به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دکتر محسن رضایی، گزارش ذیل گزیده از مقاله «لشکر 17 علی بن ابی طالب در عملیات بدر» می باشد که نقل از مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، به بیان گوشه ای از این سند در خصوص نحوه انجام عملیات مذکور و فلسفه درخواست سرلشکر محسن رضایی برای قرائت سوره فتح در آغاز انجام عملیات، پرداخته است.
در آستانه عملیات
ساعت 9:20 صبح اوضاع منطقه همانند روزهای قبل آرام ولی بیقرار به نظر میرسد. در شرایطی که در منطقه خودی یگانهای رزمی در پوشش نیزارها بر روی پلهای شناور مشغول آمادهسازی خود میباشند، مسئولین واحدها و گردانها در حال برآورد آخرین نیازها و رفع مشکلات و کمبودها هستند. از جبهه دشمن یک فروند بالگرد کمی بالاتر از آبراه انفاق به پرواز درآمده و مشغول شناسایی آبراه هجرت است و نیروهای پدافند طبق روال معمول به سوی او شلیک میکنند. آتش توپخانه دشمن نسبت به روز قبل کاهش محسوسی داشته است. به نحوی که منطقه را سکوتی سؤال برانگیز در برگرفته بود.
ساعاتی بعد حوالی ظهر، هواپیماهای جنگی دشمن سکوت را در هم شکستند و جادههای منتهی به جزیره و اطراف بنههای تدارکاتی را بمبباران کردند. لیکن این سلسله اقدامات در اندیشه فرماندهان عادی تلقی شده و آنها را ناشی از حساسیت و یا احتمال هوشیاری دشمن نمیپنداشتند.
بعد از ظهر روز دوشنبه نوزدهم اسفند 1363 فرماندهان گردان خطشکن حضرت رسول(ص) دستور حرکت به طرف مواضع دشمن را دریافت کردند. سفارش اکید برادر محسن رضایی فرمانده وقت کل سپاه این بود که فرماندهان موظفند به هنگام حرکت نیروهای خطشکن، سوره مبارکه فتح را قرائت کرده و آنها را از زیر قرآن رد کنند که این عمل توسط جانشین فرماندهی لشکر انجام میگرفت. این نیروها با سرعت و ذوق و شوق خاصی سوار بر بلمها شده و رأس ساعت15:30 حرکت خود را به سمت مواضع دشمن آغاز کردند. پس از عزیمت گردان خطشکن، گردانهای روحالله و سیدالشهدا(ع) و گروهان یکم گردان امام رضا(ع) از محور یکم و گردانهای موسیابنجعفر(ع) و کربلا از محور دوم طبق برنامه زمانبندی و با همان حال و هوای گردان قبلی سوار بر قایقها شدند. برای هر دسته دو فروند قایق، برای فرماندهی هر گروهان یک فروند و برای فرماندهی گردانها دو فروند، جمعاً 23 فروند قایق برای عبور گردانها از منتهی الیه جزیره مجنون شمالی در هورالهویزه (پل علیابنابیطالب(ع)) تا سیلبند غربی هور (خط اول دشمن) در نظر گرفته شده بود. وقتی که گردانهای موج اول آماده حرکت شدند عناصری از دیدهبانان توپخانه برای درخواست آتش پشتیبانی و اطلاعات برای هدایت گردانها تا مواضع دشمن و تخریب برای باز کردن معبر و پاکسازی موانع به آنها ملحق شدند. با فرمان فرماندهی، گردانها بر مبنای طرح عملیاتی قایقها به حرکت درآمدند. فاصله بین خط تماس خودی و دشمن حدود 10 کیلومتر بود. پوشش گیاهی این فاصله در ابتدا نیزار و سپس بردی و بعد چولان بود و هر چه به منطقه دشمن نزدیک میگردید از این پوششها کاسته میشد، به طوریکه در آبهای ساحلی دشمن هیچ اثری از پوشش گیاهی نبود. در خط حد هر لشکری آبراههایی برای عبور و مرور در نظر گرفته شده و برای هر آبراهی اسمی انتخاب کرده بودند. ابتدا گردانهای روح الله و سیدالشهدا(ع) و گروهان یکم گردان امام رضا(ع) به حرکت در آمدند. به دنبال آنها گردانهای موسیابنجعفر(ع) و کربلا نیز به راه افتادند. این گردانها در فاصله زمانی 17:30 تا 18:30 در کنار نیزارهای آبراه جمل و غدیر اقدام به انجام فریضه نماز و صرف شام نمودند. فرمانده لشکر برای نظارت بهتر بر نحوه حرکت نیروها و نیز کنترل و هدایت عملیات به همراه مسئولین اطلاعات و عملیات، دو نفر پیک و دو نفر بیسیمچی سوار بر یک قایق موتوری ریجندر شده و پس از گذر از آبراه غدیر