کد خبر: ۳۸۳۴|
تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۳۹۷ - ۱۶:۱۸

دکتر محسن رضایی، دبیر کنونی مجمع تشخیص مصلحت نظام و فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس در کمتر از چهار روز از انتشار یک توئیت جنجال برانگیز پیرامون عملیات کربلای 4، مسئولانه در رسانه ملی حاضر شد و در رابطه با جزئیات این عملیات با شاهد گرفتن سردار آزاده سپاه اسلام سردار قاسم سلیمانی، به سئوال های چالش برانگیز مجری برنامه تلویزیونی حالا خورشید پاسخ داد؛ اتفاقی که در فضای سیاسی و مدیریتی کشور کم تر رخ می دهد و مسئولان سابق و حاضر کمتر می پذیرند که پاسخگوی عملکرد حال و گذشته خود باشند.

محسن رضایی هفته گذشته توئیتی در مورد عملیات کربلای 4 در صفحه مجازی خود منتشر کرد که در میان افکار عمومی جامعه شائبه استفاده ابزاری از این عملیات به عنوان فریبی برای عملیات کربلای 5 را ایجاد کرد؛ شائبه ای که فارغ از ایجاد سئوال و نگرانی میان جمع زیادی از شهروندان کنجکاو و دلسوز، بسیاری از فرصت طلبان سیاسی را بر آن داشت تا از آب گل آلود سوء استفاده کنند و با ملتهب کردن فضای جامعه به تخریب شخصیت فرماندهان نظامی دوران دفاع بپردازند.

افرادی چون مصطفی تاجزاده، حسام الدین آشنا، عطالله مهاجرانی و بسیاری از رسانه های منتسب به اصلاح طلبان در فضای پیش آمده مطالب فراوانی را منتشر کردند که بر خلاف مفهوم واقعی توئیت دکتر رضایی و نیز نظر دیگر فرماندهان ارشد نظامی تلاش داشت بر شائبه ایجاد شده دامن بزند و تخریب فرماندهان ارشد دفاع مقدس را به صورت جدی پیگیری کند؛ هدف شوم و ناپسندی که بر اساس برآوردها تا حدود زیادی محقق شد و افکار عمومی جامعه را حتی در سطح برخی از خانواده های شهدا متشنج کرد.

کار به جایی رسید که آقای آذری جهرمی، وزیر جوان دولت یازدهم نیز وارد این ماجرا شد و با انتشار توئیتی معنادار در حوزه عملیات های دفاع مقدس اینگونه به جامعه القاء کرد که بردار گرامی و شهید ایشان نیز در پی تصمیمات فریبنده فرماندهان دوران دفاع مقدس به شهادت رسیده است!

بر خلاف آنچه که افکار عمومی از توئیت چند روز قبل دکتر رضایی برداشت کرده و بر این باور بودند که وی به صورت مشخص و فردی عملیات کربلای 4 را با هدف فریب دشمن بعث عراق طراحی کرد تا پس از آن عملیات کربلای 5 با موفقیت به پایان برسد، واقعیت موضوع این بود که نه تنها عملیات کربلای 4 بر اساس نظر شورای فرماندهی جنگ و مشخصاً اطلاع حضرت امام خمینی (ره) اجرا شد، بلکه پس از گذشت 24 ساعت از عملیات و اطلاع از ناکامی در رسیدن به اهداف به عملیات فریب تبدیل شد؛ اتفاقی که با هدف فریب ارتش بعث صورت گرفت تا آنها با تصور اینکه ایران دیگر در روزهای آینده عملیاتی نخواهد داشت، صحنه نبرد را ترک کنند و رزمندگان ایرانی با تکرار عملیات بزرگ تر به اهداف مورد نظر خود دست یابند.

راهبرد تبدیل عملیات کربلای 4 از یک عملیات اصلی به یک عملیات فریب آن هم پس از آغاز عملیات و نه پیش از آن موجب شد تا ارتش عراق پس از موفقیت در ناکام گذاشتن عملیات کربلای 4 بسیاری از نیروهای خود را به مرخصی بفرستد و رزمندگان ایرانی در فضای مناسب پیش آمده موفق شوند عملیات غرور آفرین کربلای 5 را طرح ریزی کنند و دستاوردهای بزرگی چون به ثمر رساندن قطعنامه 598 و به فراهم کردن مقدمات پایان جنگ را برای ایران رقم بزنند.

