کد خبر: ۲۴۹۷|
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۴ - ۱۹:۴۱
شهید باقری می‌تواند نقش محوری و اساسی برادران عزیز آقایان محسن رضایی، فرمانده سابق کل سپاه؛ رحیم صفوی، فرمانده کل سپاه؛ عزیز جعفری؛ احمد متوسلیان؛ مرتضی صفاری؛ و شهدایی چون صیادشیرازی و نیاکی را برای ما روشن کند.

نقش و جایگاه شهید حسن باقری در جنگ هشت ساله


به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دکتر محسن رضایی،سندی که در زیر می‌آید، متن سخنرانی سردار غلامعلی رشید، جانشین فرماندهی ستاد کل نیروهای مسلح، است که در نوزدهمین سالگرد شهادت شهید حسن باقری، اندیشه‌ها و خدمات این شهید بزرگوار بررسی و یاد و خاطره این شهید گرامی ، کنگره احیای اندیشه و تفکر سرلشکر شهید حسن باقری ایراد کرده است.


بسم آ... الرحمن الرحیم... همان‌طور که سردار جعفری اشاره کردند، امسال و سال‏های گذشته به ابتکار سردار رضایی، فرمانده سابق سپاه و سردار صفوی، فرمانده سپاه کنگره‌هایی در راستای تبیین اندیشه‌های سرداران شهید در شهرها و استان‌ها تنظیم شد و جمعی از خواهران و برادران عزیز در راستای تداوم راه شهدا تلاش کردند. در این میان، شهید باقری مظلوم مانده و برای وی یادبودی برگزار نشده بود تا اینکه امسال این مسئولیت بر عهده من گذاشته شد؛ مسئولیتی که با کمال میل پذیرفتم و تمام تلاشم این است که ان شاءا... تا سال آینده بتوانم در راستای تبیین اندیشه‌های بلند و دفاعی این شهید بزرگوار قدمی بردارم.

بحث خود را ذیل دو موضوع کلی مطرح می‌کنم. نخستین موضوع درباره جنگ و احیای اندیشه‌های ایشان در هشت سال دفاع مقدس و نحوه برخورد جامعه و اندیشمندان کشور در قبال آن؛ و موضوع دوم راجع به شخصیت شهید بزرگوار شهید حسن باقری است. بیش از دو دهه از آغاز تجاوز سراسری ارتش عراق به ایران اسلامی و بیش از سیزده سال از پایان آن می‌گذرد، در طول این مدت، مسئله جنگ و نحوه برخورد با آن یکی از اساسی‌ترین و محوری‌ترین مسائل فرا روی جامعه و اندیشمندان سیاسی، نظامی و فرهنگی بوده است. وقوع جنگ به علت ماهیت، اهداف و ابعادش به طور عمیقی ملت ایران را تحت تأثیر قرار داد. با توجه به شرایط خاصی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی با آن روبه رو بودیم و نیز به دلیل فاصله اندک بین پیروزی انقلاب تا جنگ و حضور گسترده نیروهای مردمی در صحنه‌های مختلف، طولانی شدن مدت مبارزه و ابعاد و دامنه آن، جنگ به بروز تحولات زیادی در عرصه‌های مختلف منجر شد. دوستان و محققان ما در سپاه این سیزده سال پس از جنگ را به دو دوره تقسیم‌بندی کرده‌اند. نخست دوران پنج ساله‌ای که بلافاصله بعد از پایان جنگ آغاز و به‌نوعی غفلت از دوران جنگ تلقی می‌شود که متأثر از مباحث توسعه اقتصادی و فاصله‌ای است که کشور از جنگ می‌گیرد؛ موضوعی که جای تأمل دارد، چرا که هنوز عزیزان ما در چنگال رژیم عراق اسیرند و هیچ‌گونه قرارداد صلحی بین ما و عراقی‌ها منعقد نشده است. پس از این دوران، دوره دوم آغاز می‌شود که ما آن را دوره رجوع مجدد می‌نامیم؛ دورانی که از سال‏های 1372 و 1373 به بعد، با رویکردی ارزشی نسبت به جنگ و متأثر از ناهنجاری‌هایی که از اجرای برنامه‌های توسعه اقتصادی و تهاجم فرهنگی دشمن پدید می‌آید، آغاز می‌شود. مقام معظم رهبری در سال‏های 1371 و 1372 نظریه تهاجم فرهنگی را مطرح می‌کنند. متأثر از این دوره، دو نگرش نسبت به جنگ در طول این سیزده سال بعد از جنگ به وجود می‌آید، نگرش نخست، نگرشی فرهنگی و ارزشی نسبت به جنگ است و تلاشی سیاسی فرهنگی برای ساماندهی اوضاع در چهارچوب همان فرهنگ دفاع مقدس محسوب می‌شود که به صاحبان جنگ، یعنی رزمندگان، فرماندهان ارتش و سپاه، خانواده‌های شهدا، دردمندان انقلاب و کسانی که دغدغه ادامه راه امام و راه شهدا را دارند، متعلق است و نگرش دوم، نگرشی است که در طول این سیزده سال فرصت حضور پیدا کرده و به اعتقاد ما، در دهه نخست انقلاب نیز دیده می‌شد.

