کد خبر: ۲۴۶۷|
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۴ - ۱۵:۲۲

به گزارش «پایگاه اطلاع رسانی دکتر محسن رضایی» ششم آبان ماه سال 1366 فرماندهان ارشد سپاه در پایگاه منتظران شهادت

نظر فرماندهان سپاه در سال 66 درباره مسائل کلان جنگ چه بود؟! (گلف - اهواز)  گردهم آمدند تا درباره موضوعات مختلف جنگ، گفتگو کنند. فضای ناشی از صدور قطعنامه 598 و تحولات صحنه نبرد از جمله موضوعاتی است که در این جلسه مطرح و برای آن راه‌حل‌های تاکتیکی و راهبردی جستجو می‌شود.

 

 در این جلسات برادران محسن رضایی، رحیم صفوی، علی شمخانی، غلامعلی رشید، مصطفی ایزدی، محمد باقری، محمدعلی جعفری، احمد غلامپور، حسن دانایی، علیرضا عندلیب و نورعلی شوشتری حضور داشتند.

 

این گردهمایی منجر به تشکیل چند جلسه مهم پیاپی گردید. گزارش اولین جلسه، که خلاصه‌ای از صفحات 1 تا 75 سند شماره 18885 و نوار 26750 مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس می‌باشد، به شرح ذیل می‌باشد:

 

ابتدا، فرمانده کل سپاه به بحث درباره مسائل کلان جنگ، استراتژی و ابعاد مختلف جنگ و سیاست‌گذاری جنگ پرداخت.

 

محسن رضایی گفت: بازنگری در مناطق و تصمیمات یک امر کاملاً طبیعی است. ما مواجه با تغییراتی هستیم که متناسب با آن باید در خودمان تغییر بدهیم. توان رزمی ما، توان رزمی دشمن، تصمیمات و تاکتیک‌های جدید دشمن، اعمال فشارهای جدید جزء تغییرات محسوب می‌شود. در شرایطی که دشمن دست به تغییرات می‌زند، نمی‌شود ما هیچ تغییری در خودمان ندهیم. البته تغییرات دو نوع است: استراتژیکی و تاکتیکی. جمع تغییرات تاکتیکی نیز در استراتژی مؤثرند. از طرف دیگر، اطلاعات، فهم و آگاهی‌های ما مرتب در تغییر است. بنابراین طبیعی است که ما مراحل استراتژیکمان را هر چند وقت یک بار تعیین کنیم و بین این مراحل هم تفاوت‌هایی باشد. پس مثلاً جایی که امسال می‌جنگیم با جای سال گذشته طبیعی است که تغییرات داشته باشد. البته یک سری اصول حاکم هست؛ مثلاً اینکه کرکوک، موصل، بغداد، بصره، و تأسیسات نفت و برق و این‌ها جزء اهداف‌اند که در رسیدن به این اهداف تاکتیک‌ها و توان‌های مختلف به کار گرفته می‌شود. این طور نیست که اگر در اهداف ثبات باشد، در روش‌ها، برخوردها و سازمان‌دهی‌ها هم یک ثباتی باشد. مخصوصاً اینکه عامل تصمیم‌گیرنده که خود ما هستیم، چه بخواهیم و چه نخواهیم تغییر پیدا می‌کنیم؛ در فهم، اطلاعات و … بنابراین چطور می‌شود با تغییر در دشمن، تغییر در توان، تغییر در فهم و اطلاعات، تغییر نداشته باشیم؟ اصلاً بدون تغییر ما نمی‌توانیم زندگی کنیم و به اهدافمان برسیم.

 