به هر صورت فرمانده سپاه در دوران دفاع مقدس پس از مشاهده روایت های متفاوت و التهابی که در این رابطه در فضای مجازی و واقعی جامعه پیش آمد در رسانه ملی حاضر شد و به صورت شفاف جزئیات عملیات کربلای 4 را تشریح کرد و با پذیرش خطای خود در نگارش دقیق متن توئیت به بسیاری از ابهامات فضای مجازی پاسخ داد؛ پاسخی که ناظر بر آغاز عملیات کربلای 4 به عنوان یک عملیات اصلی و مهم آن هم با نظر شورای فرماندهی جنگ بود و پس از مشاهده ناکامی در فضای رسانه ای آن زمان به عنوان عملیات فریب تبدیل شد تا به مقدمه پیروزی عملیات کربلای 5 تبدیل شود.

در این میان فارغ از محتوای توئیت روزهای گذشته و ابهاماتی که پیرامون آن مطرح شد، آنچه ارزشمند و مهم جلوه کرد مسئولیت پذیری فرمانده سپاه در دوران دفاع مقدس و حضور او در رسانه ملی برای پاسخگویی صریح در رابطه با جزئیات آن عملیات بود؛ پاسخ هایی که مورد تأیید قریب به اتفاق فرماندهان زنده جنگ از جمله سردار سلیمانی قرار گرفت و به اشکال مختلف توسط افراد مختلف به آن اشاره شد.

با این حال دو نکته مهم و قابل تأمل در این فضا وجود دارد که اشاره ای کوتاه به این دو نکته خالی از لطف نیست.

نخست اینکه کسانی که در دوران دفاع مقدس فرسنگ ها از جبهه های جنگ و خاکریزهای نبرد فاصله داشتند و بعضاً با پول بیت المال در کشورهای حامی رژیم بعث عراق در حال تحصیل بودند و بسیاری از آنها نیز در حال حاضر سر در آخور دشمنان این آب و خاک دارند، اکنون چگونه و با چه رویی به خود اجازه می دهند در رابطه با چنین مسئله مهمی اظهار نظر کنند و ضمن تخریب شخصیت رزمندگان سپاه اسلام به تشویش افکار عمومی و ملتهب کردن جامعه بپردازند؟ آیا کسانی که اساساً با ابزارهایی چون سلاح و مفاهیمی چون عملیات نظامی بیگانه اند، از پرداختن اشتباه به این مسئله در پی هدفی جز بهره برداری های سیاسی هستند؟

گذشته از نکته ای که مورد اشاره قرار گرفت، مسئله مهم تر حس مسئولیت شخصیتی چون محسن رضایی نسبت به افکار عمومی و پرسش هایی است که در رابطه با عملکرد او در دوران دفاع مقدس به ویژه از سوی جوانان وجود دارد. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در برنامه حالا خورشید با بیان این مهم که حتی دست جوانان و شهروندانی که پرسش های خود را با دشنام به او مطرح کردند می بوسد، تأکید کرد که پاسخگویی به ذهن های پیگیر و پرسشگر شهروندان جامعه و به ویژه جوانان را از وظایف اصلی خود می داند؛ وظیفه ای که با حضور بیش از یک ساعته او در یک برنامه تلویزیونی جنجالی و بی پرده عملیاتی شد و پاسخگو بودن او را دوباره به افکار عمومی جامعه نشان داد.

به راستی چند درصد از مدیران و مسئولان کنونی کشور حاضر هستند به این شکل خود را در معرض سئوال های چالشی و بعضاً توهین آمیز افکار عمومی قرار دهند و به صورت مشخص در مورد عملکرد چندین و چند ساله خود در حوزه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به افکار عمومی جامعه توضیح دهند؟

شاید اگر همه مدیران و مقامات عالی رتبه کشور با چنین روحیه ای خود را در برابر افکار عمومی جامعه پاسخگو می دانستند، بسیاری از اقدامات غلط گذشته رخ نمی داد و حداقل اینکه بسیاری از اقدامات غلط گذشته برای چندین و چندمین بار تکرار نمی شد.


دکتر رضا رحیمی 
خبرنگار و  پژوهشگر مسائل جغرافیای سیاسی
کلید واژه های مطلب: حالا خورشید ، محسن رضایی ، قاسم سلیمانی
ارسال نظر