دوم شهریورماه سالروز شهادت فرمانده وقت اطلاعات سپاه و عضو شورای
عالی سپاه پاسداران است؛ مردی که در سال 1355 برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و
موفق به تحصیل در رشته مهندسی مکانیک شد. او همزمان با اوج گیری نهضت اسلامی در
ایران به همراه دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا، در تظاهرات دانشجویی علیه رژیم
پهلوی شرکت می کرد و شدت فعالیت او به حدی بود که دو بار توسط پلیس آمریکا دستگیر
شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دکتر رضایی، سردار شهید "سید کاظم
کاظمی"
در سال 1336 در بخش «آرادان» شهرستان گرمسار، دیده به جهان گشود. پس از گذراندن
دوران کودکی در زادگاهش، در سن شش سالگی به همراه خانواده به شهرستان «گرگان» نقل
مکان کردند. آنچه در ادامه می خوانید بخشی از زندگانی پر
برکت این شهید بزرگوار است.
با توجه به نوع کار پدر که به شغل کشاورزی مشغول بود، سید کاظم از
همان ابتدا با مشکلات و سختیهای زندگی آشنا شد و از زمانی که خود را شناخت در کمک
به خانواده کوتاهی نکرد. او در خانوادهای مؤمن و متقی پرورش یافت و از همان دوران
کودکی و نوجوانی، اهمیت خاصی برای ادای فرایض دینی و مذهبی قایل بود. در دوران
تحصیل نیز دانشآموزی کوشا، فعال و اهل مطالعه بود.
در اواخر سال 54 برای دومین بار توسط ساواک دستگیر شد و به مدت 10
شبانه روز در کمیته ی مشترک ضد خرابکاری ساواک و شهربانی مورد شکنجه قرار گرفت.
اما با هوشمندی خود کمترین سرنخی به دژخیمان نداد. پس از چندی با کمک و تشویق پدرش
برای ادامه تحصیل به «آمریکا» رفت و موفق به تحصیل در رشته مهندسی مکانیک شد،
بعدها از طریق دوستان قدیمیاش به انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا راه
یافت و در فضای جدید، فعالیتهای سیاسی - مذهبی خود را ادامه داد.
با
تمام توان از امام خمینی (ره) پیروی کنید
با اوج گیری نهضت، تمام اوقات خود را صرف مبارزه کرد که
در نتیجه دوبار توسط پلیس آمریکا به دلیل همین فعالیتها دستگیر شد. شهید کاظمی از
جمله کسانی بود که در جذب و آگاه کردن جوانانی که برای ادامه تحصیل به آمریکا میآمدند،
نقش مؤثری داشت. به دلیل زحمات و تلاش مخلصانه و شبانهروزی، وی را به عنوان معاون
انجمن اسلامی ایالت محل زندگی انتخاب کردند، که بعدها مسئولیت همین انجمن به عهده
او گذاشته شد.
وی در نامهای از (آمریکا) خطاب به خواهر و برادران مینویسد:"مواظب گروهکها باشید؛ مبادا در دامان
آنها بیفتید، با تمام توان از امام خمینی (ره) پیروی کنید که اسلام راستین در وجود
این مرد خدا نهفته است."
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در دوازدهم اسفند سال 1357،
تحصیل در خارج کشور را رها کرده و به میهن اسلامی بازگشت و با شور و شعف وصفناپذیری
در خدمت انقلاب شکوهمند اسلامی قرار رفت. سید کاظم در فروردین سال 1358 با گذراندن
دوره آموزش عمومی سپاه در پادگان امام علی (ع) به عضویت سپاه درآمد.
شهید کاظمی در سازمان
اطلاعاتی کشور
محسن رضایی فرمانده وقت
سپاه درباره او میگوید: "شهید کاظمی از برادران قدیمی و مخلص سپاه و یکی از
افرادی است که در شکلگیری سازمان اطلاعاتی کشور نقش به سزایی داشته است. در آن
زمان با اینکه حداقل فرصت برای آموزش و کادرسازی و تهیه مقررات وجود داشت، در سایه
مجاهدتها و تلاش شبانهروزی افرادی مثل این سردار گمنام و دلاور اسلام، تشکیلات
اطلاعات شکل گرفت و در بحرانهای اول انقلاب (به خصوص سالهای 1358 تا 1360) عظمت
و اقتدار انقلاب و اسلام در دنیا به نمایش گذاشته شد".
