شمارش معکوس برای سقوط آلسعود
مروری بر پیام تاریخی رهبر انقلاب به مناسبت فرارسیدن موسم حج
در حالی این روزها ایام حج را میگذرانیم که در یک اقدام ماقبل جاهلیت راه سرزمین وحی و خانه خدا بر حجاج مشتاق ایرانی بسته شد تا حج امسال بدون حضور ایشان برگزار شود. این اقدام حکام سعودی که مشمول عتاب قرآنی در آیه بیست و پنجم از سوره حج است، «إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ الَّذي جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ سَواءً الْعاكِفُ فيهِ وَ الْبادِ وَ مَنْ يُرِدْ فيهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَليمٍ» (حج، 25)، درحالی صورت میگیرد که جامعه اسلامی و مسلمانان ایرانی همچنان در عزای فاجعه منا داغدارند. حکومت آلسعود به جای آنکه در مقام پاسخگویی و جبران باشند، امروز در جایگاه مدعی و طلبکار قرار گرفته و به خیال خود یک اقدام تنبیهی علیه حجاج ایرانی صورت بخشیده است!
سکوت مجامع بینالمللی اسلامی و غیر اسلامی و بلکه همراهی با سعودیها این رژیم را در اصرار بر این روش وقیحانه جسورتر میسازد؛ مجامعی همچون سازمان همکاریهای اسلامی که به جای دغدغهمندی برای امت اسلام و تامین امنیت بلاد اسلامی، جانبداری سیاسی از آلسعود را در دستور کار دارد و با رویکردی که بازگشت آشکار به جاهلیت است، مسایل را به صورت قبیلگی و نژادی میبیند و از معیارهای عربی و عجمی یا شیعه و سنی سخن میگوید!
دشمنی آلسعود با ملت ایران سابقهدار است و عمری معادل حیات نکبتبار این رژیم دارد. ردپای این شجره خبیثه در تاریخ معاصر ایران همواره ردپایی خیانتآمیز و غیردوستانه بوده است؛ تلاش پیگیر این رژیم برای تغییر نام خلیج فارس به خلیج عربی که یک توطئه انگلیسی، سعودی سابقهدار است، نقش ویژه سعودیها در جداسازی بحرین از خاک ایران و سپس طرح ادعای شیخنشینها در مورد جزایر سهگانه که با خطدهی این رژیم مکار صورت گرفته و پیگیری میشود نمونههایی از خط کهنه دشمنی سعودیها با ملت ایران است.
این دشمنیها با پیروزی انقلاب ملت ایران و استقرار نظام جمهوری اسلامی شدت گرفت. تلاش برای اجماع عربی علیه نظام نوپای اسلامی، حمایت تمامعیار از صدام برای تجاوز به ایران و استمرار آن در جنگ هشتساله و کشتار وحشیانه حجاج ایرانی در سال 1366 نمونههای بارز تشدید این دشمنی بعد از پیروزی انقلاب است. این خط خصومت و خیانت با فراز و نشیبهایی که پشتسر گذاشته، امروز به اوج خود رسیده است. تحرکات سیاسی عربستان در تشکیل جبهه متحد عربی علیه ایران، ترغیب امریکا به تشدید تحریمها علیه ایران و حتی اصرار بر گزینه نظامی علیه ایران، همپیمانی با رژیم صهیونیستی برای مقابله با جمهوری اسلامی و همکاری در ترور دانشمندان ایرانی، دامن زدن به جنگ نفتی و فشار بیسابقه بر ایران در این زمینه و در نهایت آنچه در چارچوب توطئهای پیچیده در حج سال گذشته رقم خورد و دامنه آن همچنان ادامه دارد؛ اینها سریال خباثتهای رژیم سعودی علیه ایران در چند سال اخیر است.
در میان خباثتهای آلسعود در سالهای اخیر آنچه در حج سال گذشته روی داد و رفتار و روش ایشان در پی حوادث صورت گرفته از اهمیت ویژهای برخوردار است. اهمیت ویژه این رخداد تلخ از آن جهت است که آشکارا نشان میدهد آلسعود در ایفای مسئولیتهای اولیه خود در حفظ امنیت حرم الهی و جان حجاج بیتالله الحرام هم التزامی ندارد و به خطر افتادن جان چند هزار نفر از حاجیان در حین مناسک حج، از کشورها و مذاهب مختلف اسلامی، با نهایت بیتفاوتی و قساوت قلب از سوی ایشان همراه است. این رخداد شوم پازل خباثت سعودیها در دشمنی با امت اسلامی را کامل و حجت را بر همگان تمام کرد؛ دشمنی عمیقی که نشانههای آشکار آن را در دامن زدن این رژیم خبیث به جنگهای خانمانسوز در کشورهای اسلامی از طریق گروههای تروریستی، تکفیری و جنگ مستقیم ایشان با مردم بیدفاع یمن مشاهده میکنیم. رهبر انقلاب با تاکید بر اهمیت ویژه این رویداد تلخ اینگونه میفرمایند:
اینکه ما گفتیم این [حادثه] فراموش نشود، صرفاً برای از دست دادن عزیزان نیست، حادثه مهم است؛ حادثه دارای ابعاد گوناگونی است؛ حادثه از لحاظ سیاسی، از لحاظ اجتماعی، از لحاظ اخلاقی و دینی، روشنگر است (17/6/95).
