حالا هم قرار نیست او دوباره فرمانده بشود و از دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام جایی دیگر برود. شایعه بازگشتش به سپاه هم در راستای بحثهای اداری و تدریسش در دانشگاه امام حسین است. ارتقای علمی او نیاز به تثبیت درجهاش در سپاه دارد و همینها به حواشی بازگشت به سپاه دامن زده است. اگرچه او در این سالها به اشکال مختلف علقه و وابستگیاش به سپاه را نشان داده اما این تظاهرات برخی وقتها متناقض بوده است. مردادماه سال گذشته که بعد از ۱۷ سال با لباس سپاهی و چفیه در راهپیمایی روز قدس شرکت کرد، گفته بود: «میخواستم بگویم برگردیم به فضای صداقت و صفای روزهای آزادی خرمشهر و روزهای وحدت اول انقلاب.» درحالی که فروردین سال ۹۲ و در جریان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری در دانشگاه فردوسی مشهد گفته بود: «از سپاه استعفا دادم و دست خالی بیرون آمدم و رابطهای با سپاه ندارم.»
خروج فرهنگی یا سیاسی؟ رضایی پیش از خروجش از سپاه در سال ۷۶، یکی دو بار هم زمزمه استعفا را مطرح کرده بود؛ در دوران جنگ و در کوران اختلافات با صیاد شیرازی در ارتش یا فرماندهان سیاسی جنگ، به ویژه وقتی که طرحهای سپاه برای عملیات رد میشد. سال ۶۶ یکبار خواستار استعفا از فرماندهی سپاه شده بود. از نامساعد بودن تجهیزات و اداره سیاسی جنگ شاکی بود و از بنیانگذار انقلاب نقل قول کرده بود که «امام گفت شما به کارتان ادامه بدهید، من به مسئولان تذکر میدهم.»
اما سال ۷۶ علت خروجش از سپاه را دلمشغولی کار فرهنگی عنوان کرد: «دغدغههای بیرون سپاه من روح و روانم را آزار میداد. در بیرون از سپاه احساس خطر جدی میکردم.» (روزنامه اخبار) او کنترل خطرات حوزه غیرامنیتی را یکی از دلایل خروج از سپاه عنوان میکرد و این که کارش در سپاه تمام شده و میخواهد کار فرهنگی کند. اگرچه کنش او در سالهای بعد مشخص کرد که مقصودش از کار فرهنگی حضور در سه انتخابات ریاست جمهوری بوده است. حالا به نظر میرسد رضایی بعد از سه بار بختآزمایی برای کنترل حوزه غیرامنیتی به این نتیجه رسیده که به همان حوزه امنیتی باز گردد.
او تمایل داشته از همان سال ۷۶ وارد کارزار انتخابات شود و برای خروج از سپاه تعجیل زیادی هم داشته اما به علت مخالفت رهبری میسر نمیشود و خروجش از سپاه به بعد از انتخابات سال ۷۶ موکول شد تا جایی که سال ۷۶، یک روز بعد از خروجش از سپاه و انتصابش به دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام به روزنامه اخبار گفته بود: «سه سال است که من خود را آماده ورود به جبهه فرهنگی کرده بودم که بتوانم در این جبهه عمل کنم. از بحث ریاست جمهوری، کمک به دولت جدید تا حتی تدریس در دانشگاه. رهبری مصلحت دانستند در سپاه بمانم.» رضایی برای خروج از سپاه روایت موافقت رهبری را اینگونه تشریح میکند: «تا خرداد امسال که با ایشان صحبت کردم، در نهایت ایشان عنایت کردند و وقت طولانی گذاشتند و موافقت کردند و در مشورت با آقای هاشمی نظرشان این شد که دبیری شورای تشخیص مصلحت نظام را عهدهدار شوم.» او اصرار داشت که این جابهجایی را استعفا از سپاه محسوب نکنند: «هیچوقت از سپاه فاصله نخواهم گرفت، من هیچوقت از فرزندم جدا نخواهم شد و سپاه را رها نمیکنم، علت جدا شدنم از سپاه یکی این بود که کار خود را در سپاه تمام شده میدیدم. سپاه به سطح مطلوب رسیده است و رشد و بلوغ خود را طی کرده است؛ بنابراین استعفا نبوده چون ممکن است برخی فکر کنند پایه این کار قهر و گلایه است.»
سال ۹۱ اما در سایت شخصیاش توضیح مفصلی درباره خروج از سپاه داد: «در نامهای به رهبری به ایشان عرض کردم اگر اجازه فرمایند فرمانده سپاه نباشم و فرد دیگری را به این سمت منصوب فرمایند. طی نامهای ۱۱ صفحهای توضیحاتی داده از ایشان جابهجایی در مسوولیت سپاه را خواستم. بعد به فراخوان دفترشان خدمت ایشان شرفیاب شدم و فرمودند چرا نمیخواهی فرمانده سپاه بمانی؟ ایشان سؤالاتی مطرح میفرمودند و من پاسخ میدادم.» رضایی مینویسد: «رهبری فرمودند من قانع شدم که شما از فرماندهی سپاه کنار بروید البته مصلحت نیست بدون مسئولیت باشید.»
با دعا و روضه نمیتوانیم بر جنگ فائق آییم «ما باید این را بپذیریم که در یک انقلاب عظیمی واقع شدیم که همه دنیا علیه ما متحد شدهاند و تنها با دعا خواندن و روضه خواندن نمیتوانیم بر مساله جنگ فائق آییم، میبایست علم نظامی و تکنیک خود را افزایش دهیم.» این سخنانی است که محسن رضایی سال ۶۳ و پیش از یکی از خطبههای نماز جمعه و در پاسخ به اختلافاتش با برخی از فرماندهان سپاه گفته بود. فرماندهی که اعتقاد داشت دعا و روضه نمیتواند ما را به پیروزی رساند حالا میگوید که میخواهد تجربیاتش را به نسل نو سپاه منتقل کند.
قسمت پایانی که علیه آقا محسن است.
اخوی دقت بفرمایید لطفا.
نخست اینکه در این متن هیچ توهینی علیه شخص دکتر محسن رضایی وجود ندارد.
ضمن اینکه انتشار انتقادات و پاسخ به آنها از وظایف این پایگاه می باشد.
حداقل یه بار خودتون بخونید.و به مخاطبتون احترام بذارید .
متاسفانه در دوران دیالوگ شما هنوز منولوگ گفتار می کنید اون هم منولوگ ناقص.