حال بحث این است که با یک نگاهی به سال گذشته، ببینیم امسال و سال آینده چه می‌خواهیم بکنیم. کلاً مأموریت‌هایی که در قبال جنگ می‌خواهیم داشته باشیم چه تغییراتی نسبت به قبل داشته باشیم. ما جنگ را چگونه می‌خواهیم به پایان ببریم؟ آیا با یک برخورد نظامی کور می‌خواهیم همه‌چیز را خراب کنیم تا به بغداد برسیم و روی ویرانه‌های بغداد یک نظام درست کنیم؟ آیا با یک حرکت سیاسی ذلت‌بار جلو برویم. گفتیم که ما در جنگ با عراق باید از سه پارامتر مهم نظامی، سیاسی و اجتماعی استفاده کنیم. در بُعد نظامی هدف ما ماشین جنگی و اقتصاد عراق است. در بُعد سیاسی از دوستان دشمن بکاهیم و بر دوستان خودمان بیفزایم. در بعد اجتماعی هم گام‌به‌گام حاکمیت اجتماعی رژیم عراق را از صحنه عراق حذف کنیم. این سه بُعد را باید با هم پیش ببریم. البته به قول نویسندة "هنر جنگ" بهترین فرمانده آن است که طرف مقابل را سالم ببلعد؛ یعنی کلاً همه حکومت و تشکیلات حریف را در اختیار بگیرد نه اینکه منهدم کند. منتها اگر نتوانستیم از روی اجبار و کراهت، با انهدام از دست دشمن خارج می‌کنیم. مثلاً از این پنجاه، شصت هزار اسیر عراقی، بیست هزار دارند ثبت‌نام می‌کنند برای جنگ علیه رژیم عراق. هرماه 300 تا 400 نفر عضوگیری می‌شوند.

 

یا در بُعد سیاسی مثلاً از کنفرانس غیرمتعهدها برای فشار به دشمن استفاده کنیم. آقای فیدل کاسترو گفته شوروی‌ها مشکلات دارند، زیاد با شما همکاری نمی‌کنند، به آن‌ها فشار نیاورید ولی قول داده که از کنفرانس غیرمتعهدها به نفع ما و علیه امریکا استفاده کند. در بُعد اجتماعی هم با کمک و همکاری با مردم عراق و حل مشکلاتشان، تلاش کنیم حاکمیت اجتماعی رژیم عراق از بین برود و حاکمیت اجتماعی اسلام جایگزین بشود. اگر ما بتوانیم در این سه بُعد پیش برویم، رژیم عراق سقوط می‌کند.

 

فرمانده کل سپاه در بُعد سیاسی جنگ نمونه دیگری مثال زد: امسال امریکا می‌خواست از یک نقطه وحدتی که در دنیا علیه ما بود که ایران نباید در عراق پیروز شود استفاده کند. البته تا اینجا را همه دنیا قبول داشتند که ما نباید پیروز شویم، اما از اینجا به بعد اکثراً اختلاف داشتند در اینکه ایران از بین برود، امریکا بیاید در منطقه. آمریکایی‌ها سیاست زیرکانه‌ای به کار بردند. قطعنامه‌ای علیه ایران صادر کردند ] قطعنامه 598[و از همه امضا گرفتند و گفتند اگر ایران قبول کرد که خب؛ اگر قبول نکند مجبور است با همه درگیر شود و می‌خواستند از همین درگیری برای از بین بردن ما استفاده کنند. ما در قبال این قطعنامه موضع صریحی نگرفتیم، و شروع به کار سیاسی کردیم. آقای لاریجانی رفت با تک‌تک اعضای شورای امنیت صحبت کرد که این قطعنامه 17 اشکال دارد، مثلاً مرز بین‌المللی که در آن آمده، مشخص نیست. مرز بین‌المللی از نظر کی؟ طبق قرارداد الجزایر؟ آن را که عراق قبول ندارد. … که بعضی قبول نکردند و گفتند شما سفسطه می‌کنید. بعضی هم مثل آلمان، شوروی و چین گفتند شاید این‌ها درست می‌گویند و به این صورت وحدت آن‌ها علیه ما از بین رفت. این یک کار سیاسی بود. حالا اگر ما در ابتدا شمشیر می‌کشیدیم که نه، ما تا بغداد می‌رویم. برویم چه کنیم؟ ما روابط انسانی، روابط سیاست خارجی‌مان این‌هاست. یک حرکت کور نظامی بکنیم برویم تا بغداد یا ...؟ با این کار گیج شده‌اند که چرا نتوانسته‌اند با ما کاری بکنند.

 

نظر فرماندهان سپاه در سال 66 درباره مسائل کلان جنگ چه بود؟!

پایگاه منتظران شهادت (گلف-اهواز)

 

در ادامه جلسه چند تن از برادران عنوان کردند که طرح مسائل سیاسی، در توان نظامی اثر می‌گذارد. وقتی صحبت از صلح و سازش می‌شود، مردم بچه‌هایشان را به جبهه نمی‌فرستند، مسئولان شُل می‌شوند، در مردم تردید ایجاد می‌شود. مسئولان کشور این هفته در نماز جمعه می‌گویند صلح می‌کنیم، هفته دیگر می‌گویند نمی‌کنیم.

