کد خبر: ۱۰۹۱|
تاریخ انتشار: ۰۲ مهر ۱۳۹۳ - ۱۹:۲۷
تعداد نظرات: ۲ نظر
سطرهای ناخوانده جنگ ،خوانده خواهد شد

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دکتر رضایی،پنج شنبه مصادف با 3/6/93 ساعت 23 شبکه 1به صورت زنده  محسن رضایی در برنامه سطرهای ناخوانده حضور خواهد داشت و قطعا حرفای ناگفته خود را از8 سال دفاع مقدس و جنگ تحمیلی  بیان می کند .

گفتنی است برنامه سطرهای ناخوانده که به مناسبت  هفته دفاع مقدس تهیه شده است با توجه به ماهیت چالشی و پرداختن به ناگفته های جنگ مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته است.

ارسال نظر
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
حسين قاسمي
|
-
|
۱۹:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۲
0
0
امام خميني ره و انتقادبه حرکات سياسي وشعاري محسن رضايي
نويسنده: حسين قاسمي - پنجشنبه سوم مهر 1393

برادر محسن رضايي پنج شنبه 3 مهرماه مهمان برنامه سطرهاي ناخوانده تلويزيون مي باشد.برنامه سطرهاي ناخوانده در شب هاي اخير تقريبا بدون تعارف سعي کرده است نقاط مبهم را از مسئولين ومديران زمان جنگ تحميلي بپرسد و پاسخ را دريابد،من نيزضمن سپاس و ستايش از خدمات برجسته جناب اقاي رضايي خصوصا دردوران دفاع مقدس، ابهامات و سوالات خود را مطرح مي کنم اميدوارم زمينه اي ايجاد شود که پاسخ لازم را دريافت نمايم.

ابهامات خود را در چند بند خلاصه مي کنم :

الف: ارائه اطلاعات غلط به مسئولين نظام،پيش بيني هاي غير دقيق

پيش بيني کودتاي نظامي در عراق

هاشمي رفسنجاني درخاطرات روز 5فروردين 1360 به پيش بيني عجيب وغير دقيق محسن رضايي به کودتاي نظامي قريب الوقوع درعراق اشاره مي کند:


"محسن‌ رضائي‌ خبر داد که‌ چهارصدو پنجاه‌ عراقي‌ داوطلبانه‌ تسليم‌ شده‌اند. به‌ نظر وي‌، بوي‌ کودتاي‌ نظامي‌ در عراق‌ مي‌آيد و ما بايد خودمان‌ را آماده‌ مسائل‌ بعد کنيم"

قول محسن رضايي به امام براي پايان جنگ با پيروزي ظرف دوسال اينده

هاشمي رفسنجاني در خاطرات 13 مرداد63 خود به نامه محسن رضايي به امام براي پايان جنگ باپيروزي ظرف دوسال اينده پرداخته است:

"ساعت‌ نه‌ صبح‌، احمد آقا آمد. گفت‌ [محسن‌ رضايي‌] فرمانده‌ سپاه‌ به‌ امام‌ نامه‌ نوشته‌ و وضع‌ جبهه‌ها و عمليات‌ راتوضيح‌ داده‌ است‌، و از فشاري‌ که‌ براي‌ انجام‌ عمليات‌ وارد مي‌آيد، گله‌ کرده‌ و گفته‌ به‌ ما اگر مهلت ‌بدهيد، دو ساله‌ جنگ‌ را با پيروزي‌ تمام‌ مي‌کنيم‌...."

