کد خبر: ۲۶۴۰|
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۳۹۴ - ۱۸:۴۹
سرلشکر پاسدار محسن رضایی که یکی از چهره های اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران به شمار می آید ، همواره مواضع خود را با توجه به واقعیت های موجود در نظم ساختاری و سیاسی عربستان سعودی بیان داشته است.
تنش های میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی به عنوان دو حاکمیت مهم و ایدئولوژی محور در جهان اسلام ، این روزها به بالاترین سطح خود رسیده است و با صراحت تمام می توان اذعان نمود که یک جنگ نرمِ تمام عیار با رویکرد دیپلماسی عمومی و حتی دیپلماسی رسمی  میان دو کشور آغاز شده است.در این میان هر دو دولت با اقسام متعدد ابزارهای ارتباط جعی و ظرفیت های رسانه ای خود در این جنگ نرم فعال هستند. نقش افراد  محوری در صحنه سیاسی و بین المللی هرکشور در این جنگ نرم ، نقشی حساس ، درخور توجه و تاثیرگذار است.


در این میان ، سرلشکر پاسدار محسن رضایی که از زمره رجال اصلی و اصیل انقلاب اسلامی و ایضا از جدی ترین بازیگران صحنه سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی به شمار می آید. وی در این کارزار فکری- رسانه ای میان ایران و عربستان کنش ها و واکنش های متعددی را مبروز داشته است که تعمق در علل آن با توجه به سابقه و تجربه های تاریخی ایشان حائز اهمیت است.

عربستان سعودی از اواسط قرن بیستم رویه ی خود را از یک دولت منفعل و بازیگر محدود منطقه ای به یک بازیگر تمامیت خواه و تکوینِ دولتی پرنفوذ در منطقه تغییر داد.
این فرآیند در سیاست های کلی نظام آل سعود مقارن با تحولات ایران و پیروزی نهضت انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی  و در عصر سلطنت ملک فیصل عرضه گردید و در عصر سلطنت ملک فهد به طور جدی تا به امروز تداوم یافت ؛ طبیعتا انقلاب اسلامی ایران که پیام فرامرزی ای آورده بود و از سویی خواهان تاثیر بر کشورهای جهان اسلام بود ، نقطه مقابل عربستان سعودی به حساب می آمد. ایدئولوژی پویا و گسترده انقلاب اسلامی ایران ، نظام ولایت فقیه و نفوذ مقام معنوی ولی فقیه در میان توده مسلمان ، تاسیس نظامی مبتنی بر مردمسالاری دینی و وحدت گرایی متغیرهای تاثیرگذاری انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای جهان اسلام بودند.

عربستان سعودی که در این زمان در مسیر فرآیند نفوذ و تبدیل شدن به یک بازیگر فعال منطقه ای بود ، چالش های نوین و غیرقابل هضمی را فراروی خود متصور شد که معادلات آنان را برهم می زد لذا اهتمام جدی در میان سردمداران آنان به وجود آمد تا به مقابله با نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران برخیزند.

 اقدامات محدودی در این راستا از سوی آنان صادر گردید به طور نمونه استعمال لقب ((خادم الحرمین الشریفین)) برای شاهان سعودی تا قبل از انقلاب متدوال و مرسوم نبود اما پس از وضع نظام ((ولایت فقیه)) در جهان اسلام به واسطه نهضت انقلاب اسلامی ، عربستان سعودی در واکنشی از این لقب و عنوان که دارای بار معنوی است استفاده نموده و به واسطه آن به دنبال گسترش نفوذ ایدئولوژیک در جهان اسلام بوده است.

توام با آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ج.ا. ایران عربستان قدری از بابت ایران آسوده گشت چرا که درگیر شدن هر کشوری با چنین جنگی حتما عامل بازدارنده ای در کنشگری های بین المللی آن کشور خواهد بود. پس از جنگ تحمیلی ، بحران جنگ های خلیج فارس که این بار دامان عربستان را درگرفته بود اجازه ی تقابل عربستان با ایران را به این کشور نمی داد. در تمام این مدت آمریکایی ها در عربستان نفوذ و اعمال اراده جدی می نمودند که قابل توجه است اما بیشتر اهمیت  و نقش آمریکا در راستای سیاست تقابل طلبی عربستان با جمهوری اسلامی ایران مربوط به سالهای نخستین قرن بیست و یکم است. آمریکا و متحدان غربی آن با دامن زدن به پروژه ایران هراسی و مسئله هسته ای ایران ، اقداماتی جهت جلوگیری از نفوذ منطقه ای و بین المللی ایران را انجام دادند که برای عربستان سعودی خرسند کننده بود اما پس از توافق هسته ایران و کشورهای 1+5 شاهد حضور چشمگیر ایران در عرصه بین المللی و اقبال عمومی کشورهای توسعه یافته به سوی ایران هستیم که این مسئله زنگ خطری برای سیاست های کلان عربستان سعودی به حساب می آید لذا دولت عربستان حدود یک سال است که موج نوینی از مقابله و ایجاد تنش با جمهوری اسلامی را آغاز کرده است.

سرلشکر پاسدار محسن رضایی که یکی از چهره های اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران به شمار می آید ، در این معادلات بی حاصل از سوی عربستان همواره مواضع خود را با توجه به واقعیت های موجود در نظم ساختاری و سیاسی این کشور بیان داشته است.