 

محسن رضایی در پاسخ این موضوع گفت: این به خاطر بی‌اعتمادی خود ماست، یعنی به خاطر همین تفکری است که الآن در ما هست. چرا نمی‌گویند این حرف‌هایی که مسئولین می‌زنند ممکن است برای فریب دنیا باشد؟ فعالیت سیاسی مکمل فعالیت نظامی است. کشت ما کار نظامی است و میوه‌اش در میدان سیاست به دست می‌آید. اگر کشت نکنیم دست ما خالی است، کسی ما را تحویل نمی‌گیرد. ما تا زمانی که قدرتمند نشویم سیاست ما، اقتصاد ما، حتی نظام دینی ما شکل نخواهد گرفت. حضرت امام هم همین را می‌گویند، می‌گویند که "جهاد در رأس احکام است." در سه بُعد نظامی، سیاسی، اجتماعی، در تقدم اول جهاد یعنی عملیات نظامی است؛ بُعد سیاسی و اجتماعی، ثمرة بُعد نظامی است، عملیات منظم و نامنظم. موقعی باید به کار سیاسی بپردازیم که دستمان پُر باشد و اگر این تقدم و هماهنگی نباشد ممکن است بهره نگیریم یا به انحراف کشیده شویم، یا ضعیف‌تر شویم.

 

در ادامه جلسه، بحث "تغییرات" که در ابتدا مطرح شده بود، دنبال شد. فرمانده کل سپاه گفت: درحال‌حاضر حدود یک پنجم توانمان در عملیات نامنظم صرف می‌شود، اولین تغییر این باشد که این را افزایش دهیم و به دو پنجم برسانیم. دومین تغییر این است که باید در جنگ منظم به یک روش غافل‌گیری صد در صد مطمئن برسیم. سومین تغییر اینکه به مرور در جبهه جنوب توان زرهی، مکانیزه، آتش و این نوع مسائل را بالا ببریم و در جبهه شمال غرب، هلی‌کوپتر و نیروهای پیاده را افزایش دهیم.

 

غلامعلی رشید نیز افزود که باید قدرت اطلاعاتی‌مان را افزایش دهیم و رحیم صفوی هم بر افزایش تعداد جبهه‌ها، مثلاً به پنج جبهه، تأکید کرد تا بتوان قوا و توان دشمن را تجزیه کرد. محسن رضایی ضمن تأیید این موضوع، گفت که این همیشه در خواسته‌هایمان بوده ولی تحقق نیافته است که شاید با تقویت قرارگاه رمضان، تحقق یابد. محسن رضایی اضافه کرد: تغییر دیگر، بُعد اجتماعی است که کمک به مردم عراق از جنبه‌های مختلف مثلاً در شمال عراق کارِ دارو و درمان بکنیم. در زمینه کشاورزی به آن‌ها مشاوره بدهیم. روابط اجتماعی‌مان را با مردم شمال عراق تقویت کنیم. با تقویت امکانات رادیویی و تلویزیونی اختناق داخل عراق را بشکنیم. چنان کار روانی در عراق و روی سربازان عراقی صورت گرفته که هنوز فکر می‌کنند به محض اینکه اسیر شوند، سرشان را می‌بُریم.

 

محسن رضایی در پایان این بحث تأکید کرد: به هر صورت، دو مسئله مهم و ریشه‌ای که باید روی آن فکر کنیم؛ یکی روش غافل‌گیری و تضمین در غافل‌گیری در جنوب است، از انتخاب زمین گرفته تا مسائل مختلف دیگر، و یکی مسئله تقویت قرارگاه رمضان است

 

(ریز مذاکرات بخش دوم این جلسه که در آن، استراتژی عملیاتی جمهوری اسلامی مطرح شد و پس از طرح کلیات این استراتژی، به بررسی استان کرکوک عراق و اهمیت آن در این استراتژی پرداخته شد؛ در گزارش بعدی منتشر خواهد شد)

ارسال نظر
انتشار یافته:
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۲
مقدسی اراک
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۹/۲۵
0
0
سلام تشکر میکنم از اطاع رسانی که انجام می دهید لطفا به همیشه فرمانده ام مالک اشتر امام ورهبرم بگوید ای. جعبه سیاه انقلاب و جنگ ناگفته ها را بگوی. تا همه بدانند.برای حفظ نظام وانقلاب به فرمانده و یاران شهید شان. ورزمندگان چه گذشت؟