به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دکتر رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در جمع دانشجویان سیستان و بلوچستان در دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان گفت: نخستین مسأله این است که سیاست خارجی با دیپلماسی متفاوت است؛ چه بسا سیاست خارجی خوبی باشد، ولی یک دیپلماسی نادرست، آن سیاست خوب را به نتیجه نمیرساند و بالعکس هم هست.
وی افزود: شاید دیپلماسی ماهرانه باشد، ولی به دلیل سیاست خارجی غلط آن دیپلماسی ماهرانه به نتیجهای نرسد. سیاست خارجی عبارت است از یک تدبیر حکمت و یا خط مشی که منافع ملی و ارزشهای حیاتی یک کشور را حفظ میکند و یا گسترش میدهد.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: بنابراین تدبیر خارجی، تدبیر روابط بینالملل و تدبیر در مناسبات خارجی است که منجر به تقویت منافع ملی و یا ارزشهای حیاتی یک کشور میشود؛ اما دیپلماسی، مدیریت روابط و مناسبات است.
رضایی بیان کرد: مدیریت ارتباطات خارجی است که آن سیاست را از حالت رویایی و ایدهآل و تئوریک به میدان عمل بکشاند؛ دیپلماسی، مدیریت روابط و مناسبات خارجی است.
وی تصریح کرد: سفرهای خارجی که انجام میگیرد، سفارتخانههایی که شکل میگیرد، جلساتی که تشکیل میشود، کنفرانسها، همایشها و ... اینها باید نوعی مدیریت داشته باشند تا آن سیاست خارجی تحقق یابد؛ بنابراین، هر سیاست خارجی دارای یک هدفی است و دیپلماسی بر آن است که آن هدف را در روابط و مناسبات تحقق بخشد، ولی سیاست خارجی باید پشتوانهای داشته باشد.
قدرت و ثروت دو پشتوانه سیاست خارجی هستند
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: معمولا دو پشتوانه برای سیاست خارجی یادآور میشوند؛ یکی پشتوانه قدرت و دیگری ثروت و اقتصاد.
برخی کشورها مانند شورویها، پشتوانه سیاست خارجیشان قدرت بود، نه ثروت. برخی دیگر مانند ژاپن پشتوانه سیاست خارجی آنها ثروت است نه قدرت، برخی همانند آمریکا پشتوانه سیاست خارجی آنها، هم ثروت و هم قدرت است.
رضایی بیان داشت: ما در جمهوری اسلامی ایران از آغاز انقلاب تاکنون توانستهایم نخستین پشتوانه سیاست خارجی را ـ که قدرت است ـ پدید آوریم. امروز پشتوانه سیاست خارجی ایران، قدرت است نه ثروت و اقتصاد. هر سیاست خارجی نیز دارای پشتوانههایی است؛ بنابراین، سیاست خارجی موفق است که پشتوانه بیشتری داشته باشد.
وی افزود: چنانچه کشوری بخواهد سیاست خارجی بدون پشتوانه داشته باشد، این شعاری بیش نیست، زیرا کشوری میتواند سیاست خارجی کارآمد و پیشگامانهای داشته باشد که از پشتوانههای اقتصادی و قدرت بالایی برخوردار باشد.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: چرا ایران در سطح منطقه خاورمیانه یک بازیگر اصلی است و اگر او را در نشستها راه ندهند، پیرامون مسائلی نظیر فلسطین، سوریه، لبنان و یا عراق به نتیجهای نمیرسند؟
چرا آمریکاییها از ایران خواستند که در رابطه با امنیت عراق، با آنها گفتوگوهایی داشته باشد و کمیسیونی برای شکلگیری حکومت در عراق میان ایران و آمریکا تشکیل شد؟
چرا آنها در اینجا ایران را تحویل گرفتند و تقاضا کردند؛ اما چرا آنجایی که تقاضا نمیکنند و تحویل نمیگیرند شکست میخورند؟ این به خاطر تأثیرگذاری ایران در یک بخش از جهان است و آن هم در سیاست خارجی است.