رهبر انقلاب در پیامی که به همین مناسبت خطاب به امت و دولتهای اسلامی منتشر کردند ابعاد مختلفی از این فاجعه را بررسی و راهبردهایی را برای خروج جهان اسلام ارایه فرموند. یکی از مهمترین ابعاد این بررسی عدم صلاحیت این رژیم برای ایفای مسئولیت در مدیریت مراسم حج و حرمین شریفین است. در این زمینه دو دلیل عمده طرح میکنند که عبارت است از "تقصیر و بلکه عمد مسئولین سعودی در فاجعه کشتار حجاج در منا" و "اقدام آلسعود به بستن مسیر حج بر حجاج ایرانی و برخی کشورهای دیگر". رهبر معظم انقلاب تاکید میکنند که سعودیها به جای آنکه در جایگاه متهم پاسخگو باشند در جایگاه مدعی ایستادهاند و دشمنی دیرین خود با جمهوری اسلامی را آشکارتر ساختند و در تلاشی بیهوده تلاش میکنند نظام اسلامی را مسئول محرومیت حجاج ایرانی معرفی کنند. ایشان این خط تبلیغاتی را اینگونه تشریح میفرمایند:
بوقهای تبلیغاتی آنان اعم از سیاستمدارانی که رفتار آنان در برابر صهیونیستها و آمریکا ننگ جهان اسلام است، تا مفتیان ناپرهیزکار و حرامخواری که آشکارا برخلاف کتاب و سنّت فتوا میدهند، تا پادوهای مطبوعاتی که حتّی وجدان حرفهای هم مانع دروغسازی و دروغگویی آنان نیست، تلاش بیهوده میکنند که جمهوری اسلامی را در محرومسازی حجّاج ایرانی از حجّ امسال، متّهم نشان دهند.
نکته جالب در این متهمسازی اینجاست که سعودیها با نهایت وقاحت ایران را عامل سیاسی شدن حج معرفی میکنند! رهبر انقلاب در تشریح این رویکرد وقیحانه میفرمایند:
حکّام فتنهانگیزی که با تشکیل و تجهیز گروههای تکفیری و شرور، دنیای اسلام را گرفتار جنگهای داخلی و قتل و جرح بیگناهان کردهاند و یمن و عراق و شام و لیبی و برخی دیگر از کشورها را به خون آغشتهاند؛ سیاستبازانِ از خدا بیخبری که دستِ دوستی به رژیم اشغالگر صهیونیست داده و چشم بر رنج و مصیبت جانکاه فلسطینیان بستهاند و دامنهی ظلم و خیانت خود را تا شهر و روستای بحرین گستردهاند؛ حاکمان بیدین و بیوجدانی که فاجعه بزرگ منا را پدید آورده و با نام خادمان حرمین، حریم حرم امن الهی را شکسته و میهمانان خدای رحمان را در روز عید در منا و پیش از آن در مسجدالحرام قربانی کردهاند، اکنون از سیاسی نشدن حج دَم میزنند و دیگران را به گناهان بزرگی که خود مرتکب شده یا تسبیب کردهاند، متّهم میکنند. آنان مصداق کامل بیان روشنگر قرآن کریمند که فرمود: «وَإِذا تَوَلّىٰ سَعىٰ فِي الأَرضِ لِيُفسِدَ فيها وَيُهلِكَ الحَرثَ وَالنَّسلَ وَاللَّهُ لا يُحِبُّ الفَسادَ» (هنگامی که روی برمیگردانند (و از نزد تو خارج میشوند)، در راه فساد در زمین، کوشش میکنند، و زراعتها و چهارپایان را نابود میسازند؛ (با اینکه میدانند) خدا فساد را دوست نمیدارد).
رهبر انقلاب در خطاب خود به امت اسلام و دولتهای اسلامی سه محور را به عنوان وظیفه ایشان در مقابل آلسعود ذکر میفرمایند؛ محور اول "شناخت حاکمان سعودی و درک واقعیت هتاک، بیایمان، وابسته و مادی این شجره خبیثه"، محور دوم "رها نکردن گریبان حکام سعودی به خاطر جنایات متعددی که در جهان اسلام به بار آوردهاند" و محور سوم "فکر اساسی برای مدیریت حرمین شریفین و مراسیم حج". ایشان تاکید میکنند که کوتاهی و اهمال در این زمینه آینده امت اسلامی را با مشکلات بزرگتری مواجه خواهد ساخت.
