یادداشت وارده / یکی از رزمندگان لشکر 17 علی ابن ابیطالب (ع) در دوران دفاع مقدس
شهید مهدی زین الدین، با آن دقت، جدیت، صمیمیت و صراحت لهجه ای که داشت یک ترکیب منحصربفرد و کمیاب از ویژگیهای خاص بود که نمی شد او را ببینی و دوستش نداشته باشی. حتی نمی شد او را ببینی و به او و سبک کارهایش فکر نکنی. حتماً هر ذهن عادی یا نکته سنجی را درگیر خودش، کارهایش و رفتارش می کرد.
علاوه بر ارتباط خاص و صمیمی که بین مهدی زین الدین با رزمندگان لشکر 17 علی ابن ابیطالب (ع) بود، یک صمیمیت آشکار بین زین الدین و فرمانده کل سپاه وجود داشت. زین الدین با احترام بسیار از فرماندهی یاد می کرد و اصرار زیادی بر اجرای دقیق دستورات فرماندهی داشت.
سردار عباس محتاج درباره این ویژگی شهید مهدی زین الدین و مستند کردن کارها به دستورات فرماندهی کل سپاه می گوید: «شهید زین الدین خیلی کم در مقر می ماند. شناسایی ها را خودش شخصاً انجام می داد و معبرها را چک می کرد. بعضی وقتها به من می گفت: شما نیا. می گفتم چرا؟ می گفت: «من که می روم، اجازه دارم که می روم. اگر می خواهی بیایی، باید از آقا محسن اجازه بگیری. چون مسؤولیت داری و ممکن است آسیب ببینی» (ن.ک. شهیدستان، ج 1، ص 67، خاطره عباس محتاج).
حاجی عبدالرزاق شیخ زین الدین پدر شهید هم درباره ولایت پذیری و توجه شهید به سلسله مراتب و دستورات فرماندهی می گوید: «در برابر فرماندهی، بسیار مطیع بود. سردار محسن رضایی در جریان عملیات خیبر از پشت بیسیم به آقا مهدی گفت که امام (ره) امر فرموده باید جزایر مجنون حفظ شود. او به رغم سختی ها و مشکلات از این فرمان اطاعت کرد و به همین خاطر پس از این که جزایر مجنون حفظ شد و عملیات به پیروزی رسید او را فاتح خیبر خواندند» (ن.ک: ماهنامه شاهد یاران، شماره 100، مصاحبه پدر شهید).
برادر محسن رضایی فرمانده کل سپاه در دوران دفاع مقدس هم یکی از ویژگی های برجسته مهدی زین الدین را «ابتکار و خلاقیت در بن بست شکنی در کنار تبعیت و پذیرش دستورات فرماندهی» می داند و می گوید: «برادرمان مهدی، خودش یکتنه، قسمت ضلع غربی جزیره و بخشی از جنوب جزیره دراختیارش بود. آنچنان ماهرانه فرماندهی کرده بود، به برادران بسیجی دستور داده بود کانال کنده بودند و این اولین گره جنگ ما بود که مهدی با تدبیر این گره را باز کرد. مشکل جنگ در روز که یک مشکل [بزرگی] بود که ما معمولا سعی می کردیم در روز با دشمن زیاد نجنگیم، مهدی عزیز [این] طلسم جنگ در روز را شکست. در جزایر ماند، مقاومت کرد و طلسم جنگ در روز را ایشان با قوت الهی و نصرت های خداوند متعال شکست و سد اینکه ما نمی توانیم در روز بجنگیم از بین رفت». سردار رضایی در جای دیگر می گوید: «ويژگي دیگر ايشان، مساله تبعيت و پذيرش ايشان بود. من حتي يك مورد را هم به ياد ندارم كه مهدي تبعيت نكرده، يا دستوري را اجراء نكرده باشد يا مثلا بد اخلاقي كرده باشد. نه تنها بنده، بلــكه فرماندهان ديگر هم تبعيت مهدي را كاملا تاييد مي كنند».
ممکن است فرد یا افرادی که مهدی زین الدین را نشناسند و از قدرت فکری و ذهنی و خلاقیت او بی خبر باشند، تاکید نویسنده این یادداشت بر ویژگی «تبعیت و پذیرش دستورات فرماندهی» را دست کم بگیرند یا آن را برای یک فرمانده نظامی بدیهی بدانند. با این حال باید در نظر بگیریم که اولاً سپاه و لشکر 17 علی ابن ابیطالب (ع) یک سازمان نظامی کلاسیک نبود بلکه تا حد زیادی با نیروهای داوطلب و مردمی کار می کرد، ثانیاً سپاه در آن زمان تازه در حال توسعه سازمان رزم و شکل دهی و تثبیت رویه های جدید خود بود و طبیعتاً برخی امور مدیریتی در یک مسیر تحولی و برخوردار از تعلیق یا در غیاب کلیشه های از پیش تعیین شده بود، ثالثاً ماموریتهای محول شده به زین الدین مثل ماموریت در خیبر شرایط خاصی داشت و اجرای دقیق دستورات سلسله مراتب فرماندهی از دشواری خاصی برخوردار بود، به طوری که او با کوچکترین بهانه می توانست خواستار تغییرات کلی یا جزئی در دستورات شود ولی چنین نمی کرد و به طور آگاهانه، متواضعانه و ایثارگرانه بر اجرای دقیق و کامل دستورات فرماندهی پافشاری می کرد.