به انقلابي ديگر در اقتصاد و فرهنگ نياز داريم

مجری برنامه در ابتدا از دکتر محسن رضایی اجازه خواست تا روند برنامه به صورت چالشی و متفاوت از گفتگوهای معمول انجام شود. فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس گفت: شما برای انتخاب روند برنامه و طرح سؤال آزاد هستید. در جبهه جنگ هم فرماندهان ما با آزادی اقدام می کردند و قهرمان های بزرگی از میان آنها بیرون آمدند.

رضا رشیدپور گفت: بفرمایید به شما چه بگوییم؟ دکتر رضایی یا سردار رضایی؟

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام پاسخ داد: بهترین نامی که برای خودم قائل هستم "آقا محسن" است که حضرت امام به من گفتند و دوستان رزمنده هم مرا به همین نام صدا می زدند. امیدارم که بتوانم خدمتگزار ملت ایران باشم.  وي افزود:  دکترای من هم که تقلبی نیست . قبل از انقلاب در رشته مهندسی مکانیک در دانشگاه علم و صنعت درس می خواندم و رتبه کنکورم زیر هزار بود. در آن دوران برای بار دوم مبارزه را شروع کردم و نیروهای امنیتی آمدند که مرا دستگیر کنند. در آن موقعيت مخفی شدم و از سال 55 تا زمان پیروزی انقلاب در اکثر شهرها با خانواده ام مخفیانه زندگی کردم. ساواک به دنبال من  و اعضای گروه منصورون بود. بعد از جنگ تغییر رشته دادم به اقتصاد، چرا که مطمئن بودم مشکل اصلی ما بعد از جنگ اقتصاد است. ما اگر از ایستگاه اقتصاد عبور نکنیم، زحماتمان خدشه دار می شود و برای همین لیسانس و فوق لیسانس و دکترا را سر کلاس های دانشگاه تهران نشستم و دکتري اقتصاد را کسب کردم ، اما با این حال لباس سربازی را بر همه چیز ترجیح می دهم و می خواهم آنچه را در توان دارم در طبق اخلاص به اسلام و ملت عزیزم تقدیم کنم. 

مجری برنامه پرسید: انگیزه شما از مبارزه با رژیم شاه چه بود؟ رضایی در پاسخ گفت: حدود صدسال است که ملت ما جنب و جوش عجیبی پيدا كرده است. این حرکت هم از دغدغه امنیت شروع شد. بعد از اینکه روسها به ایران حمله کردند و نیمی از کشور را از دست دادیم. یکباره ملت ما از خوابی بیدار شد و از آن موقع راهش را آغاز کرد. ملت ايران از صد سال پیش متوجه شد که خیلی عقب است و حرکتش را شتاب بخشید. هنگامی که تاریخ ایران را مطالعه می کردم به این سوال می رسیدم که چرا در این هفتاد سال اخیر ملت ما به آرمان هايش نرسیده است. در ماجرای مشروطه، ملی شدن صنعت نفت و واقعه پانزده خرداد، ما به آرمان هايمان نرسیدیم. چه زمانی باید به آرزوهامان می رسیدیم؟ این مساله آرامش را از ما گرفته بود و به همين دليل به جای تحصیل راه مبارزه را انتخاب کردم. در واقع من آن روز  متوجه شدم که هنگام مبارزه است و روز تحصیل نیست.

مجری برنامه پرسید: حالا به آن آرمان ها رسیده ایم؟

استاد دانشگاه جامع امام حسین (ع) گفت: در بخش های مختلف گام های بلند برداشته ایم. در امنیت و دفاع علاوه بر تامین امنیت کشور، خودمان به نقطه ای رسیده ایم که سربازان و فرماندهان ما در سواحل مدیترانه کمک مستشاری می دهند. به قول آقای حسنین هیکل که می گفت: من خیلی موافق ولایت فقیه نیستم اما اگر جای شما بودم دست ولی فقیه را می بوسیدم كه بعد از صدها سال شما به ساحل مدیترانه رسیدید. این اعتراف تحلیلگران برجسته دنیاست. اما در یک بخش هایی ما عقب هستیم. در اقتصاد ، صنعت ، کشاورزی و  معیشت مردم عقب هستیم.

مجری برنامه پرسید: آیا مهم است تا سواحل مدیترانه برویم؟

فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران هشت سال دفاع مقدس در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه شما در دوران جنگ به جوانانی اعتماد كرديد که سنشان حتی زیر بیست سال بود، آیا امروزه نباید همان اعتماد را در به جوانان بسط و گسترش داد؟ گفت: این مبحث دقیقی است چون من این سخن را می شنوم که چرا به جوان ها میدان داده نمی شود. شاید من تنها مسئولی باشم که با صدها جوان کار کرده ام و از بین این جوانان برخي  به خاطر استعدادها و لیاقت های خودشان  به ژنرال هایی بزرگ تبديل  شدند؛ اما چرا امروز مهدی باکری ها، باقری ها، خرازی ها و بقایی ها تکرار نمی شوند؟ برای اینکه در آن زمان ما روشی را به کار می گرفتيم که الان وجود ندارد. آن روش این بود که شما به جوان ها اعتماد کنید و از اشتباهات آنان نترسید. اما بالای سر آن ها کار مربیگري ولي نه با  رويكرد تحکمی انجام دهید. برای مثال مربی شنا وقتی شما شنا بلد نباشید،شما را در آب می اندازد تا ترس شما بريزد ، ولی بعدا شما برای همیشه تبدیل به شناگري ماهر می شويد. بنابرین باید اجازه داد جوانان دل به دریا بزنند و نبايد  از اشتباه آن ها ترسيد. اما اگر در شرایطی قرار بگيريم که از اشتباه جوانان بترسیم نتیجه اش این می شود که جوان ها مخفیانه همان کاری را  که ما از آن هراس داریم ،انجام می دهند ، بدون این كه کنترلی بر روی آنان داشته باشیم. بنابرین باید مانند یک مربی و بدون ترس بالای سر  جوانان ایستاد تا پله پله به قهرماناني  بزرگ تبدیل شوند.

مجری برنامه از دکتر رضایی سوال کرد آیا از شوخی هایی که در فضای مجازی با شما صورت می گیرد ناراحت می شوید؟ دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: نه، اتفاقا برخی از این شوخی ها مفید است. چون یا جنبه  نقد دارد که به آن توجه می کنم تا اگر واقعا عیبی  هست، به اصلاح آن بپردازم و اگر  نه،  حداقل یک فضای پرنشاط به وجود می آید. البته هيچ كس از تخریب خوشش نمی آید. یکی از شوخی های رایج همین بحث است که فلاني چند بار در انتخابات شرکت کرده و موفق نشده است. این در حالی است که من فقط دو بار در انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا شده ام. من توصیه می کنم که شوخی ها وارد فضای تخریب  و به قول ما عشایر، نامردی نشود. نقد موضوع لازم و خوبی است. طنز خیلی خوب است. طنز باعث گسترش شادابی و نشاط در جامعه می شود. باید به سمتی برویم که تخریب در جامعه نباشد. منظورم تخریب شخص خودم نیست؛ زيرا از ابتدای انقلاب، مرتبا از ناحيه ضد انقلاب و منافقين  در معرض تخریب بوده ام؛برای همین هم  از تخریب نمی ترسم؛ اما تخریب واقعا در جامعه فرهنگی ما خوب نیست.