بسمه تعالی
نسل دوم شوراها ومدیریت شهری
بزودی بیش از صدهزارنفر ازمنتخبین مردم اداره هفتاد وهفت ملیون جمعیت ایران رادرشهر وروستا به مدت چهار سال برعهده می گیرند. مهمترین کار این جمع بزرگ از فرهیختگان ونخبگان کشوردرچهارسال اینده چیست ؟
بنظر من مهمترین خواسته مردم ازشوراهای شهر وروستای دوره چهارم بهبود جدی درزندگی انهاست یعنی انها کیفیت زندگی مردم را بالاببرند. ولی برای اینکار چند کار مهم باید صورت گیرد که فهرست انها به شرح زیر است:
1-پرهیز از لشکر کشی جدیدسیاسی و منازعات بی حاصل مشابه دوره اول ودوم شوراها .
2- عدم استفاده سیاسی ازشوراها وشهرداران برای انتخابات مجلس دوسال اینده و ریاست جمهوری اینده .
3-افزایش اختیارات شوراها ی شهر وروستا ومدیریت محلی ازطریق واگذاری خدمات شهری که وزارتخانه ها برعهده دارند وانتقال ان اختیارات به شوراها
4-برنامه دقیق وعملیاتی برای بهبود زندگی مردم وبالابردن کیفیت زندگی انها ازاب وغذا گرفته تا هوای سالم وترافیک روان تا کاهش صداهای ازار دهنده
وایجاد اشتغال خانگی جوانان وبانوان کشوردرشهرها وروستاها.
با این حساب ما نسل جدیدی ازمدیریت محلی را می توانیم به نمایش بگذاریم.
نسل دوم مدیریت محلی
تجربه شوراها نشان داد که واگذاری اختیارات اداره کشورازدولت به مردم تجربه موفقی بوده است.در ابتدا ی این کاردولتمردان می ترسیدند که دست به این کار بزنند وموادی ازقانون اساسی را اجرا کنند وبخشی از اختیارات خودرا به مردم بدهند. ولی امروز همان افراد ازان طرح دفاع می کنند. اما درهیج جای دنیا اختیارات مدیریت شهری به اندازه ایران ضعیف نیست. چرا به شوراهای شهر وروستا اختیارات کافی داده نمی شود.؟ حتما دلیل ان چیزی جزترس بیهوده ازمردم نیست. چرا باید دولتها ومجلس های منتخب مردم ازمردم بترسند؟
امروزه با بالا رفتن انتظارات مردم ونیازهای انها به خدمات شهری بهتر وکاهش هزینه زندگی شان هیچ راهی نیست جزاینکه مجلس وشورای محترم نگهبان به خود جرئت بدهند ودومین نسل شوراهای شهر وروستا را درایران برقرار سازند. واگذاری اختیارات اب وبرق وتلفن وگازوسایر خدمات دولتی درشهرها به شوراهای شهر یک ضرورت اجتناب ناپذیر است که اگر به انها داده نشود کم کم جاذبه مدیریت شهری ازذائقه مردم بیرون می رود.
هزینه های زندگی
درشهرهای بزرگ روز بروز هزینه های زندگی افزایش می یابد. الودگی هوا وصوتی وترافیک وپائین امدن کیفیت اب ومواد غذایی درشهرهای بزرگ ایران مخصوصا تهران به اندازه خطرناکی رسیده است. مردم تهران ارامش ندارند.
بیماریهایی ازقبیل سرطان ازحد استاندارد ان بالاتر رفته است. فشارهای روحی وافسردگی افزایش یافته است. درچنین شرایطی ناهماهنگی های مدیریتی بین دولت ومجلس وشهرداران درشهروعدم دسترسی اسان وارزان وسالم مردم به خدمات بهداشتی وانرژی وتغذیه موجب می شود که زندگی مردم پرهزینه شود.
اگر تاکنون مدیریت محلی ناچار بود که توجه واولویت خودرا به زیربناهای فیزیکی بدهند ودرنتیجه ان به مسائل اجتماعی واقتصادی وروانی وفرهنگی ودریک کلام کیفیت زندگی مردم یعنی ارامش واسایش ونشاط وامنیت انها کمتر توجه می شد امروزه مهمترین دغدغه شوراها ومدیریت محلی یعنی شهرداران باید به سوی کیفیت زندگی مردم سوق داده شود. این مساله یک جهاد بزرگی است. باید با شعار سلام برزندگی به فکر شهرسالم وخانواده سالم دربعد معنوی ومادی وجسمانی حرکت کرد.