیر حق و خدمت به ملت حرکت می کنند، عقاید و گفته های حمایتی چنین شخصیتی در بسیاری موارد نیز با آنها هم پوشانی پیدا می کند.
محسن رضایی از جمله معدود شخصیت های تأثیر گذار انقلاب اسلامی است که در طول سال هایی که بر این انقلاب گذشت، هیچگاه در برابر مشکلات خطاها لب فرو نبست، همیشه راهکار و انتقادهای خود را جسورانه و بدون توجه به خوشایند گروه ها مطرح کرد و آنجا که نیاز به تحسین و تمجید بود نیز بدون ملاحظات حزبی و منافع سیاسی ورود کرد و از دولتمردان حمایت کرد.

در دولت های نهم و دهم که اصول گرایان و حامیان محمود احمدی نژاد بر سر کار بودند و مدیریت سیاسی و اجرایی کشور را بر عهده داشتند، ایشان هیچگاه در برابر خطاها، اشکلات و بعضاً خیانت ها ساکت نشد و از سر دلسوزی و مصلحت نقطه نظرات خود را مطرح کرد؛ نقطه نظراتی که البته بعضاً موجب کم لطفی و نا مهربانی دولتی ها نسبت به او شد.

اکنون نیز که دولتی با شعار اعتدال ولی منتسب به اصلاح طلبان بر سر کار آمده و به رغم همه تلاش ها اشکلات گذشته مثل اشتغال، مسکن، تورم و... پا برجاست و بعضاً اخباری از خطا و خیانت مثل حقوق های نجومی نیز منتشر می شود، دوباره «محسن رضایی» لب به انتقاد گشود و از سر دلسوزی و بدون لحاظ کردن منافع شخصی، همانند سال های مواضعش خطاب به دولت گذشته از عملکردهای اشتباه انتقاد می کند.

این بارهم به جای پاسخ قانع کننده و یا اصلاح خطا افرادی که منافع شخصی را بر منافع ملی ترحیج می دهند و چشمانشان مشکلات موجود و رنجی که مردم می کشند را نمی بیند، دست به تخریب چهره سیاسی «محسن رضایی» می زنند و او را متهم به رفتار زیگزاگی می کنند.

تاریخ ثابت می کند که جریان های سیاسی و اجرایی قالب کشور اگر چه از نظر سلیقه سیاسی متفاوت هستند اما در ناکارآمدی در حل مشکلات زیربنایی مردم و ضعف در رسیدن به آرمان های انقلاب شباهت های فراوانی باهم دارند.
 
در چنین شرایطی نیاز است تا افرادی مثل «محسن رضایی» بدون توجه به منافع سیاسی شخصی و یا خوشامد مقطعی جریان های قالب زمان، دردها، خطاها و مشکلات را گوشزد کنند و از کنار تخریب و توهین جریان های سیاسی به امید اثر بخشی این انتقادها و رسیدن انقلاب به آرمان های مهم خود، بگذرند؛ رفتاری که طلب می کند تا شخصیت های سیاسی برای عمل در آن حدیث ارزشمند حضرت محمد (ص) «حق را بگویید، هر چند به ضرر شما باشد» را سر لوحه کار خود قرار دهند.

ارسال نظر
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۳۵ - ۱۳۹۵/۱۲/۰۶
0
0
احسنت