پس از گذراندن مراحل
مختلف مسئولیتی در واحد اطلاعات سپاه و کاهش تهدیدهای داخلی، به درخواست استانداری
سیستان و بلوچستان و موافقت فرماندهی سپاه به این استان عزیمت کرد و در سمت معاونت
سیاسی – امنیتی استانداری سیستان و بلوچستان مشغول کار شد.
شهید کاظمی در این
استان زحمات زیادی را متحمل شد و در مبارزه با اشرار و قاچاقچیان مواد مخدر تلاش
همه جانبهای را انجام داد. پس از اتمام ماموریت در این منطقه محروم، وزارت کشور و
جهاد سازندگی از او تقاضای همکاری کردند. اما هیچ یک از این پیشنهادات، نمیتوانست روح پرتلاطم او را اقناع سازد و با
آنکه به وجود وی در آنجا نیاز داشتند، مجدداً به سپاه بازگشت و با همان شور و
اشتیاق اولیه در سمت سرپرستی واحد اطلاعات و عضو شورای عالی سپاه فعالیت شبانه
روزی خود را ادامه داد و تحرک قابل توجهی در شبکه اطلاعاتی سپاه ایجاد کرد.
سید کاظم علاقه خاصی
به جبهه و رزمندگان اسلام داشت. در مواقع ضروری خصوصاً هنگام عملیاتها حضوری فعال
داشت و برای اینکه از موقعیت مکانی و خطوط دفاعی رزمندگان دقیقاً آگاهی پیدا کند،
در خطوط مقدم جبهه حاضر میشد و در مقابل برادرانی که میگفتند نیازی نیست شما به
خط بیایید، میگفت "آنچه را انسان با چشم خود ببیند بهتر میتواند
تصمیم گیری کند، تا اینکه روی کاغذ برایش توضیح دهند".
تبسمی که برایش جانمان
را خواهیم داد!
او به راستی از
سربازان گمنام امام زمان (عج) در سپاه بود، نسبت به ائمه اطهار (ع) عشق و علاقه
خاصی داشت. زیارت عاشورا را همیشه میخواند. با قرآن مأنوس بود. صبحها بدون تلاوت قرآن از خانه خارج نمیشد. نسبت به حضرت
امام خمینی(ره) شناختی عارفانه داشت. به ایشان عشق میورزید و وقتی نام امام را میبردند،
چهرهاش برافروخته میشد.
یکی از مسئولان این
شهید والامقام نقل میکند "هرگاه به او کاری واگذار میشد و میخواستیم از
انجام آن مطمئن شویم، میگفتیم این مأموریت قلب امام را شاد میکند و وقتی خبر آن
به حضرتشان برسد، تبسم بر لبان ایشان مینشیند. او خندهای میکرد و میگفت «همه
ما فدای یک تبسم امام» و تا پای جان میایستاد و آن کار را به نتیجه میرساند. او مانند رودی
خروشان و دریایی متلاطم در تکاپو و تلاش و حرکت بود".
عاقبت سردار رشید سپاه
اسلام و فرزند برومند امام روحالله، در سحرگاه دوم شهریور ماه سال 1364 و همزمان
با شهادت مولا و جد بزرگوارش امام محمد باقر(ع)، همراه تعدادی از برادران رزمنده
برای بازدید از خطوط مقدم جبهه جنوب در منطقه طلاییه، از طریق آب در حال حرکت
بودند که بر اثر اصابت ترکش گلوله توپ به سختی مجروح و به درجه رفیع شهادت نایل شد.
نحوه عروج آسمانی:
شهید حسینی فرمانده
تیپ اطلاعات که در لحظه شهادت کنار او حضور داشت، چنین نقل کرده است "وقتی در داخل قایق، ترکش به سر شهید کاظمی اصابت کرد، از جای خود برخاست و دستها
را به سوی آسمان بلند کرد و با خدایش راز و نیاز کرد و لحظهای بعد در کف قایق به
سجده رفت و آنگاه شهید شد".
خیلی جالب بود که ایشان در آمریکا تحصیل می کردند.و اینچنین تعصبی داشتند که به کشور بازگردند.و به مردم خدمت کنند.