رضایی تصریح کرد: پس سیاست خارجی باید دو پشتوانه داشته باشد؛ پشتوانه قدرتی و پشتوانه اقتصادی. در حقیقت ثروت و قدرت هر دو مؤثرند، چرا که اگر پشتوانه سیاست خارجی، تنها قدرت باشد، عمدتا ما در یک حوزهای محدود میشویم. اگر در کنار قدرت، اقتصاد و ثروت هم پشتوانه سیاست خارجی ما بشود، ما از حوزه نفوذ وسیعتری برخوردار خواهیم بود.
مثلا در زمان صفویه، ایران به نیمی از جهان راه یافت. چرا میگفتند «اصفهان نصف جهان»؟ چون ایران در زمان صفویه از هند گرفته تا غرب چین، همه منطقه آسیای مرکزی قفقاز، ایران کنونی و بخشی از خاورمیانه تحت نفوذ ایران بود. کل هند فارسی حرف میزدند و در کشمیر پانصد شاعر فارسی زبان داشتیم، پاکستان، افغانستان که بخشهای زیادی از آنها جزو ایران بود. خود آسیای مرکزی قفقاز، علت این نفوذ فرهنگی ما در یک گستره وسیعی از دنیا بود، آن هم به دلیل همان پشتوانههای اقتداری ثروتی و یا اقتصادی ایران؛ بنابراین، با توجه به اینها نخستین مسألهای که مطرح هست، این که کشوری که نه ثروت دارد نه قدرت، اصلا میتواند سیاست خارجی داشته باشد.
پیش از انقلاب اسلامی، کشور دارای سیاست خارجی نبود
وی ادامه داد: علت این که ایران از زمانی که صفویه سقوط کرد تا پیش از انقلاب اسلامی، سیاست خارجی نداشت، این بود که نه ثروت داشت و نه قدرت و در واقع هر ثروت و هر قدرتی که تا پیش از 22 بهمن داشت، وابسته به آمریکا بود.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام بیان کرد: چرا در آغار جنگ، تمام سیستم جنگی ایران از کار افتاد؟ هواپیماهای اف14 که میرفت بالا، با اینکه میتوانست همزمان شش هواپیمای عراق را سرنگون کند، نمیتوانست کاری بکند. چون موشکهای آنها تمام شده بود. هواپیما بود، موشک نبود، چون موشکها باید از بیرون میآمد این هواپیماها پس از دو ماه از کار میافتادند، چون قطعه یدکی نمیآمد، قدرتی نبود، ثروتی هم نبود؛ بنابراین، ایران سیاست خارجی نداشت.
رضایی افزود: به ایران میگفتند «ژاندارم آمریکا در منطقه خلیجفارس»؛ این تعبیر و تعریف ایران پیش از انقلاب بود؛ بنابراین، کشوری سیاست خارجی دارد که از قدرت و ثروت برخوردار باشد. ما از 22 بهمن به این طرف، صاحب سیاست خارجی شدیم، چون استقلال یافتیم و پشتوانه این استقلال، نخست به تولید قدرت و آرام آرام شروع شد به اینکه ما ثروت را تولید کنیم و به این ترتیب، با یک رویارویی جدید مواجه شدیم.
به رغم موانع زیاد استکبار، از آنها گذشتیم
وی گفت: ما برای رسیدن به هر یک از این مراحل با مشکلاتی روبهرو بودیم؛ تا پیش از اینکه ما به اقتدار برسیم و قدرتی را در ایران تولید کنیم تا امنیت و پشتوانه سیاست خارجی داشته باشیم، موانع بسیاری برای ما درست کردند تا به قدرت نرسیم، ولی ما از بسیاری از این موانع گذر کردیم.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: جنگ، کودتا و شورش و همه اینها، یک هدف داشت و آن این که ایران به قله قدرت نرسد؛ اما نتوانستند. ما امروز قدرت داریم و میبینیم که سوریه، لیبی، فلسطین، عراق و لبنان به ایران تکیه دادهاند. خود ما هم به قدرت خودمان تکیه دادهایم و افزون بر خود، دیگران هم میتوانند به این قدرت تکیه کنند.