وارد آبراه جمل شده و در کنار یک سنگر شناور پهلو گرفتند. گردانهای مستقر در کنار نیزارها با دستور فرماندهی لشکر و با خاموش کردن موتور قایقها پاروزنان به حرکت خود ادامه داده و در ساعت 19:30 به نقطه رهایی در فاصله 2 کیلومتری خط اول دشمن رسیدند. غواصان و نیروهای گروهان خطشکن با کمک غواصان اطلاعات و خطشکنها در حال گذراندن موانع و نزدیک شدن به خط اول دشمن بودند که فرمانده لشکر در ساعت 22 برای اولین بار توسط بیسیم با فرمانده گردان تماس گرفت و وضعیت گروهان یکم را جویا شد. فرمانده گروهان برادر میرقیصری در حالیکه فاصله زیادی با سنگرهای خط اول دشمن نداشت به آرامی وضعیت خودش و نیروهایش را رضایتبخش توصیف کرد. پس از این تماس فرمانده لشکر غلامرضا جعفری از طریق تماس بیسیمی آمادگی سایر گردانها را نیز خواستار شد. در همین حال ناگهان اوضاع منطقه دگرگون شد و آرامش و سکوت شبانه جای خود را به شلیک ناگهانی و یکپارچه تیربارهای دشمن داد و فضای تاریک منطقه به واسطه منورهای شلیک شده از سوی دشمن روشن شد. دشمن متوجه تحرکاتی در ورودی یکی از آبراهها شده بود. حدود 20 دقیقه این آتشباری ادامه یافت. با فروکش کردن آتش معلوم شد که دشمن افرادی از نیروهای ما را دیده و تصور کرده که نیروهای گشتی شناسایی هستند. آنگاه با زیر آتش گرفتن منطقه مطمئن شد که آنها را کشته یا فراری داده است. با برطرف شدن این مشکل نیروها به آرامی به پیشروی خود ادامه داده و خود را به سیلبند اول که سنگرهای دشمن بر روی آن قرار داشت چسباندند. با اعلام رمز عملیات و شروع درگیری در حدود ساعت 23 گروهانهای اول و دوم خطشکن وارد عمل شدند. بلمها را پشت سیم خاردارها رها کرده و داخل آب پریدند و با اتکا به خداوند متعال و به لحاظ اینکه آماده شهادت بودند هرچه در توان داشتند به کار گرفتند و با شنا کردن و حرکت به سمت مواضع دشمن ضمن عبور از موانع با استفاده از تمام سلاحهای موجود اعم از تیربار، آرپیجی و کلاشینکف به سمت دشمن تیراندازی میکردند.
اما گروهان سوم به دلیل پوشش آبراه مختار که با فاصله زیادی از دشمن تمام میشد در دید و تیر دشمن قرار گرفته و با آتشباری دشمن در همان لحظات اولیه برادر غلامحسین عسگری که هدایت نیروها در سمت جنوبی آبراه را بر عهده داشت به شهادت رسید. فرمانده گروهان هم مجروح شد و تعدادی از نیروهایش هم به شهادت رسیده یا زخمی شدند. با پیدایی این وضعیت سازمان گروهان از هم پاشید و خط دشمن در مقابل آبراه مختار شکسته نشد. با این حال فرمانده لشکر به کریمی دستور داد که به هر طریق ممکن نیروهایت را جمعآوری کرده و از طریق آبراههای دیگر به کمک گروهانهای اول و دوم بفرستد. خودت هم با مراقبت کامل به عقب بیا. در این حال گروهانهای اول و دوم خود را به خشکی رسانده و سنگرهای اجتماعی و تیربارهای دشمن را منهدم کردند. حدود نیم ساعت طول کشید تا خط دشمن شکسته و سنگرهای اجتماعی و تیربارهای دشمن بر روی سیلبند اول منهدم شود. وقتی نیروهای خطشکن سقوط مواضع دشمن را به فرماندهی اعلام کردند ابتدا فرماندهی لشکر، غلامرضا جعفری، تردید داشت که نیروها با این سرعت خط را شکسته و مواضع مربوط به خودشان را تصرف کرده باشند. با اعلام مشخصات زمین منطقه فرمانده لشکر مطمئن شد که رزمندگان به اهداف خود دست یافته و قسمتهایی از خط اول دشمن سقوط کرده است. موضوع شکستن خط در این عملیات به قدری مهم بود که توجه فرماندهان لشکرها و حتی قرارگاهها را تا حد زیادی به خود معطوف کرده بود. اهمیت شکستن خط در عملیات بدر در مدت کوتاه و با تلفات کم به قدری زیاد بود که صبح روز بعد جانشین قرارگاه کربلا برادر پاسدار عزیز جعفری در کنار رود دجله خطاب به فرمانده لشکر17 غلامرضا جعفری گفت: چه کسی فکر میکرد خط اینطور شکسته شود. خدا میخواهد که ما پیروز شویم.