سردار سرلشگر محسن رضایی گفت: قطعا مهارت مذاکره کنندگان برای فرجام رسیدن مذاکرات موثر بوده است اما اگر نقش رهبری نبود میز وین تشکیل نمی شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دکتر رضایی، محسن رضایی که در جمع اساتید دانشگاه امام حسین (ع) سخن می گفت، از زحمات تيم هاي مذاكره كننده كشورمان قدرداني كرد و گفت: حقيقتا آقايان ظريف و صالحي و شمخاني مجاهدت بزرگي كردند و به فرجام رساندن این مذاکرات در مقابل شش قدرت بين المللي كار ساده اي نبود.
ايشان در بیان عوامل موثر در مذاكرات ايران گفت: قطعا مهارت و تلاش مذاكره كنندگان موثر بوده است ولي اگر نقش رهبري نبود، ميز مذاكره تشكيل نمي شد و در این حالت مشكلات فراوانی بوجود می آمد.
ايشان در بخش ديگري از صحبتهاي خود گفت: اگر آزاد سازي خرمشهر نبود مذاكره اي بين ايران و قدرت های جهاني شكل نمي گرفت و اگر بيست هزار سانتريفيوژ هم نبود ميز وين شكل نمي گرفت.
سردار محسن رضايي در ادامه افزود: بی تردید اگر اقتدار نيروهاي مسلح و آمادگی ملت برای مقاومت تحت رهبری مقام معظم رهبری نبود، آمريكا امروز بجاي مذاكره به ايران حمله مي كرد.
ايشان در پايان از تلاش هاي آقايان دكتر روحاني و دكتر ظريف تشكر كرد.
در طی این سالها که مشغول تحمل و مدارا با جسد تحریم بودیم، به زخم بستر مبتلا شدیم.زخم بستری که ناشی از رکود بود.البته بعضی ها هم به پرورش اندام پرداخته و حجم عضلاتشان را افزایش دادند.
ما این همه سختی کشیدیم و 12 سال مذاکره کردیم چون میخواستیم بتوانیم"در یک تودهٔ اورانیوم طبیعی مقدار ایزوتوپ ۲۳۵U بیشتر شود و مقدار ایزوتوپ ۲۳۸U کمتر گردد".میخواستیم از "کیک یزدی" شیفت کنیم به سوی "کیک زرد".
و حالا ما شادیم و پیروزیم و "عصر جدید"ی در حال طلوع است.فقط جای چارلی چاپلین خالیست.
البته پس از سالها نیز فهمیدیم که میزهای مذاکره در خارج و مناظره در داخل چقدر مهم اند.
وعرض خسته نباشید خدمت سرلشکر خودمون.
آقا محسن من میخوام در خصوص هجوم شرکت های خارجی یه نکته ای رو بگم .ببینید ما در سالهای گذشته که با غرب مبادلات اقتصادی داشتیم (قبل از تحریم)غالبا باشرکت هایی بده بستون میکردیم که در اروپا شرکت های درجه 4 یا 3 بودند (مثل پژو نامرد) حالاکه از سرگیری معاملات تجاری دوباره داره شروع میشه بیایم و دست پیش رو بگیریم و با شر کت هایی که در اروپا در سطح اول هستند یعنی خود اروپایی ها محصولا تشون رو مصرف میکنند قرار داد تجاری ببندیم (مثل AEG) و اینجوری با گذشت چند سال وضعیت ما جوری میشه که اگه تحریم هم نمیشدیم وضعیتمون اینقدر خوب نمیشد .مرسی گلم
ثانیاً هجوم شرکتهای خارجی به نفع کیست؟چه سودی برای تولید ملی دارد؟ شاید منظورتان تقسیم توافقی غنایم است: یعنی بین مجموعه سترگ "سردار- حاجی-آقا" زاده ها و مجموعه نمایندگی ها، تناظر یک به یک بر قرار شود.
به یک جامعه با اقتصاد رانتی -ربایی که زیربنایش نه پول بلکه"پولهای کثیف" است و روبنایش هر چیزی غیر از پولهای کثیف(روبنا مانند: ایران، ناموس، خون شهدا، نذری امام حسین،پولشویی، استقلال، آزادی، جمهور مردم، اسلام و غیره) اضافه کنید فرار مغز ها از یک طرف و "هجوم شرکتهای خارجی " از طرف دیگر.
چه کسی توان نظارت بر این ابوالهول اقتصادی را دارد؟حتی نوبلیست های اقتصاد هم توان آنالیز این "ماهیت هیولایی" را نخواهند داشت.
یه داستان میگم درباره این مذاکرات
یه روزدوتاروستایی سوارتراکتورمیشن و میرن سمت شهر ،وسط راه صاحب تراکتور برای خنده به دوستش میگه اگه از اون تاپاله گاو یه لقمه خوردی من تراکتور و میدم بهت،دوستش هم امان نمیده و یه گاز از تاپاله میزنه و قورت میده و تراکتور و میگیره، عصر وقتی داشتن برمیگشتن روستایی دوم پیش خودش فکرمیکنه اگه مردم بفهمند چطوری تراکتور رو بدست آورده کلی مسخرش میکنن روستایی اول هم ناراحت از حماقتش برای خندیدن ،که چطوربه این راحتی تراکتور رو از دست داد،در همین حین روستایی دوم گفت اگه تو از تاپاله گاو خوردی من تراکتورت رو پس میدم ،اونم بدن ذره ای صبر رفت و تاپاله رو گاز زد و خورد و تراکتور و پس گرفت،وقتی نشست پشت فرمان تراکتور به دوستش گفت :صبح زمان رفت من صاحب تراکتوربودم والان هم صاحب تراکتورم هست نمیدونم این گوه خوردنها واسه چی بود دیگه .
مثل داستان هسته ای ما چیزی که 12 سال پیش داشتیم رو الان هم داریم و کلی هم داریم ذوق میکنیم ،نمیدونم پس اینهمه ......واسه چی بود .