         نقش و جایگاه شهید حسن باقری در جنگ هشت ساله

 برای نمونه، به یاد دارم که گاهی، برخی از کسانی که همین نگرش، یعنی عدم اعتقاد به بازسازی ارزش‌های دفاع مقدس را دارند، در آن ایام نیز، هنگام حضور موقت در جبهه، پیشنهاد عقب‌نشینی و پایان دادن به جنگ را ارائه می‌دادند. طبق این نگرش، جنگ به پایان رسیده و اوضاع تغییر کرده است؛ بنابراین، اعاده ارزش‌های دفاع مقدس امکان‌پذیر نیست. البته، نگرش نخست باید تغییر و تحولی در نحوه برخورد با جنگ و احیای ارزش‌های دفاع مقدس در خود پدید آورد، چرا که نمی‌توانیم صرفاً با تکیه بر ابعاد حماسی و عاطفی جنگ، ارزش‌های دفاع مقدس و راه شهدا را ادامه دهیم. درست است که ابعاد حماسی و عاطفی جنگ در زمان وقوع آن کارکرد بیشتری داشت، اما در چنین ایامی که سیزده سال از پایان جنگ می‌گذرد، باید در همه ابعاد، از جمله در برجسته کردن وجه عقلانی جنگ تحولی را در خود پدید آوریم، چرا که در زمان جنگ، حقیقتاً جوهر و ذات آن امری عقلانی بود، بسیاری از تصمیمات سیاسی نظامی مبتنی بر محاسبات علمی و عقلانی اتخاذ می‌شد، بارها، بررسی، شناسایی و طرح‌ریزی یک عملیات بر اساس محاسبات علمی و عقلانی چندین ماه به طول می‌انجامید؛ بُعدی که باید برجسته و بیان شود. در واقع، با روایت صحیح از جنگ مظلومیت‌ها و حماسه‌ها نشان داده می‌شود و با پاسخ به پرسش‌هایی که در طول این سیزده سال برای نوجوانان، جوانان و همه مردم درباره جنگ پدید آمده است با برپایی نمایشگاه، کنگره و با پرهیز از سطحی گرایی و ظاهرگرایی حقایق جنگ روشن می‌شود. در واقع، باید از روش‌هایی که به صورت اجباری فرهنگ دفاع مقدس را گسترش می‌دهد، خودداری کنیم و با نگاه جسورانه‌ای به جنگ، ناگفته‌ها و حقایق آن را که در دل سرداران و امرای ارتش و رزمندگان نهفته است، بازگو کنیم؛ تحولی که باید رخ دهد تا در نتیجه آن، احیای هر چه بیشتر ارزش‌های دفاع مقدس را شاهد باشیم. اما درباره خود شخصیت بزرگوار شهید حسن باقری باید گفت که با توجه به فرصت کمی که در اینجا وجود دارد، با روش جدیدی به تعیین نقش جایگاه شهید باقری در جنگ می‌پردازیم؛ روشی که باید بیشتر روی آن کار انجام شود و ان شاءا... در بیستمین سالگرد شهادت این بزرگوار در بهمن‌ماه سال 1381 به طور کامل‌تری ارائه خواهد شد. عنوان کلی این روش که به کمک دوستان و محققان ما در سپاه تنظیم شده است بازخوانی تحولات سیاسی نظامی جنگ بر اساس اصول و چهارچوب کلی با تعیین نقش و جایگاه شهید باقری در جنگ است. البته، این عنوان را می‌توانیم به صورت سرداران شهید و بازخوانی تحولات سیاسی نظامی جنگ به دیگر سرداران شهید نیز تعمیم دهیم. بدین ترتیب، با این روش می‌توانیم گام بلندی در راستای تبیین اندیشه‌های این شهید بزرگوار برداریم. انجام این اقدام از دو طریق امکان‌پذیر است، یعنی هم می‌توانیم با تبیین و توصیف نقش و جایگاه شهید باقری تحولات سیاسی نظامی را بازخوانی کنیم و هم از طریق بازخوانی تحولات سیاسی نظامی جنگ، به نقش برجسته شهید باقری دست‌یابیم. در واقع، در صورت به‌کارگیری درست این روش درباره شهید باقری از یک طرف، به تحولات سیاسی نظامی و از طرف دیگر، به نیروهای محرکه و قدرت دفاعی جدید ایران پی خواهیم برد و حتی به تجویز و ارائه چه باید کرد نیز دست می‌یابیم. بخش اعظمی از اسناد و مدارکی که در اختیار داریم در گرو شناخت زندگی عارفانه و پرشکوه انسان‌های بزرگی، مانند شهید باقری نهفته است؛ بنابراین، باید برای بازخوانی تحولات جنگ این اسناد و مدارک را بررسی کنیم. ان شاءا... به کمک این روش تاریخ جنگ نیز بیان می‌شود؛ زیرا، ممکن است حقیقت این تاریخ نیز مانند تاریخ‌های دیگر پوشیده باشد؛ بنابراین، دیگر برای دستیابی به حقایق جنگ یا باید به سراغ سردارانی که در جنگ نقش داشته‌اند و در حال حاضر، نیز در قید حیات‌اند یا سرداران شهیدی، مانند شهید باقری که قلم توانایی داشته‌اند، برویم. در این راستا، 7500 صفحه دست نوشته، منبع عظیمی است که در آن، شهید باقری کار بیان و تفسیر جنگ را به عهده گرفته است.

آن فاصله‌ای هم که مورخان گفته‌اند برای تمیز اهم از مهم و اصل از فرع باید از یک حادثه تاریخی به اندازه یک نسل زمان بگذرد، به نظر می‌رسد تا حدودی سپری شده است. البته، برخی از مورخان معتقدند که باید از اسناد و مدارک نیز فاصله گرفت؛ موضوعی که به آن معتقد نیستیم، زیرا، از نظر ما، اسناد و مدارک حقایق انکارناپذیر جنگ‌اند و بر اساس اسناد و مدارک باقی مانده از شهدا می‌توانیم تحولات جنگ را بازخوانی کنیم.