قبل از آنکه به بررسی موردی بیانات وی در این راستا پرداخته شود باید در نظر داشت که او به عنوان فرمانده هشت سال دفاع مقدس و پیر پاسدار پرتجربه تحلیل های نوین و سنجیده ای را از اوضاع عربستان ارائه نموده است که بر خلاف رویه تقابل طلبانه آنان ، رویکردی مسامحه جویانه داشته است.

 عربستان سعودی به عنوان یکی از بازیگران اصلی منطقه ای در غرب آسیا نقش قابل توجهی را ایفا می کند. این کشور مهم در غرب آسیا براساس راهبردهایی غلط ، تقابل و تنش با جمهوری اسلامی ایران را در پیش گرفته است و همواره در راستای منافع کشورهای غربی اقدام می نماید.

چنین کنش های نامعقولی از سوی سیاستمداران سعودی سبب افزایش بحران های منطقه ای و ایجاد چالش های نوین می گردد که منفعت هیچ کدام از بازیگران منطقه ای را تامین نمی کند. در همین راستا ، سرلشکر محسن رضایی که از اندوخته های ارزنده ای از تجارب سیاسی نظامی و دانش بالای اقتصادی برخوردا است ، هموراه سعودی ها را از اتخاذ چنین روش هایی برحذر داشته و با تببین تصویر نهایی این قیبل اقدامات تبعات ناپسندیده آنها را هویدا می سازد.

وی در این روش بر اساس اصل اخوت اسلامی و روحیه مسامحه جویانه ، چندان از بیان تهدیدآمیز و تقابل طلبانه جز در مواردی که ضرورت ایجاب می کند ، استفاده نکرده و سعی بر ایجاد تثیبت نظم و آرامش منطقه ای و عبور از چالش های مختلف را  دارد. در همین راستا ، دکتر رضایی با ارائه راهکارهای متعدد سیاسی ، نظامی و اقتصادی مقامات عربستانی را تشویق به حل و فصل معارضات منطقه ای می نماید هرچند با واکنش هایی ناشاسایست از سوی آنها مواجه می شود  اما ایشان با اطمینان بر ظرفیت ها و توان کشور نسبت به تنش ها و حتی تهدیدهای پوشالی سعودی ها ، بر رویه خود مصمم است و بدور از تقابل طلبی به دنبال حل بحران است.

در همین راستا ، دولت سعودی با اینچنین نگرشی پروژه تنش با ایران را دنبال می کند. آنها در وجه سیاسی این تنش نسنجیده مسائلی چون ایران هراسی ، شیعه هراسی ، تخطئه نظام جمهوری اسلامی و تخطئه نظام ولایت فقیه را راهبردهای سیاسی تنش زایی با ایران انتخاب کرده اند. این چهار راهبرد عمده در حوزه تقابل سیاسی ، در واقع همان بازی در میدان غربی ها و آمریکا به عنوان اصلی ترین معارضان بین المللی نظام جمهوری اسلامی ایران است. سرلشکر رضایی با تحلیل و سنجش این مسئله عربستانی ها را از تدوام چنین روندی هشدارد داد و عاقبتی چون عاقبت (( صدام)) را برای ایشان متصور شد که در راستای خواسته های غربی ها انتحارهای فراوانی در سطوح سیاسی و نظامی برای آنها نمود و در آخر عاقبتی جز نابودی نداشت.

دکتر رضایی علاوه بر اینکه بر دانش اقتصاد محیط و مسلط می باشد ، همواره بر تجربه های تاریخی تاکید داشته است. وی با دقت در مسئله استعمار و رویه ی  مستعمره نمودن کشور های اسلامی که در تاریخ عامل اصلی عقب ماندگی جهان اسلام است ، عربستانی ها را از این مهم آگاه ساخته و آنان را برحذر داشته است. وابستگی اقتصادی و وابسته نمودن کشورهای مستعمره به خود اصلی ترین روریه استعمار در تاریخ است.

انگلستان به عنوان استعمارگر نخست در  قرن بیستم و به طور مشخص در ایران همواره رویکرد و رویه ی اقتصادی را مدنظر داشته است چنانکه در تاریخ ملاحظه می شود  ، اعمال اراده انگلستان در ایرانِ عصر قاجار به واسطه شرکت های اقتصادی بوده است و با این راهبرد دولت را مفلوج می ساختند. با توجه به اقتصاد رانتی دولت سعودی و اتکا 90 درصدی آن به صنعت نفت ، کوتاه ترین راه برای مستولی شدن بر عربستان و نفوذ در این کشور وابسته نمودن صنعت نفت این کشور است. عربستان که به اشارت کشورهای غربی قیمت نفت خام را بسیار کاهش داده است ، اکنون در اقدامی جدید خواهان واگذاری بخشی از سهام شرکت نفت ((آرامکو)) یا همان ((آرامکو السعودیه))  به بخش خصوصی است که این مسئله مقدمه ای بر ایجاد ضعف داخلی و مفلوج ساختن اقتصاد این کشور است چنانکه دکتر رضایی در آخرین اظهارات خود مقامات عربستانی را از واگذاری سهام شرکت نفت ((آرامکو)) بر حذر داشته است و از عواقب وابستگی این کشور و حتی تجزیه این کشور به دست غربی ها هشدار داده است.

به طور کلی ، دکتر رضایی بر اساس اصل اخوت اسلامی ، دوری از تقابل طلبی و بحران زایی منطقه ای و جلوگیری از نفوذ روافزون غربی ها به واسطه دولت عربستان در منطقه ، همواره به مسائل عربستان توجه داشته است و نظرات خود را در این راستا ایراد نموده و نسبت بدانها متوجه است.
ارسال نظر