رضایی یادآور شد: به غزه حمله کردند. به محض این که دو موشک فجر5 که به تلآویو خورد، ماشین جنگی اسرائیل متوقف شد و آقای نتانیاهو هنوز که هنوز است در حال عقبنشینی است و دولتش بر اثر آن مقاومت سقوط کرد و نمیتواند دولت تشکیل دهد. او نتوانست در انتخابات اکثریت را به دست آورد. این مرحله نخست را با موانع فراوان پشت سر گذاشت، اما ایران قله قدرت را گرفت. همین که ایران خواست به سمت قله ثروت برود، موانع جدیدی برای ایران درست کردند.
دانش و فناوری را با فروختن استقلال معاوضه نخواهیم کرد
وی افزود: نخست این که گمان میکردند ایران برای رسیدن به ثروت، راهی جز اصل دانش و فناوری ندارد و دیر یا زود ایران دستهایش را بالا میبرد. پانزده سال گذشت و اینها دریافتند که ما داریم مقاومت میکنیم و حاضر نیستیم دانش فنی و فناوری و علم را با فروختن استقلال خود به دست آوریم؛ بنابراین، در دو دولت سازندگی و اصلاحات با وجود اینکه ایران تسامح و تساهل فراوان انجام داد، هیچ گونه دانش فنی و فناوری به ما ندادند!
چرا؟ چون حرف آنها این بود که این مقدار که شما کوتاه آمدید، کافی نیست و باید بیشتر از این کوتاه بیایید؛ بنابراین، در میان چشمان ناباور دنیا، در حالی که هنوز دولت اصلاحات در ایران بود و سخن از گفتوگوی تمدنها به میان بود و سال قبل را هم سازمان ملل، سال «گفتوگوی تمدنها» یعنی شعار رئیس جمهور ما انتخاب کرده بود، ولی سال بعد بوش آمد و زد زیر میز و گفت: «این حرفها نیست و ایران هم جزو محور شرارت است»، در حالی که ایران در اوج تساهل و تسامح خود بود.
کوتاه آمدن کشور در دولت سازندگی و اصلاحات، باجخواهی دشمنان را بیشتر کرد
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: ایران سیاست تنشزدایی را در پیش گرفته بود و هر چه آنها میگفتند به آن عمل میکرد. میگفتند نطنز، یوسیاف اصفهان را تعطیل کنید، گزارشگرها را بیاورید بازدید کنند، بازرسی کنند و ... تمام این کارها صورت گرفت، ولی آنها گفتند ایران در محور شرارت است.
چرا؟ برای اینکه اینها میترسند در کنار قدرت، ایران به ثروت برسد و برای آنها قدرتی در منطقه به وجود میآید که مانع پیشروی آنها در منطقه میشود.
رضایی افزود: آمریکا به دنبال نقشهای در منطقه است. آنان طرحی دارند به نام «خاورمیانه جدید» و ایران باید در این نقشه بازی کند؛ البته نمیتواند بیرون از این نقشه کار کند. این در حالی است که آمریکا چنین نقشهای برای اروپا ندارد و تنها این نقشه را برای خاورمیانه دارد، زیرا اینجا نفت و گاز هست، اینجا اسرائیل هست و بنابراین، باید امنیتش تأمین شود.
اینجا منابعی دارد که در جای دیگر نیست. طبق این نقشه ایران باید دیکته شده یک نقش را بازی کند و البته نتیجه این دیکته نوشتن، این است که باید از همه آرزوها و آرمانهای خود و نیز از تمام استقلال و آزادی که دارد، دست بکشد و به یک مهرهای تبدیل شود که همیشه در یک چهارچوب خاص عمل کند.