مطالعه تاریخ هشت‌ساله دفاع مقدس تصویر روشنی را از شخصیت‌های برجسته‌ای که مسئولیت جنگ بر عهده آن‌ها بوده است، به ما ارائه می‌دهد. البته، برای دست‌یابی بدین امر باید کلیت تاریخ هشت‌ساله دفاع مقدس را از دیدگاه عمومی‌تر و کلی‌تری بررسی کنیم. امید است که روش به کار گرفته شده در قبال شهید باقری ما را به این نتایج برساند، یعنی هم به خود شخصیت و نقش این شهید بزرگوار در جنگ پی ببریم و هم با شنیدن حقایق جنگ از زبان وی به درک و فهم بهتری از کلیت جنگ دست‌یابیم. نکته دیگری که لازم است درباره سرداران شهید رعایت شود، اینکه نباید این فرماندهان را به‌گونه‌ای دست‌نیافتنی معرفی کنیم، به‌طوری‌که نسل نوجوان و جوان ما احساس کند از ادامه راه آن‌ها عاجز است. در این راستا، با به‌کارگیری روش مزبور در قبال شهید باقری می‌توانیم به پرسش‌های زیر پاسخ دهیم: چگونه والدین بزرگوار این شهید در تربیت اسلامی وی نقش داشتند و ساختار ذهن و بنیان فکری و اعتقادی او را شکل دادند؟ چگونه این تربیت اسلامی در دوران جوانی و نوجوانی و کودکی او شکل گرفت؟ چگونه به انقلاب وارد شد؟ آغاز جنگ به چه صورت بود و چگونه بر ما تحمیل شد؟ علل ناکامی ایران در شش ماهه نخست جنگ و علل موفقیت آن در سال دوم و سوم جنگ چه بود؟ چرا ما در خرمشهر مقاومت و در نخستین روزهای جنگ، در مقابل دشمن عقب‌نشینی کردیم؟