واين در حالي است که نه تنها قول شما عملي نشد بلکه سال 1367 درنامه اي که حضرت امام بعدهادرنامه اي به مسئولان کشوري و لشکري در سال 1367 به ان اشاره مي کنند نوشته است:

"...با توجه به نامه تکان دهنده فرمانده سپاه پاسداران که يکي از ده‌ها گزارش نظامي سياسي است که بعد از شکست‌هاي اخير به اينجانب رسيده و به اعتراف جانشيني فرمانده کل نيروهاي مسلح،فرمانده سپاه يکي از معدود فرماندهاني است که در صورت تهيه مايحتاج جنگ معتقد به ادامه جنگ مي‌باشد و با توجه به استفاده گسترده دشمن از سلاحهاي شيميايي و نبود وسائل خنثي کننده آن، اينجانب با آتش بس موافقت مي‌نمايم و براي روشن شدن در مورد اتخاذ اين تصميم تلخ به نکاتي از نامه فرمانده سپاه که در تاريخ 2/4/67 نگاشته است اشاره مي‌شود، فرمانده مزبور نوشته است تا پنج سال ديگر ما هيچ پيروزي نداريم، ممکن است در صورت داشتن وسائلي که در طول پنج سال به دست مي‌آوريم قدرت عمليات انهدامي و يا مقابله به مثل را داشته‌ باشيم و بعد از پايان سال 71 اگر ما داراي 350 تيپ پياده و 2500 تانک و 3000 توپ و 300هواپيماي جنگي و 300 هليکوپتر ...که از ضرورتهاي جنگ در آن موقع است - داشته باشيم مي‌توان گفت به اميد خدا بتوانيم عمليات آفندي داشته باشيم. وي مي‌گويد قابل ذکر است که بايد توسعه نيروي سپاه به هفت برابر و ارتش به دو برابر و نيم افزايش پيدا کند، او آورده است البته آمريکا را هم بايد از خليج فارس بيرون کنيم والا موفق نخواهيم بود. اين فرمانده مهمترين قسمت موفقيت طرح خود را تهيه به موقع بودجه و امکانات دانسته است و آورده است که بعيد به نظر مي‌رسد دولت و ستاد فرماندهي کل قوا بتوانند به تعهد عمل کنند. البته با ذکر اين مطالب مي‌گويد بايد باز هم جنگيد که اين ديگر شعاري بيش نيست..."



صدام بمب اتم ساخته است!


يکي از عوامل مهم در پذيرش قطعنامه را خبر جنابعالي درباره دستيابي صدام به بمب اتم مي دانند واين در حالي بوده که خبرمذکور کذب و بيشتر به يک شوخي شبيه بوده است و صدام به چنين سلاحي هرگز دست نيافت .اي کاش مشخص مي کرديد منبع خبر شما کجا ياچه کسي بوده است؟بهرحال اين خبرشما اساس يک سري تصميمات مهم گرديده است.

درهمين راستا مسعود روغني زنجاني، رئيس سازمان برنامه و بودجه در هنگام پذيرش قطعنامه 598 مهمترين وقانع کننده ترين دليل پايان جنگ و پذيرش قطعنامه را ادعاي شما در خصوص دستيابي صدام به بمب اتم مي داند.روغني زنجاني مي در اين باره مي گويد:


"من يادم است، بعد آنجا از فرمانده‌ها، آقاي رضايي گفت ما اطلاعات داريم که طرف مقابل ما بمب اتم ساخته و ما ديگر نمي‌توانيم! يعني اصلا حرف ما را کنار بگذارند همين يک کلمه ايشان را گرفته بودند، جنگ تمام شده بود. اصلا احتياج نبود از ما تجزيه تحليل اقتصادي بگيرند. بمب اتم در دست صدام ديوانه بي‌عقل آنارشيست که اصلا پايبند هيچ اصول انساني نبود؛.."



محسن رضايي و تاکيد برارسال پرونده هسته اي به شوراي امنيت سازمان ملل

درمناظره ميان کانديداهاي رياست جمهوري در خرداد 1392 حسن روحاني به نکته اي اشاره مي کند که قابل توجه است:

"روحاني درخصوص انتقادات اقاي رضايي گفت: اقاي رضايي با يک لحني صحبت مي کنند، مثل اينکه ايشان نظرات دقيقي داشتند و ان نظارت اجرا نشد.

وي ادامه داد: اقاي رضايي، جنابعالي همان کسي هستيد که درجمع گفتيد که شوراي امنيت سازمان ملل به مراتب بهتر از شوراي حکام است و اقاي روحاني چرا جلوي اين کار را گرفته است که پرونده از شوراي حکام نرود به شوراي امنيت، شما همان هستيد، شما ان وقت اينجا ما را نصيحت مي کنيد.