هماکنون نیز دعوا بر سر این است که نقش را در منطقه ما باید تعیین کنیم یا آمریکاییها؟ ما که دنبال جنگ و بمب اتم نیستیم. ما میخواهیم در منطقه خودمان باشیم؛ اما منافع آمریکا و دیکته آنها این است که میخواهند برای منطقه بنویسند و این طور دیگری است.
در کنار قدرت، ثروت ایران او را مقتدر خواهد کرد
وی همچنین خاطرنشان کرد: هماکنون علت رویارویی ما با آمریکا بر سر این است که اگر ایران پیشرفت کند و بتواند یک قدرت تأثیرگذار بیشتر در منطقه شود، باید جلوی این را بگیرند. چرا آنان ما را تحریم اقتصادی کردند و مگر ایران چکار کرده بود؟ میتوانستند به جای تحریم اقتصادی، کار دیگری میکردند؛ بنابراین، میتوان از خود این تحریم، پی به نیات آنها برد و آن این که نباید ایران پیشرفت کند، زیرا اگر در کنار قدرت، ثروت تولید کرده و اقتصادش را درست کند، آنگاه به قدرتی تبدیل میشود که باید در منطقه دیده شود و نقشش را بپذیرند. همچنین استقلال منطقهای آن را باید قبول کنند و این برای آنها سنگین است. به همین دلیل، از یک طرف میگویند مذاکره و از طرف دیگر فشار میآورند مذاکره برای چیست؟ هدف از مذاکره چیست؟ هر کسی میخواهد مذاکره کند یک لیست میدهد. آمریکاییها میخواهند مذاکره کنند؟ هیچ مذاکرهای بدون فهرست نیست؛ آمریکا میخواهد بر سر چه چیز با ما مذاکره کند؟
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: آمریکاییها باید مشخص کنند که بر سر چه چیزی با ما میخواهند مذاکره کنند؟ بر سر محیط زیست، بهای نفت، بقای اسرائیل، امنیت منطقه، صلح منطقه؟
بنابراین، باید فهرست تهیه کرده و در آن اعلام کنند که روی دو یا سه موضوع با ایران مذاکره میکنیم. مگر ایران در مسأله عراق با آمریکاییها در آن کمیسیون مشترک به منظور امنیت عراق مذاکره نکرد و همکاری نشد؟
مگر امروز در سازمان ملل و بسیاری از جاها مثل مبارزه با مواد مخدر، ایران یک عنصر فعال نیست؟
مگر ایران در مسأله محیط زیست بیش از آمریکاییها در سازمان ملل فعال نیست؟ پس باید دلیل مذاکره معلوم باشد که برای چیست.
اما اگر مذاکره برای مذاکره باشد، یک قصد بیشتر ندارند و آن این که میخواهند مذاکره کنند و به ملتهای منطقه بگویند که تنها نیروی مقاومی که جلوی ما بود، او هم تسلیم شد و پشت میز قرار گرفت.
رضایی تصریح کرد: فرض کنیم رفتیم پشت میز مذاکره، چه به دست میآوریم؟ اگر رفتن پشت این میز، وضع امروز ما را بدتر میکند و حتی به جنگ ایران و آمریکا بینجامد ـ که بسیاری از جنگها پس از آغاز مذاکرات رخ داده ـ خوب این چه سودی برای ما دارد؟
بنابراین، باید فایده مذاکره را آمریکاییها مشخص کنند. مگر ادعا نمیکنند به دنبال مذاکره هستند؟ جمهوری اسلامی ایران، همان گونه که رهبر معظم فرمود: «یک نظام منطقی است که جواب منطق را با منطق میدهد و به دنبال جنگ نیست».
وی افزود: ایران به دنبال جنگ و درگیری نیست، بلکه به دنبال این است که صلح و آرامش در جهان برقرار باشد تا کشورها بتوانند مسالمتآمیز با هم زندگی کنند و جنگها برچیده و امنیت و آرامش در جهان حاکم شود. امید میرود که ملت ایران بتواند به کمک شما نسل سومیها و چهارمیها، جایگاهی را که برای آن هزینه گزافی پرداخته تا به اینجا رسیده، به سر منزل مقصود برساند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام بیان کرد: نباید نگران تحریمها بود. باید تحریمها را خنثی کرد. مهم این است که تحریمها با برنامهریزی و حکمت و نه با شعار و فقط با یک اراده انقلابی خنثی شود.