شهید باقری می‌تواند نقش محوری و اساسی برادران عزیز آقایان محسن رضایی، فرمانده سابق کل سپاه؛ رحیم صفوی، فرمانده کل سپاه؛ عزیز جعفری؛ احمد متوسلیان؛ مرتضی صفاری؛ و شهدایی چون صیادشیرازی و نیاکی را برای ما روشن کند. برای نمونه، من سردار قاسم سلیمانی را که در حال حاضر، فرمانده نیروی قدس سپاه است، نمی‌شناختم تا اینکه در سال 1360 شهید باقری در یادداشت‌هایشان از برادری نام برد که از اطراف کرخه کور به سمت نیسان نزدیک می‌شود و فرماندهی گردان عده‌ای از بچه‌های کرمان را بر عهده دارد؛ انسان با شهامتی که می‌تواند فرمانده تیپ شود. پس از این، زمانی که برادر محسن رضایی در حال تشکیل تیپ جدید بود، شهید باقری برادر سلیمانی را به وی پیشنهاد کرد. بدین ترتیب، حکم فرماندهی تیپ 41 ثارا... به ایشان داده شد. این امر نشان می‌دهد که شهید باقری در کشف بسیاری از فرماندهان مؤثر بود. برای تعیین نقش شهید باقری در جنگ می‌توانیم از روش بازخوانی تحولات سیاسی نظامی جنگ استفاده کنیم، پنج محور اساسی که باید روی آن‌ها کار شود، عبارت‌اند از: 1) چهارچوب کلی؛ 2) شناخت صحیح از دشمن؛ 3) تعیین راه برد کلی؛ 4) تعیین استراتژی عملیاتی؛ و 5) بسیج منابع و نیروهای انسانی و فرماندهی در صحنه عمل. همچنین، باید نقش شهید باقری در این پنج محور نیز بررسی شود. در مورد نکته نخست باید گفت که غافلگیری در برابر تهاجم دشمن به اشغال بخش‌هایی از غرب کشور منجر شد. در نتیجه، در نخستین سال جنگ، با معضل سلطه سنگین روانی و فیزیکی دشمن روبه رو شدیم. در شش ماهه نخست آن سال، همه از سایه سنگین نظامی دشمن هراسان بودند. آن‌ها افزون برآنکه شهرهای خرمشهر، بستان، موسیان، دهلران، قصر شیرین را در اشغال خود داشتند، بعضی از شهرها، مانند آبادان را نیز محاصره کرده و تا پانزده کیلومتری جنوب غرب اهواز پیش آمده بودند. در بعضی از محورها، دشمن هنوز حالت تهاجمی داشت، نه دفاعی. حال این پرسش مطرح است که نقش شهید باقری در این مورد چه بود؟ وی در نخستین گام، به شناخت درست از دشمن پرداخت. در واقع، مشخص کردن نحوه آرایش و استقرار دشمن ضروری و لازم است و شهید باقری خود، بنیان‌گذار اطلاعات سپاه در جنگ بود. از دهلران تا آبادان پانزده تا بیست محور عملیاتی وجود داشت و وی با افراد مستقر در این محورها در ارتباط بود و هفته‌ای یک‌بار در گلف با آن‌ها تشکیل جلسه می‌داد. همچنین هفته‌ای یک‌بار