روحاني گفت: من نمي خواهم اينها را بگويم چون شما اغاز کننده هستيد من اينها را مي گويم ، من نظرات ديگر شما را هم دارم...

روحاني افزود : ما اگر مي خواهيم رقابت کنيم ، رقابت سالم کنيم يعني بياييم بگوييم من در فلان جا همچين برنامه اي داشتيم من هم جواب بدهم بگويم اين برنامه اين چنين بوده است.

وي اضافه کرد : با اين لحني که ان غلط بوده اين غلط بوده، تمام گرفتاري هاي من اين بوده است که همه تلاش نشد براي اين که پرونده به شوراي امنيت نرود، من نمي خواهم بگويم هيچ کس مقصر نبود ؛ مي خواهم بگويم همه تلاش را بايد به کار مي برديم که نشود و امروز همه بايد تلاش کنيم که اين پرونده برگردد و ظالمانه به شوراي امنيت رفته است و بايد برگردد به شوراي حکام ."

حمله امريکا به ايران ظرف يکماه اينده

در دي ماه 85 محسن رضايي درمقابل مراد عنادي مجري گفتگوي ويژه خبري مدعي شد ظرف يک ماه آينده امريکا به ايران حمله خواهد کرد. اين جمله آن‌قدر عجيب بود که مجري خونسرد برنامه را نيز هيجان‌زده کند و بپرسد: " مطمئن هستيد؟ يک ماه ديگر همين‌جا مي نشينيم و اين صحبت‌ها را مرور مي‌کنيم."

بعدها احمدي نژاد در مناظره انتخاباتي سال 88 اين پيش بيني را اين چنين به رخ او کشيد:

"آقاي رضايي! شما چند وقت پيش گفتيد آمريکا يک ماه ديگر حمله مي کند! بر چه اساسي گفتيد؟آيا نخبگان گفتند؟ ميدانيد که آمريکا براي حمله 6ماه قبل خبر مي کند، شما که سياستمدار هستيد بر چه اساسي گفتيد؟بعدها گفتيد که بخاطرافشاگري من حمله نکردند."


نقش پيش بيني اقامحسن در نخست وزيري مجدد موسوي

پس از پيروزي حضرت ايت الله خامنه اي در چهارمين دوره انتخابات رياست جمهوري ،ايشان تصميم به تغيير نخست وزير مي گيرند.درهمين باره مرکز اسناد انقلاب اسلامي در سايت خود اورده است:
از سوي ديگر ظاهراً حضرت آيت الله خامنه‌اي قبل از انتخابات بنا نداشته‌اند كه در انتخابات كانديدا شوند ولي طي ملاقاتي كه با امام خميني (ره) انجام مي‌دهند، حضرت امام به ايشان جهت نامزد شدن در انتخابات تكليف مي‌كنند و ايشان نيز درباره نخست وزير آينده اعلام مي‌كنند كه اگر مجدداً رئيس جمهور شوند، هر كسي را كه خودشان بخواهند به عنوان نخست وزير معرفي خواهند كرد و امام نيز مساله مذكور را مي‌پذيرند و به همين دليل ايشان پس از انتخابات در سخنراني خود در مشهد و نيز در سخنراني خود هنگام مراسم تنفيذ حكم رياست جمهوري نشانه‌هايي را مبني بر تغيير نخست وزير بيان كردند.

به اين ترتيب اعلام نظر اجمالي آيت الله خامنه‌اي جهت تغيير نخست وزير آينده، ناشي از موافقت اوليه حضرت امام خميني بوده است. ولي پس از گذشت چند روز از اين مساله، نظر حضرت امام عوض شد:
«علتش اين بود كه گويا آقاي محسن رضايي، به عنوان فرمانده سپاه خدمت امام رسيده و گفته بود كه موقعيت آقاي موسوي در جنگ و بين جوانها به گونه‌اي است كه اگر ايشان نخست وزير نشوند، جنگ لطمه مي‌خورد. طبيعي است كه براي امام در آن روزها هيچ چيز حياتي‌تر از مساله جنگ نبود، لذا بعد از گزارش محسن رضايي، لحن امام عوض شد. ايشان احساس كرد كه جنگ نبايد لطمه بخورد، بايد آقاي موسوي به عنوان نخست وزير معرفي شود.»

