بسمه تعالی
دکتر محسن رضایی یک رجل اصیل انقلاب اسلامی است که همواره این اصالت انقلابی را در مواضع خود مورد توجه قرار داده و این مهم را با هضم شدن در هیچ یک از جریانات و طیوف سیاسی کشور از دست نداده است.شب گذشته مصادف با ۲۱/آذر/۹۴ در برنامه « نگاه یک » که از شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش می شد ، ایشان این گرایشات درونی و نظام تحلیلی خود را بار دیگر هویدا ساختند که مداقه و تبیین آنها خالی از لطف نیست.
وی که در کارنامه خود دارای سبقه نظامی موفق ، فعالیت های سیاسی و تحصیلات عالیه اقتصادی است در تحلیل و ایراد مواضع خود دارای یک کلان اندیشی و نگرش فراجریانی است که در جامعه سیاسی مدنی ملتهب کشور ، ضرورت نیاز به اینچنین مواضعی به شدت احساس می گردد اما آن عاملی که سبب بروز چنین رویکردی می شود ویژگی های فردی فوق الذکر نیست ! در واقع این کلان اندیشی و فراجناح نگری مدلولی از انقلابی بودن و انقلابی اندیشیدن است. انقلابی اندیشیدن چندین متغیر برای تحلیل را به ذهن متبادر می سازد که بر چگونگی آن موثر است. به بیان دیگر ، فردی که چنین گرایشی بر ذهن او مستولی گردد قطعا میدان تاخت و تاز جریانی و جناحی که غالبا گذر و برای اغراض سیاسی و انتخاباتی هستند ، از او گرفته می شود و حتی ممکن است در ایجاد موج های تبلیغاتی و انتخاباتی ناموفق باشد لیکن تامین منافع حیاتی و مصالح عالیه کشور با چنین گرایشی محقق می گردد.
منظومه فکری انقلاب اسلامی ، پویا ، گسترده و قابل انطباق با شئون مختلف سیاسی و مدنی است. در منطقه بحران زده غرب آسیا خاصه کشورهای اسلامی چنین تفکری توان ایجاد راهکارهای برون رفت از این مصائب را داراست. انقلاب اسلامی و اسلام سیاسی دو کلیدواژه ای هستند که از بطن نهضت امام خمینی متولد شدند و در جهان اسلام اشاعه یافتند. هنگامی که یک ایدئولوژی ، پویایی و دایره گستردگی بالایی داشته باشد عامل قدرت برای کشوری خواهد شد که مهد آن ایدئولوژی است. در واقع ، همین خصیصه های انقلاب اسلامی بودند که آن را از مرزهای جمهوری اسلامی ایران خارج کرد و آن به سایر کشورهای اسلامی تسری بخشید اما تداوم آن با بروز جناح های جدید که در عرض این مهم تعریف می شدند نه در طول آن ، دچار مشکل شد و از پویایی اولیه آن کاسته شد. وجود جریان ها ، جناح ها ، حزب ها و دسته جات مختلف سیاسی و امنیتی در یک کشور نشان از سلامت جامعه و امنیت ملی فزاینده آن کشور است که در بستر آنها ، این موارد شکل می گیرند. صدق این مسئله در جمهوری اسلامی ایران که دارای مدل های سیاسی و مدنی خاص خود است به صورت نسبی صورت می گیرد. مادامی که تحزب و یا جناح بندی ها در طول ایدئولوژی انقلاب اسلامی تعریف شوند ، کارکردهای آن مثبت است لکن چنانچه در عرض آن بیایند ، باعث فرسایش توان و ظرفیت ها می گردد. باید گفت که متاسفانه پاره ای از مواضع و گرایشات سیاسی دسته جات داخل کشور دچار تعارض شده اند که البته به مثابله مقابله نیست بلکه به فرسودگی و تقلیل توان دامن می زند.
دکتر محسن رضایی را می توان طلایه دار این گرایش قلمداد نمود. وی با ژرف اندیشی و کلان نگری همواره از ورود به هیاهوهای جریانی و انتخاباتی پرهیز کرده است هرچند خود دو دوره نامزد در انتخابات ریاست جمهوری بود اما چنین مدلی را انتخاب نکرد. آینده یک دهه فراروی جمهوری اسلامی ایران و مقتضیات منطقه ای و بین المللی بیش از پیش اهمیت پرهیز از جناح گرایی را مبین می سازد. در همین راستا ، ایشان با توجه به نزدیکی ایام انتخابات پیرامون این مهم طرح دغدغه کرده و توجه به افزایش توان داخلی را مطرح کردند که جهت حفط ثبات در منطقه بحران زده و پرآشوب قابل تامل است. از سوی دیگر ، در صورت تغافل و اصرار بر جناح گرایی قطعا با فرسایش توان روبرو خواهیم شد که خود عامل بازدارنده ای در روند توسعه و قدرت افزایی منطقه ای و بین المللی خواهد بود.
مواضع متعدد ایشان پیرامون مسائل منطقه ای حاکی از این ادعاست. به طور اجمالی ، از اوایل دهه هشتاد شمسی تکاپوهای ایشان در این راستا آغاز گردید. مبحث « ایران منطقه ای » که توسط ایشان مطرح شد و پارادایم های نوینی که برای ایجاد نظم نوین منطقه با محوریت ایران اسلامی تعریف شد ، از زمره اهتمامات ایشان در این راستا بود که برگرفته از منظومه فکری انقلاب اسلامی و توجه به کلان اندیشی و درون مایه های عام الشمول آن بود. به طور موردی ، در آخرین تحلیل خود به «میانجیگری» ایران برای حل تعارضات ایجاد شده بین ترکیه و روسیه اشاره کردند که در ایجاد و بسط قدرت دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران حائز اهمیت و توجه است. تحقق اهداف بین المللی با این طرق رایج مطلوب هر کشوری است و رسیدن به این نقطه نظر مدلولی از همان کلان اندیشی است ؛ چنانکه در موارد منطقه ای و بین المللی دچار جریان زدگی شویم و منافع جناحی را جهت حذف رقبا اولویت دهیم ، بدون تردید هیچ حاصلی دربرنخواهد داشت.
در یک نظر ، چنین مطرح می شود که در سیاست خارجی ، رهبری انقلاب قطعا این موارد را تدبیر خواهند نمود و جلوی هرگونه ضرر را می گیرند؛ این نظر با توجه به چند ده مورد مصداقی صحت دارد اما پرسش اصلی اینجاست که تا چه زمان باید توان ما برای جلوگیری از ضرر و دفع آن مصروف گردد ؟ که قطعا این مهم سبب ناکارآمدی ظرفیت ها و عدم انتفاع از موقعیت ها خواهد شد.
به طور کلی ، مواضع دکتر رضایی برگرفته از ایدئولوژی پویاء انقلاب اسلامی است که مهم ترین ویژگی آن پرهیز از جناح گرایی و جناح زدگی است ؛ این چارچوب فکری با عطف به ظرفیت های داخلی ، وضعیت منطقه ای و فرصت های بین المللی ضرورت اساسی امروز کشور است که توجه و اهتمام به آن سبب افزایش توان در اقدامات داخلی و بین المللی خواهد بود.
کارشناس مسائل ایران و غرب آسیا