در زمان جنگ، جریانی در جبهه علیه فرماندهی جنگ محسن رضایی راه افتاد. جمعی از فرماندهان سپاه و غیره هم جزو آن بودند. این جریان، ریشه در شیطنتهای مهدی هاشمی داشت. میگفتند كه محسن رضایی و بعضی دیگر آمریكایی هستند، لذا در اوج جنگ، وقتی محسن رضایی وارد پادگان ولیعصر یا مركز سپاه كرمانشاه شد، جلوی او خطاب به امام شعار میدادند: «خمینی بت شكن، بت جدید را بشكن»؛ یعنی محسن رضایی را بردار. در مجلس هم خطاب به امام طومار امضا كردند. یك روز امام به آقای خامنهای فرمودند: «شنیدهام كه این آقای «دوزدوزانی» امضا جمع میكند تا مرا در فشار بگذارند كه فرمانده سپاه را عوض كنم، بگویید سر جایش بنشیند والّا من جملهای خواهم گفت». آقای خامنهای فرمودند: «من آقای دوزدوزانی را خواستم و به او پیام امام را گفتم. خوب در آن شرایط مخالفتها علیه فرمانده سپاه اوج گرفته بود و در خود سپاه هم دودستگی شده بود و یكی از فرماندهان سپاه به نام داود كریمی رهبری این مخالفت را به عهده گرفته بودند. من در نمازجمعهی تهران گفتم: «وقتی امام یك نفر را بهعنوان فرمانده گذاشت دیگر فضولی موقوف[1] اگر یك چوب را هم گذاشت و دستور اطاعت دادند باید اطاعت كنیم؛ این معنای ولایت و ولایتپذیری است«. درحالیكه خدا را شاهد میگیرم كه من آن موقع اصلاً با محسن ارتباط نداشتم. این مطلب را براساس اعتقاد خودم گفتم و الآن هم همین اعتقاد را دارم.منبع:مرکز اسناد انقلاب اسلامی