اين پيش بيني شما براساس کدام مستندات بود؟براساس کدام شواهد جنابعالي به اين نتيجه رسيديد که تغيير نخست وزير چنين تبعاتي در جبهه ها دارد؟
درحالي که بعدها شخص جنابعالي معتقد بوده ايد و مرتباهنوز اعلام مي نماييد که مسئولين دولتي امکانات لازم براي شکست صدام را درحالي که چنين امکاناتي هم موجود بوده ولي در اختيار جنگ نگذاشته اند و دولت ميرحسين موسوي را به عدم پشتيباني از جنگ متهم کرده ومي کنيد.شما اظهار داشته ايد:

"درسال 66 به اين طرف ديگر عملا ستادي تشکيل شد ودولت وارد جنگ شد واين حرف درستي است.منتهي اولا زمان ديگر خيلي از دست رفته بود .ثانيا وقتي دولت وارد جنگ شد ديد که از بس طرف مقابل توانايي اش بالا رفته که او نمي تواند به اين زودي توانايي در حد ارتش عراق را در جبهه براي رزمندگان فراهم بکند..."
حسن روحاني نيز در مصاحبه اي به اين تناقض جناب اقاي رضايي يعني عدم حمايت دولت از جنگ و اصرار ايشان بر نخست وزيري ميرحسين موسوي اشاره مي کند:

"من اين حرف را قبول ندارم ...خود(اقاي رضايي) اصرار داشت که اقاي مهندس موسوي نخست وزيرباشد..."

برادر محسن رضايي درمصاحبه اي که در سال 1389 با سايت تابناک داشته به کارشکني دولت ميرحسين موسوي پرداخته است:

"درعقب جبهه اختلاف سياسي وجود داشت. بين سياسيون و نظامي ها هم اختلافاتي در رابطه با اداره جنگ وجود داشت که جنبه سياسي به خود مي گرفت. وقتي جنگ در مرداد ماه تمام شد يکي از آقايان ظاهرا دکتر فيروزآبادي بود در هيئت دولت پيشنهاد مي کند با توجه به پيروزي هايي که درمرصاد وبيت المقدس خرمشهر به دست آمده وصدام از روي ناچاري قطعنامه را پذيرفته است خوب است ما در مرداد ماه همان سال اعلام جشن کنيم اما دو نفر ازاعضاي کابينه مخالفت مي کنند ومي گويند ما در جنگ شکست خورديم چرا شما مي گوييد جشن بگيرد که اين قضاوتي سياسي بود.

چه کساني گفتند جشن نگيريد؟

حالا اين موضوع مربوط به گذشته است.

بفرمائيد جهت اطلاع نسل فعلي !

آقاي فيروزآبادي به من گفت اين دو نفر بهزاد نبوي و آقاي خاتمي بوده اند."
ب:استعفاي شما و تلقي حرکت سياسي از ان توسط حضرت امام ،اختلاف با شهيد محلاتي و..
اختلاف با نماينده امام در سپاه شهيد محلاتي و...

محسن رفيق دوست مي گويد:

"وقتي من کلاهدوز و رضايي را براي فرماندهي سپاه پيشنهاد دادم، شهيد محلاتي به‌شدت با محسن رضايي مخالفت کرد..."