شناساندن ماهیت این رژیم منحوس مسئولیت بزرگی برای نخبگان کشورهای اسلامی است؛ چه بسا با تحلیل آنچه در پنهان و آشکار روی میدهد گرهها از اذهان امت اسلامی باز شود تا اجماع عمومی علیه اقدامات غیرانسانی و خلاف احکام اسلامی آلسعود هر روز گستردهتر گردد. با بیداری امت اسلام میتوان به انزوای هرچه بیشتر این رژیم امیدوراتر بود تا زمینه برای محاکمه و جبران بخشی از خسارات ناشی از جنایتهای آلسعود فراهم گردد.
چهرههای متعددی از نخبگان کشورهای اسلامی به ندای رهبر انقلاب در برملا ساختن چهره پلید آل سعود لبیک گفتند و موجی از رسوایی علیه این رژیم شکل گرفته است. در این میان دکتر محسن رضایی که از بروز اولین نمودها از تشدید دشمنیهای سعودیها علیه امت اسلام، خصوصا ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی خط روشنگری را آغاز کرده بود، با صدور پیام رهبر انقلاب در ویژهبرنامهای با همین موضوع به تبیین ابعاد پیام ایشان پرداختند. دکتر رضایی با تاکید بر تعبیر رهبر انقلاب مبنی بر "شجره خبیثه" بودن آلسعود، این خباثت را در سه شاخه تبیین فرمودند؛ خونریزی، گمراهی عقیدتی و روحیه خیانت. ایشان خونریزی را یک صفت ریشهای در طایفه آلسعود دانستند که با انحراف عقیدتیف یعنی وهابیت و تکفیریگری همراه و با خیانت عجین شده است.
ایشان با طرح این موضع که مفتی حرامخوار و ناپرهیزکار عربستان تا دیروز میگفت شیعیان مسلمان نیستند، اما امروز میگوید کل ایرانیها مسلمان نیستند، این موضع رهبری را که سعودیها به دروغ جمهوری اسلامی را به سیاسیکاری در حج متهم میکنند و محروم شدن حجاج ایرانی را به گردن نظام اسلامی میاندازد تفصیل داده و تاکید میکنند که مشخص است که کار سعودیها سیاسی است!
دکتر رضایی به یک سکوت بهتآمیز در جهان اسلام اشاره میکنند که در قبال جنایات آلسعود جریان دارد و تاکید میکنند، پیام رهبر انقلاب سرآغاز شکستن سکوت بهتآمیز جهان اسلام نسبت به آلسعود است و ایشان خود این نهضت را آغاز کردند. "سکوت بهتآمیز" تعبیر بسیار گویایی برای این دغدغه رهبر معظم انقلاب است که در دیدار خانواده شهدای منا میفرمایند:
رؤسای کشورها دچار معادلات سیاسی و معادلات قدرتند، آنها [اعتراض] نمیکنند، انسان از آنها خیلی هم توقّعی ندارد با این وضعی که متأسّفانه دولتها دارند، انسان نمیتواند خیلی هم انتظار داشته باشد؛ لکن آحاد برجسته جامعه چرا حرف نزدند، چرا سکوت کردند؟ برای دنیای اسلام، بلا این است، مصیبت این است؛ حسّاس نبودن در مقابل یک حادثه به این عظمت در خانه خدا که در جوار بیت الهی، کسانی با پررویی و با وقاحت تمام، یک حادثه سنگینِ ننگین را از سر بگذرانند، بدون اینکه از دنیای اسلام حتّی عذرخواهی هم بکنند (17/6/1395).
امید است جریان شکل گرفته در پی پیام تاریخی رهبر معظم انقلاب با پیگیری و جدیت نخبگان و جریانات مردمی کشورهای اسلامی و جدیت جریانهای مردمی پیگیری شود و آنچه دکتر رضایی با الهام از منویات رهبر فرزانه از آن به نهضت تعبیر کردند و آینده آن را سقوط این رژیم دانستند محقق گردد.
جواد گودرزی
دانشجوی دکتری حقوق جزا و جرمشناسی
همه جریانات جامعه رو اعم از سیاسی اقتصادی فرهنگی و ورزشی واجتماعی و......رو رصد می کنن
واقعا دلسوز این کشور ونظام هستند
بعدازحضرت امام و مقام معظم رهبری من هیچ کسی رو ندیدم
که اندازه ایشان به جوان ها اعتماد کنه وبهشون مسئولیت بده
وهمیشه به فکر جوان هاست
درود بر دکتر رضایی