نیز با ارتشیان جلسه داشت و بدین ترتیب، ارتش و سپاه در کنار یکدیگر دشمن را تجزیه‌وتحلیل می‌کردند و پس از شش ماه تا یکسال بعد، نتایج کار ایشان، یعنی بنیان‌گذاری سازمان اطلاعاتی سپاه و ترسیم وضعیت موجود دشمن و چشم‌انداز آینده و تجزیه‌وتحلیل و پیش‌بینی که اساس تمام عملیات‌ها بود، معلوم شد. نکته درخور توجه آنکه شهید باقری بر اساس اطلاعات، تحرکات دشمن را پیش‌بینی نیز می‌کرد. برای نمونه، زمانی که شهید نیاکی فرمانده لشکر 92 زرهی شده بود، یک شب طی تماسی با برادر صفوی، تشکیل جلسه‌ای را خواستار شد. بدین ترتیب، من به همراه برادر صفوی و شهید باقری در مقر لشکر 92 حاضر شدیم. در این زمان که ششمین ماه از جنگ را پشت سر می‌گذاشتیم، بیش از هرچیز از وضعیت دشمن نگران بودیم و شهید باقری توانست به بهترین نحوی وضعیت دشمن را توصیف کند. وی همچنین، پیش‌بینی کرد که خلأ‡ موجود بین لشکر 5 مکانیزه و لشکر 9 زرهی دشمن بین بستان و هویزه به‌زودی ظرف دو تا سه هفته‌ آینده برطرف خواهد شد، اما شهید نیاکی این پیش‌بینی را رد و عنوان کرد که رودخانه نیسان و کرخه کور مانع از این اقدام خواهد شد. شهید باقری در پاسخ به ایشان گفت دشمن با احداث پل بر روی رودخانه این خلأ‡ را پر خواهد کرد. پس از دو هفته، پیش‌بینی شهید باقری درباره تحرکات دشمن به وقوع پیوست؛ بنابراین، کاری که شهید باقری انجام داد، از سلطه روانی دشمن بر ما کاست و زمینه در هم شکستن آن را با توجه به اعتمادبه‌نفس، که از شناخت دشمن به ما داده بود، فراهم آورد. در واقع، وی به صورت اساسی، در پایه‌گذاری و بنیان‌گذاری بخشی از ساختارهای جنگ نقش داشت.

 حال این پرسش مطرح است که نقش شهید باقری در پیروزی در جنگ چه بود. در پاسخ بدین پرسش باید گفت در این مورد نیز، اقدامات وی بر اطلاعات صحیح از دشمن و خودی مبتنی است. با توجه به بن‌بست موجود در شش ماهه نخست جنگ و عدم موفقیت ما در بسیاری از عملیات‌ها شهید باقری با شناختی که از تحولات سیاسی نظامی داشت، ضرورت استراتژی جدید را مطرح می‌کرد شاید این مطلب در حد حرف ساده به نظر برسد، اما در عمل، کار بسیار مشکلی است و شهید باقری ساعت‌ها و روزها روی این موضوع کار کرده است. وی در یادداشت‌هایش می‌نویسد: «باید به خودمان جرئت بدهیم و شیوه جنگ را ما باید تغییر بدهیم». بدین ترتیب، وی با جرئت و شهامت طرحش را ارائه می‌کند و پیگیر اجرای آن می‌شود.