علت مخالفت شهيد محلاتي با فرماندهي شما چه بوده است؟
البته بعدها نيز درگيري شما با ان شهيد ادامه داشته؛چنانکه در خاطرات 8مهر63 هاشمي رفسنجاني امده است:

"آقاي‌ رضائي‌ تلفن‌ کرد. از اينکه‌آقاي‌ محلاتي‌ بعد از دستور اخير امام‌، حالت‌ بي‌تفاوتي‌ به‌ خود گرفته‌ است‌، ناراضي‌ بود ومي‌خواست‌ که‌ در جهت‌ مثبت‌ فعال‌ شود."
ودرخاطرات 17مهرماه 63 نيزنوشته است:

"با حضور احمد آقا، رئيس‌ جمهور و آقايان‌ محسن‌ رضائي‌ و محلاتي‌ جلسه‌اي‌ داشتيم‌؛ براي‌رفع‌ اختلافات‌ آقايان‌ محلاتي‌ و [محسن‌] رضائي‌. نتيجه‌ بخش‌ بود و مقداري‌ از اختيارات‌ آقاي‌ [شيخ‌ فضل‌الله‌] محلاتي‌ نماينده‌ امام‌ در سپاه‌ را به‌ خاطر تقويت‌ فرماندهي‌ و پيشرفت‌ کار جنگ‌محدود کرديم‌."

نه تنها با شهيد محلاتي با ديگر نماينده امام مرحوم ايت الله فاکر نيز اختلاف داشته ايد که دليل ان مبهم است.(به استناد خاطرات روز 27تير 62 اقاي هاشمي رفسنجاني):

"عصر، آقاي‌ محسن‌ رضايي‌ [فرمانده‌ سپاه‌ پاسداران‌] آمد. گزارشي‌ از جبهه‌هاو بازجويي‌ توده‌ايها و نفوذ در منافقين‌ داد. پيشنهاد تعويض‌ فرماندهي‌ سپاه‌ را داد که‌ مخالفت‌ کردم‌و خيالش‌ را از اين‌ جهت‌، راحت‌ نمودم‌. گفتم‌ امام‌ هم‌، با تعويض‌ فرمانده‌ سپاه‌، موافق‌ نيستند؛خوشحال‌ شد. به‌ خاطراختلافات‌ در فرماندهي‌ و با آقاي‌ فاکر [نماينده‌ امام‌ در سپاه‌]، تحت‌ فشاراست‌."

در تاريخ 28تير 64 نيز دوباره از نماينده امام در سپاه نزد اقاي هاشمي گلايه و شکايت کرده ايد:

"آقاي محسن رضايي آمد و گزارش جبهه ‏ها را داد و از کمبود بودجه و ضعف شورا و دخالت‏هاي نماينده امام گله داشت."

امام و حرکات سياسي محسن رضايي

جناب اقاي رضايي در خاطرات اقاي هاشمي رفسنجاني به موارد متعددي از مطرح کردن بحث استعفا توسط شما اشاره شده است:
خاطرات 10 ارديبهشت 1366:

"آقاي محسن رضايي بعد از جلسه به من گفت، ]مي خواهد[ نامه‌اي خدمت امام بفرستد و از سمت فرماندهي سپاه به خاطر مشکلات اداره سپاه و عدم هماهنگي با رئيس جمهور و دکتر روحاني و ارتشي‌ها، استعفاء دهد؛ او را نهي کردم. گفتم امام نمي‌پذيرند و براي خود ايشان خوب نيست."

خاطرات 14 ارديبهشت 1366

"در منزل بودم. بيشتر وقتم به مطالعه گذشت. پيش از ظهر، آقاي محسن رضايي بعد از ملاقات امام آمد؛ امام استعفايشان را نپذيرفته‌اند. باز همان حرف هاي سال گذشته را مطرح کرد که امکانات کشور در خدمت جنگ نيست و بايد يکپارچه وارد جنگ ‌شد. پيشنهاد داشت که امام به خود ايشان، درجه اميري ارتش بدهد که بتواند بر امکانات ارتش دست داشته باشد و از موضع قدرت، همه چيز را در خدمت جنگ بگيرد و با ارتشي‌ها برخورد کند و براي اينکه بر تعصب سپاهي حمل نشود، از فرماندهي سپاه هم استعفاء نمايد. اشکالات اين طرح را گفتم، ولي قانع نشد. قرار شد طرحش را بنويسد و بياورد."