رضایی در پاسخ به پرسشی مبنی بر این که چرا کشور با این همه ثروت، هنوز درگیر فقر و معیشت مردم است، گفت: ملتها همانند کبوتری هستند که دو بال دارند؛ بال سیاست و بال زندگی و بال حکومت و اقتصاد. هماکنون این پرنده میخواهد به پرواز درآید. اگر هر دو بالش قوی باشد، ناگزیر اوج میگیرد، ولی اگر یک بالش قوی باشد و بال دیگرش ضعیف، کج میرود. هماکنون نیز ما یک بالمان خیلی قوی شده و آن بال سیاست، امنیت و دفاع است، به گونهای که جزو ده کشور نخست دنیا هستیم؛ اما بال زندگی و اقتصادمان ضعیف است که باید در این زمینه تلاشهای جدی انجام شود.
بر پایه تدابیر رهبر معظم انقلاب، چشمانداز ایران 1404 که تدوین شده، برای این است که بال سمت راستی تقویت شود.
فصلالخطاب بودن بیانات رهبری بر مسئولان راهگشاست
وی افزود: دولتهایی که تاکنون بودهاند، برنامه قوی برای این کار نداشتند، وگرنه نظام از همه دولتها خواسته که باید این بال سمت راست ـ که مربوط به اقتصاد و زندگی است ـ تقویت شود، به گونهای که چهار سال اخیر، همه شعارهای سال که رهبر معظم بر آن تأکید داشتهاند، در زمینه اقتصاد بوده است.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: نظام تصمیم را گرفته اما برنامهریزی را باید با دانش، اراده و همت و سالهای آینده با تقویت بال زندگی و اقتصاد و اخلاق جامعه انجام داد و بر آن تأکید داشت.
رضایی بیان داشت: نخستین گام برای رفع مشکلات، باید بر پایه نسخههای تخصصی شکل گیرد؛ هم برای کل کشور و هم تک تک استانها. باید با توجه به شرایط محلی و جغرافیایی خاص هر منطقه، برنامهریزی کرد و این مستلزم افراد کاربلند و متخصص است.
وی گفت: تجارت و بازارچههای مرزی در استانی مانند سیستان و بلوچستان، میلیاردها دلار درآمد خواهد داشت و البته در مورد استانی دیگر، ظرفیتی دیگر که باید به خوبی همه اینها دیده شود.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: مشکل اصلی این بوده که چون سیاستمداران ایران اقتصاد را نمیدانستهاند، آمدهاند و نسخه واحدی نوشتهاند و آن هم بستگی داشته که دولتمردان از کدام مناطق بودهاند. معمولا گرایشهای منطقهای و آگاهی نداشتن از اقتصاد، باعث شده تا دستورالعملهایی که برای استانها نوشتهاند، دقیق نبوده و منطبق با مزیتهای نسبی و فرهنگ آنجا نباشد.
رضایی افزود: ما باید برای تک تک استانها بنا بر ظرفیتهای آن مناطق برنامه بنویسیم تا سبب آبادانی آن شود.
وی همچنین یادآور شد: هنوز ملت ایران روی ریل اقتصادی نیفتاده که اگر چنین شود، تمدن جدیدی در دنیا شکل میگیرد. ما کشور غنی و ثروتمندی هستیم که در صورت مدیریت درست، میتوانیم قلههای پیشرفت را بپیماییم.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در پایان گفت: اگر دولتمردان و مسئولان، درگیریها را کنار نزده و به بیانات رهبری توجه نکنند، ملت آنها را کنار خواهد زد. حال وقت آن است که تعاملات و توافقات خود را بیشتر کنیم تا مشکلات کشور به حداقل کاهش یابد.