نکته سوم تعیین استراتژی عملیاتی است، چرا که هم در تهاجم و هم در دفاع به استراتژی نیاز است و اصلاً صحنه جنگ صحنه رویارویی استراتژیستهاست، بعد از شناخت دقیق وضعیت، مقدورات و ... از خودی و دشمن و انطباق آن با واقعیت باید اقدام به تدوین استراتژی کنیم. روند تکاملی سلسله عملیات‌های محدود که یا مستقل بود یا به طور مشترک با ارتش اجرا می‌شدند به شکل‌گیری دکترین جدید منجر شد؛ دکترینی که به طراحی و طرح‌ریزی عملیاتی نیازمند بود و شهید باقری برای تمامی عملیات‌ها حتی برای عملیات‌های ارتش در شش ماهه نخست جنگ نیز، به برادران ارتش طرح ارائه می‌داد، هرچند آن زمان به دلیل حاکم بودن نوعی از مدیریت بر جنگ به پیشنهادات شهید باقری توجه نمی‌شد.

نکته چهارم نقش شهید باقری در بسیج منابع و امکانات و نیروی انسانی است. یکی از ویژگی‌های هر استراتژی توجه به امکانات و همه منابع موجود در کشور است؛ موضوع مهمی که در شش ماهه نخست جنگ، از آن غفلت شده بود؛ زیرا، بنی‌صدر از مشارکت نیروهای مردمی و سپاه با ارتش در صحنه جنگ جلوگیری می‌کرد؛ بنابراین، شهید باقری مانند دیگر فرماندهان بر پایه شناختی که از تحولات سیاسی اجتماعی و الگوی پیروزی انقلاب اسلامی با حضور گسترده نیروهای مردمی داشت، به این منبع عظیم توجه و در جذب، آموزش، به‌کارگیری و سازماندهی نیروهای مردمی کمک کرد، اما این کافی نبود و مشکل را حل نمی‌کرد؛ زیرا، برادران بسیجی به راحتی فرماندهی کسی را نمی‌پذیرفتند. در واقع، آن‌ها فرماندهی می‌خواستند که روحیه بسیجی داشته باشد. بدین ترتیب، هر فرماندهی که روحیه و خلق‌وخوی بسیجی بیشتری داشت و رفتار او امکان ارتباط با بسیجی را فراهم می‌آورد، موفق‌تر بود و شهید باقری کسی بود که از عهده این کار به‌خوبی برآمد، یعنی روحیه و خلق‌وخوی بسیجی و رفتار و تربیت صحیح اسلامی داشت که برای بسیجیان واقعاً جذاب بود. در نتیجه، با بسیجیان به راحتی ارتباط برقرار می‌کرد. وی فرماندهی لشکرهای 27 حضرت رسول (ص)، 5 نصر، 31 عاشورا، 14 امام حسین (ع) و 7 ولی‌عصر را بر عهده داشت و در هر فرصتی برای بسیجیان سخنرانی می‌کرد و پیچیده‌ترین مفاهیم نظامی را به زبان بسیار ساده برای آن‌ها توضیح می‌داد و به راحتی به آن‌ها تفهیم می‌کرد که در چه مرحله‌ای از جنگ قرار داریم و الان شما چه کار عظیمی را باید انجام بدهید.