ودر پي اينگونه استعفاهاي جنابعالي بوده که حضرت امام احساس فرموده اندکه اين استعفاها حرکات سياسي است و اهداف ديگري در پشت ان است:

خاطرات 11ارديبهشت 1366

"عصر احمدآقا آمد. گفت نامه استعفاي آقاي محسن رضايي به امام رسيده، ولي امام نمي‌پذيرند و تصور امام اين است که اينها حرکات سياسي دارند."

علت اين تصور امام را چه مي دانيد؟
ايا اقدامات ديگر شما مانند حمايت از ادامه نخست وزيري ميرحسين موسوي نيز مشمول همين حرکات سياسي ويا روشن تر بگويم سياسي کاري جنابعالي بوده است؟

شما چرا رييس جمهور وقت را متهم به پيگيري تغيير خود مي دانستيد و به اقاي هاشمي در اين زمينه گلايه کرده ايد؟حتما ديده ايد که در خاطرات 21شهريور 1364 اقاي هاشمي به اين موضوع اشاره شده است:

"اقاي محسن رضايي، از اينکه آيت‏الله خامنه ‏اي با بعضي از فرماندهان سپاه در مورد تعويض فرمانده سپاه صحبت کرده‏اند، تلفني گله کرد."

درحالي چنين قضاوتي داشته ايد که علاوه بر اختلاف جدي با نماينده امام درسپاه، موارد متعددي از نارضايتي از عملکرد جنابعالي حتي در بين فرماندهان نزديک به شما وجود داشته است.مثلا:

خاطرات 24ارديبهشت 1366هاشمي رفسنجاني

"نامه استعفاي آقاي [علي] شمخاني از فرماندهي نيروي زميني سپاه را آوردند؛ نگران شدم. به نظر مي‌رسد از آقاي محسن رضايي ناراضي است؛ اگر سياسي کاري براي گرفتن امتيازات بيشتر نباشد."

خاطرات 6ابان 1366 هاشمي رفسنجاني

"اول شب آقاي [ عليرضا] افشار قائم مقام آقاي محسن رضايي آمد. از آقاي رضايي به خاطر عدم توجه به قانون سپاه و تغييرات دائم غير لازم در سپاه گله دارد و استمداد كرد. خيلي‌ها اين اشكال را دارند."

خاطرات 5 ارديبهشت 1366 هاشمي رفسنجاني

"آقاي [محمدعلي] رحماني، مسئول بسيج آمد. از برخورد فرمانده سپاه ناراضي است و کاهش داوطلبان اعزام در هفته‌هاي اخير را معلول همين اختلال امور بسيج مي‌داند."

خاطرات 4اذر1363هاشمي رفسنجاني

"شب‌، آقاي‌ محسن‌ رضائي‌ آمد. از من‌ مي‌خواست‌ در مراسم‌ معرفي‌ فرمانده‌ سپاه‌ مرکز که‌احتمال‌ ابراز مخالفت‌ از طرف‌ بعضي‌ها مي‌رود، شرکت‌ کنم‌. گفتم‌ صلاح‌ نيست‌. نشان‌ از ضعف‌ شما و قدرت‌ مخالفان‌ است‌."

خاطرات 6ارديبهشت 1366 هاشمي رفسنجاني
"آقاي سعيدي مسئول حفاظت [اطلاعات] سپاه آمد. از برخورد فرماندهي سپاه در اقدام به عزل ايشان گله داشت"


البته اينها فقط مشت نمونه خروار بود والا نوع رفتار شما با شهيد محمودکاوه و شهيد شوشتري وگلايه هاي شهيد شوشتري نيز بسيار قابل تامل است که نمي توانيد ونبايد همه مخالفت ها رادر مخالفت اکبرگنجي و باند مهدي هاشمي معدوم خلاصه کنيد. ودهها موضوع و ابهام ديگر که ذهن اين برادرتان را به خود مشغول داشته است.
اميدوارم فرمانده برمن ببخشايد که با او اين گونه سخن راندم.
حسين قاسمي
|
-
|
۱۹:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۲
0
0
http://ghasemi57.blogfa.com/post/378