فرماندهی در صحنه عمل پنجمین مطلبی است که باید نقش شهید باقری را در آن بررسی کنیم. مقدمات چنین امری به ادراک صحیح از دشمن نیازمند است که در این راستا، شهید باقری، خود، سازمان اطلاعاتی سپاه را بنیان گذاشت و حتی در زمان فرماندهی، یکی از برجسته‌ترین عناصر اطلاعاتی بود، به‌طوری‌که برادر محسن رضایی، همواره به نظریات اطلاعاتی وی تکیه می‌کرد. زمانی که شهید باقری به فرماندهی رسید و دیگر مسئول سازمان اطلاعات نبود، به طور رسمی بر دکترین و طرح‌های عملیاتی مسلط بود. در نتیجه، در تمامی عملیات‌ها، طرحی را پیشنهاد می‌داد. همچنین، از منبع عظیم نیروهای مردمی آگاه بود و برای سازماندهی و به‌کارگیری نیروها بسیار تلاش می‌کرد. در واقع، وی کسی بود که دشمن، زمین عملیات و خودی را می‌شناخت و بر پایه اعتمادبه‌نفس و اراده خود، در راستای شکست و در هم کوبیدن دشمن، به بهترین شکلی، نقش فرماندهی را ایفا کرد. بعد از عملیات فرمانده کل قوا در 21 خردادماه سال 1360، یعنی در عملیات ثامن‌الائمه در شرق کارون، تقسیم‌بندی انجام شد، بدین ترتیب که برادر صفوی به دستور شهید کلاهدوز، سردار کاظمی را در جبهه فیاضیه و شهید باقری، شهید خرازی را در محور دارخوین یاری می‌کرد. من هم در کنار سردار اسدی و سردار قربانی در محور ایستگاه 7 آبادان قرار گرفته بودم. در هر یک از این محورها نیز، به ترتیب، تیپ 2 لشکر 77، تیپ 3 و تیپ 1 لشکر 77 از نیروهای ارتش در کنار نیروهای سپاه قرار گرفتند؛ وحدت مبارکی که بیش از 24 ساعت به طول نینجامید؛ زیرا، نیروهای عراقی که به مدت یکسال در شرق کارون مستقر بودند، منهدم شدند. به یاد دارم فردای روزی که به شرق کارون رسیدیم، شهید باقری را در هیئت یک فرمانده تمام عیار با لباس نظامی کامل دیدم و با توجه به عشقی که به این سردار داشتم به شوخی به ایشان گفتم که ماشاءا... فرمانده درست و حسابی شده‌ای و این لباس هم خیلی به شما می‌آید. حقیقتاً، شهید باقری در جنگ، نقش بی‌بدیل و فرماندهی به‌یادماندنی‌ای از خودش برجای گذاشت. اگر بپذیریم که جنگ محل ظهور و بروز استعدادهاست، باید بگوییم که استعدادهای کم‌نظیر شهید باقری در جنگ شکوفا شد، چرا که وی بنیان‌گذار بخشی از ساختارهای جنگ، مانند اطلاعات و سازمان رزم سپاه بود؛ رزمنده دلسوز و متعهدی که سازمان رزم کنونی سپاه مدیون و مرهون تلاش‌های این شهید بزرگوار است. در واقع، استعدادهای الهی وی با رسیدن به مقام رفیع شهادت به کمال رسید. شهید باقری انسان بزرگواری بود که روح بزرگی داشت. به قول شهید مطهری، ما روح بزرگ و بزرگواری داریم. بزرگواری نسبت به روح بزرگ‌مرتبه عالی‌تری است. شهید مطهری می‌فرماید: «اسکندر و نادر هر دو روح‌های بزرگی داشتند، اما بزرگوار نبودند»، اما شهید باقری و بسیاری از فرماندهان و امرا و سرداران رشید صحنه‌های پرشکوه دفاع مقدس هم روح بزرگی داشتند و هم بزرگوار بودند و در مقابل کوچک‌ترین بدی‌ها تقوی داشتند؛ عاملی که این‌گونه انسان‌ها را بزرگ جلوه می‌دهد، به فرمایش حضرت علی (ع): «تنها دلیل چنین موضوعی این است که دنیا در نظر آن‌ها، کوچک است». به امید آنکه بتوانیم در سال‏های آینده، گامی در راه احیای اندیشه‌های والا و عمیق سرلشکر شهید حسن باقری برداریم.

* برگرفته از این منبع: نقش و جایگاه شهید حسن باقری در جنگ هشت‌ساله، سخنرانی سردار رشید به مناسبت سالگرد شهید حسن باقری در بهمن‌ماه سال 1380، فصلنامه نگین ایران، شماره 4، بهار 1382.


ارسال نظر